تابهحال اگر گذرتان به جاده سیمان یا ابتدای جاده کلات افتاده باشد از دور حتماً میل کورههای آجرپزی به چشمتان خورده و بارها و بارها از عظمت و بلندیاش شگفتزده شدهاید. خوب است بدانید این هنر معماری ایرانی است که توانسته حدود یک قرن سرپا باشد.
مزار 2 شهید گمنام که از سال 95 تاکنون میهمان بوستان نیلوفر آبی شدهاند حالا دیگر به نمادی از هویت منطقه 10 تبدیل شدهاست. اگر در طول هفته یکی دو بار هم گذرتان به این بوستان افتاده باشد، میتوانید حداقل یکی دو نفر را ببینید که بر مزار این دو شهید گمنام در قلب نیلوفر آبی نشستهاند.
از روزهایی که هنوز مردم به تجملات رو نکرده بودند و هرکس هرچه درمیآورد، میخورد و کمتر به فکر اندوختن بود. همه همان چیزی بودند که نشان میدادند. اکبر کامرانیمشهدی 61ساله یکی از قدیمیهای محله طبرسی است. او که بهدلیل همسایگی خانه پدریاش با حرم مطهر هرروز با صدای نقارهخانه بیدار میشد، در این گزارش زمانی را روایت میکند که هنوز ولیان، استاندار وقت، طرح توسعه حرم مطهر رضوی را اجرایی نکرده بود و طبرسی و کودکی او شکلی متفاوت داشت.
کوچه شهید علیمردانی 13 و کوچههای مجاور به بیستمتری طلاب اتصال دارند. گرچه نام شهیدعلیمردانی که ساکن این محدوده بوده، بعد از شهادتش بر آن نشسته است، هنوز به کوچههای بیستمتری شهرهاند، بهخصوص برای قدیمیها. روایت کوچه را با این پیشزمینه مرور کنید که بین قدیمیها، کوچه هنوز به میلان معروف است.
در گذشته نهچندان دور هرمحله قبرستان مخصوص به خودش را داشت. زمانی که وسعت شهر مشهد تنها در گرداگرد حرم مطهر خلاصه میشد و چند محله بیشتر وجود نداشت. بیشتر قبرستانهای آن زمان در محله پایینخیابان و در انتهای شهر قرار داشت. ازجمله این قبرستانهای قدیمی مشهد، قتلگاه بود، اما نکته جالب اینجاست که این قبرستانهای محلی بهمرور زمان از بین رفتند و به فضاهای شهری جدید تبدیل شدند.
خانه ملکجعفریان واقع در کوچه عباسقلیخان مربوط به اواخر دوره قاجار است. این خانه تاریخی ابتدا متعلق به یکی از یهودیان مشهد بوده، اما بعدها فردی به نام سیدحسینی آن را خریده است و پس از او شخص دیگری به نام سلیمانینژاد و سپس ملکجعفریان صاحب این بنا شدهاند. چون این بنا همچنان متعلق به ملکجعفریان است، بهنام منزل ملکجعفریان مشهور است.
خیابان دانشسرای شمالی بخش کوچکی از محله سعدآباد است که در دل خیابانهای آبکوه و مجد قرار گرفته است. انبار کتاب آموزش و پرورش در خیابان دانشسرا قرار داشت. در دهه شصت که کتاب درسی کم بود دانش آموزان مناطق حاشیه شهر، حواله کتاب به دست، به این خیابان میآمدند. پشت در انبار کتاب صفی از دانش آموزان در هوای سرد پاییزی جمع میشد.