هویت - صفحه 156

انجیر دوستی «غلامحسین» ماندگار شد
هیچ اثر و نشانی از گذشته خود ندارد، اما جالب است که بین اهالی هنوز هم به «پل انجیر» معروف است. صحبت‌ها درباره این پل و نام آن بسیار است؛ برخی می‌گویند در این مکان درخت انجیر پرباری در‌کنار پلی وجود داشته و برخی دیگر ریشه این نام‌گذاری را مربوط‌به قهوه‌خانه‌ای در این مکان می‌دانند.
کوچه‌ای که به مسجد تکیه داده است
ابتدا تا انتهای کوچه عباس‌آباد به یک کیلومتر هم نمی‌رسد؛ گذری کوچک و کم‌عرض که از هر دو طرف آن خودروها به زحمت می‌گذرند. انتهای این کوچه، در محاصره زمین‌های رهاست.
ناظران‌پور؛ پسر ناظر قلعه خیابان
محمود ناظران‌پور از علاقه‌مندان به تاریخ وپیشکسوت صنعت چاپ خراسان است. هشتاد و دو ‌سال دارد اما ذهنش شبیه یک میدان مین عمل می‌کند؛ مین‌هایی که خرماچین‌شده کنار هم دفن شده‌اند‌. یک وزش باد و یک نشانه کوچک کافی است تا مین‌ها عمل کنند و او خاطراتش را دقیق و مو‌به‌‌مو پشت سر هم تعریف کند‌. آن‌قدر ظریف و نرم و تصویرگونه تاریخ قلعه خیابان را از زمان آمدن اولین ساکنانش روایت می‌کند که انگار چند‌صد‌سال عمر کرده است و همه را به چشم دیده. او روزگار کودکی‌اش را در همان قلعه گذرانده و از بزرگ‌زادگان آن زمان بوده است. چند‌هکتار باغ در خیابان محمدآباد داشتند و یک خانه هم در کوچه سلام!
کوچه اورژانسی
این کوچه اکنون با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند. این تعبیر بسیاری از ساکنان کوچه شهیدقربانی16 است که به‌دلیل طولانی شدن اجرای طرح اگو در این کوچه، این روزها خلقشان تنگ است؛ معبری که مشابه خیلی از کوچه‌های این حوالی، تنگ، طولانی و باریک است و عبور‌ومرور را برای اهالی سخت می‌کند، چه برسد به تردد خودروها. این معبر محل استقرار چند مجموعه آموزشی، فرهنگی و درمانی است. حداقل انتظاری که اهالی از مسئولان شهری دارند، تدبیر برای پیاده‌رو‌های زخمی و آسفالت خراب اینجاست.
خیابان مجتمع «ماندگار»
صادقیه11، یکی از معابر فرعی محله نقویه است که بولوار صادقیه را به خیابان الهیه25 متصل می‌کند؛ به همین دلیل تردد بسیار در این معبر صورت می‌گیرد. این خیابان به نام شهیدسلیمی نام‌گذاری شده است.
رسم همسایه داری در ته‌پل محله
در و دیوار این خانه با عطر و بوی مادربزرگ و پدربزرگ و همسایه‌هایی که مدام در پی خیررسانی به هم بودند، عجین شده بود. وقتی صحبت آن روزها را می‌کند، چهره‌اش خندان و دهانش شیرین می‌شود. هنوز هم با خاطره همان آدم‌ها و حال‌وهوایی که در آن بزرگ شده و خو گرفته، دل‎خوش است. علی علما‌خباز، یکی از قدیمی‌های ته‌پل‌محله، با خاطراتش ما را به نیم‌قرن پیش می‌برد و روایت‌های جذابی درباره جریان مهربان زندگی به تصویر می‌کشد.
پیشنهاد مدیر مجتمع «گلایل» برای اشتراک تجربه مدیران
در مجتمع گلایل، افرادی از همه اقشار جامعه زندگی‌ می‌کنند؛ کسانی که در حوزه علمیه درس می‌خوانند یا در نیروی انتظامی مشغول کارند و زن و شوهرهای مسن یا زوج‌های جوان. مدیر مجتمع می‌گوید: ارتباط با اقشار مختلف جامعه، خیلی سخت است. وقتی قرار است برای مجتمع تصمیمی بگیریم، باید رضایت همه را داشته باشیم. خانمی اینجا ساکن است که پسرش در کارهای قضایی مربوط‌به ساخت‌وساز فعالیت می‌کند و اگر کاری حقوقی داشته باشیم، می‌تواند به ما و اهالی کمک کند.