۸نفر از اعضای خانوادۀ شهبخش دچار بیماری چشمی هستند که آنها را در دهۀ چهارم زندگی شان نابینا میکند.
«تکتم فرید» دختر با استعداد و روشندل مؤسسۀ فتحالمبین (همدم) است که صلوات خاصه او را خیلی ها شاید دیده و شنیده باشند.
هر کدام از ساکنان مرکز توانبخشی و نگهداری از معلولان جسمی و حرکتی «امید» داستان خودشان را دارند؛ از ناصر که به خاطر بیماری ژنتیکی در ۱۱ سالگی ویلچر نشین شده تا امیر که از همان روز تولد با خطای پزشکی زندگیاش برای همیشه عوض شد.
مهاجر شبیه سه برادر دیگرش روشندل است و از همان دوران کودکی با نورها، اصوات و حواس دیگری دنیا را لمس میکند. همان اولین تئاتری که شاهدش بوده است چراغ یک اتاق تاریک را در ذهن مهاجر روشن میکند. او را از محدوده محصور وجودش بیرون میکشد و پایش را به دنیای واقعی باز میکند. رؤیای بازی روی صحنه نمایش خیلی زود برای او محقق میشود.
سعید دولابی، کسی که در بیستودو سالگی دچار نابینا یی میشود وبعد از گذران یک دوره افسردگی تصمیم میگیرد بهترین خودش باشد. 30سال مدیریت نمونه مدرسه نابینا یان امید، کارشناسیارشد رشته روانشناسی، تألیف و ابداع در حوزه روشهای نوین آموزش ریاضی و هندسه برای نابینا یان برای نخستینبار در کشور، صعود به بلندترین کوه ایران دماوند از افتخارات شهروند محله فرامرزعباسی است که نابینا یی را به سخره گرفته است.
دوازدهساله بود که بیناییاش بهحدی کم شد که برای ادامه تحصیل به مدرسه نابینا یان رفت.
از اتفاقی که برایش افتاده بود ناراحت بود ولی خودش را نباخت و تمام تلاشش را کرد تا با شرایط جدید وفق پیدا کند. محبوبه رضایی متولد 1358 دانشآموخته رشته کارشناسی مطالعات خانواده، بانوی روشندل محله امام خمینی(ره) است. او علاوه بر اینکه شعر میسراید، در تلاش است تا استعدادش را در رشته گویندگی رشد دهد.
فاطمه میگوید:بهطور اتفاقی در گروهی مخصوص حافظان قرآن عضو شدم. میخواستم از گروه بیرون بیایم اما ماندم. مدتی گذشت و خانمی از تبریز به نام خانم نوظهور که اسم کوچکش یادم نیست فایلهای صوتی در گروه گذاشت و روند حفظ قرآن خودش را توضیح داد. صوتهای آن خانم را گوش دادم و علاقهمند به حفظ قرآن کریم شدم. همین که صوت ها را گوش دادم با خودم گفتم این خانم توانسته پس من هم میتوانم. دوست شیرازی من هم خیلی انگیزه داد و شروع کردم.