حمام حاج نوروز 150سال قبل بهدست حاجنوروز در کوچه انتهایی گنبدخشتی ساخته شد و نامش نشست روی همان کوچه. مسگرها در همسایگی حمام، آبانبار و دهها دکان داشتند.امروز دیگر خبری از پیآب مسگرها نیست و از حمام که تا سال1380 بههمت نوههای حاجنوروز اداره میشد، جز تکهزمین خاکی محصورشده میان ورقهای گالوانیزه چیزی باقی نمانده است.
از در چوبی مسجد که وارد بخش مردانه بشوید، دیوار روبهرو توجه شما را به خود جلب میکند؛ طراحی مواج پرچم سهرنگ ایران که در دوسوی نشان الله، تمثال شهدا خودنمایی میکند. المان پلاکی که از بالای پرچم آویزان است، غرفههای سبزرنگ که با یادگاریهای شهدای محله تزیین شده است، چفیه، کلاه، خودکار و گاه دفترچهای با کاغذهای کاهی که نشانی از کهنگی دارد، همه آن چیزی است که در موزه یادمانهای شهدای مسجد فقیه سبزواری جانمایی شده است، با یادگاریهایی از اولین شهید محله طلاب و ...
کوچههای تو در تو که جابهجا درختهای توت قدیمی از دیوار خانههایش به بیرون سرک کشیدهاند، با جویهایی در وسط و زنان کوچهنشینی که صحبتهای گل انداختهشان با عبور هر غریبهای لحظهای متوقف میشود و لختی بعد دوباره از سر گرفته میشود، مشخصترین ویژگی بیشتر کوچههای محله ریشهدار خاتمالانبیا(ص) در حاشیه جاده قدیم قوچان است. کوچه امام زمان(عج)2 در ابتدای خیابان امام زمان(عج) یکی از پررفتوآمدترین این کوچههاست.
خیابان جهانآرا12 یکی از معابر پرتردد در محله بهشتی است که با وجود فرعی بودن آن، روزانه خودروهای زیادی در آن تردد دارند. این معبر که به گفته اهالی بعد از انقلاب آسفالت شده و کم کم شکل گرفته است، هنوز صفا و صمیمیت گذشته را دارد و اهالی یکدیگر را میشناسند و هوای هم را دارند. درست مانند روزگاری که با هم جمع میشدند تا بروند و از منبع آب ابتدای بولوار فعلی شهیدان خلیلی آب بردارند .
در قدیمیترین سندهای موجود آمده است؛ باتوجه به افزایش وقف زمین و مزارع در اوایل دوره صفوی و شکل گرفتن ادارات مختلف و منظم، برای روغنگیری هم ادارهای شکل گرفت. این اداره با نام عصارخانه سال 1011هجریقمری در آستانقدس رضوی شکل گرفت و ریاستش به خواجه درویشعلی عصار سپرده شد.
جعفر نقیبی یکی از پسران روحانی خوشنام محله نوغان بود. مادرش خانهدار بود و از نظر کدبانویی برای زنان اهل محل نمونه و الگو بود. پدرش روحانی مسجد تپلمحله بود. از همان سنین جوانی که مردم او را در کوچه و خیابان میدیدند، بسیار محجوب و سر به زیر بود.
وقتی در رشته طبابت قبول شد و درسش را تا گرفتن مدرک ادامه داد، به گفته مردم نه خودش را گرفت و نه سلام کسی را بیجواب گذاشت
خیابان سعدی در گذشته پاتوق کاروانسراهای چوب بود. بیشتر خانههای قدیمی با چوب ساخته میشد، مردم چوبهای مورد نیازشان را از این خیابان میخریدند، اما از زمانی که تلویزیون به بازار آمد، این خیابان کمکم محل فروش لوازم صوتی و تصویری شد.