در گنجینه رضوی 65برگ از قرآن فوقالعاده نفیس به خط بایسنقرمیرزا نگهداری میشود که حاوی آیاتی از 53سوره قرآن کریم است.
کوچه دانشآموز10 در محله دانشآموز واقع شده است که ورودی آن با احداث یک فضای سبز خطی بنبست است و در انتهای آن که به دانشجو9 متصل میشود بوستان گلها واقع شده است. در این معبر دبیرستان معراج و هنرستان امام خمینی(ره) نیز قرار دارند که فضایی تربیتی و فرهنگی در این کوچه ایجاد کردهاند. ویژگی خاص این معبر محله دانشآموز سرسبزی آن است، 2طرف این کوچه را درختان سرسبز قدیمی احاطه کردهاند که سبب زیبایی این مسیر شده است.
در محله پایینخیابان و در خیابان شوشتری8 کوچهای وجود دارد که زمانی محل برووبیای محله بود. شاید امروز از هویت قدیم آن چیزی باقی نمانده باشد، اما هنوز هم در میان مردم به نام بزرگ و خیر محله آن زمان، حاجابرام (ابراهیم) شناخته میشود. طبق گفته بزرگترها و قدیمیها، این کوچه قدمت دویستساله دارد و ابتدای کوچه هم حمام معروف حاجابرام قرار داشته که خودش این حمام را ساخته و وقف کرده بود.
کمتر کسی از اهالی محدوده کوثر جنوبی پیدا میشود که دستکم روزی یکبار مسیرش به این کوچه نیفتد. کوچهای که با نام شهید علی رفیعی شناخته میشود و یکی از 4کوچه منشعب از میدان بینامی است که در وسط خیابان کوثر جنوبی در محدوده 20متری ایزدی قرار دارد. این کوچه با داشتن ظرفیتهای متعدد از جمله 2مرکز تجاری، یک درمانگاه، 2بوستان و 3مدرسه از محوریترین کوچههای محله کوثر محسوب میشود. این محله بخشی از زمینهای مرحوم باباخان ایزدی است که اوایل انقلاب از سوی سازمان زمینشهری وقت خریداری و با قیمتهای مناسب به خانوادههای پرجمعیت واگذار شد.
گشت و گذار توی کوچهپسکوچههای بااصالت شهر آدم را مجذوب میکند، آنقدر که گذر زمان تنها چیزی است که متوجه آن نمیشوی. خشت خشت دیوارهای محله صاحبالزمان(عج) قصه دارد. جایی در این کوچهها و معبر اصلی، نشانهای از روزگاری دور، بر تن این راسته خیابان جا مانده است. چیزی که شاید تنها کتیبه ماندگار آن روزهاست که پیوست این محله شده است، تکهای خرد از دیوار خیابان صاحبالزمان(عج)، میان صاحبالزمان11 و 13 که روی آن نام خیابان را گوهرشاد نگاشتهاند. شاید خیلیها نمیدانند که تا پیش از آمدن مسجد صاحبالزمان(ع) به این محله اینجا محله گوهرشاد بود، میدانش گوهرشاد نام داشت و بنبستی از امتداد این خیابان به سمت میدان شهدا هم به همین نام شهره بود.
برای نگریستن به قامتشان، باید سر را تا جایی که امکان دارد، بلند کرد، گردن را به پشت چسباند و بعد همین طور عقب عقب رفت و چشم چرخاند. مشهدیها حتما میلهای کورههای آجرپزی را در شهر دیده اند و بارها و بارها از عظمت و بلندی اش شگفت زده شده اند.
میلهای افراشتۀ آجرپزی، پارهخطهای عمودی هستند که از قاعده چند محله مشهد سر برداشتهاند! این تعریفِ کمابیش ریاضیوار و هویت ی است از دودکشهایی که هنوز قدوقامتشان را در بوستان بهشت، نبوت و برخی دیگر از محلات شهر میبینیم.