هنوز ردونشان شترها را در چند معبر پایینخیابان میتوان پیدا کرد. در خیابان شهید سالاریمقدم که روزگاری با نام ساربانها شناخته میشد، فرعی ششم بهنام «شترخون» معروف است؛ محلی که در سالهای دور گذشته محل نحر شتر بوده است.
یکی از ویژگیهای کوچه نبوت۴۰ سکونت همسایههای قدیمی آن است که با هم رفاقت دیرینه دارند. اگر همسایهای به سفر برود، خانهاش را به دیگر همسایهها میسپارد.
بعضی از خانوادهها دو قالی پشمی دستباف داشتند که سالی یک بار آن هم در ایام نوروز و برای میهمانهای نوروزی استفاده میکردند. این قالیها از اول فروردین در خانه پهن بود تا میهمانها روی آن بنشینند.
زنهای حصارسرخ، هرسال همین موقعها، بساط سمنوپزانشان بهراه است. همین موقعها هرسال، توی هر کوچه و محله، دیگی برپاست و چند خانم چادربهکمربسته، آن را هم میزنند تا سمنویش ته نگیرد.
کلاته مشهدقلی از سال ۱۳۸۵، به بخشی از محدوده شهری مشهد تبدیل شد و پیش از آنکه شکل عوض کند، سه قلعه با سه در بزرگ داشت؛ قلعههایی بدون نگهبان که دروازه آنها از ساعت ۹ شب بسته میشد.
نام کوهسنگی۴۰، «نجفی» بوده است؛ کوچهای که در دهه ۵۰ به نام «میرداماد»، از فیلسوفهای دوران صفویه، تغییر میکند. در زیرتابلوی این کوچه همچنان نام میرداماد دیده میشود.
«تاجر آباد» شهرک شهیدباهنر از آن جاهایی است که حتما باید ببینید.اصلا انگار زندگی اینجا جور دیگری جریان دارد. چنین تفاوتی را حضور آدمهایی از قومیتهای بلوچ، افغان و فارس رقم زدهاست.