ساکنان نخستین قلعه آبکوه، کشاورزانی بوده اند که مأموران آستان قدس رضوی، آن ها را از ولایات اطراف می آوردند تا روی زمین های آستانه کار کنند. در این میان آستانه مقرر می کند که مردم در ازای سرپناه و کشت در زمینها هر ساله یک دهم محصول برداشتی خود را به آستانه بدهند.
کوچه نجف9 بخشی از نوده علیاست. این معبر در گذشته قسمتی از باغ «تازهبهار» ارباب نوده بود و در آن درختان و گلهای زیادی وجود داشت. بعد از پیروزی انقلاب بهتدریج افرادی که بیشترشان غیربومی بودند زمینهای این خیابان را خریداری و در آن ساکن شدند. به همین دلیل این کوچه نسبت به سایر نقاط محله جدیدتر است. در نزدیکی این کوچه شهرداری برای مردم محله بوستان احداث کرده است.
ساکنان قدیمی کوچه مهران5 خوب به یاد دارند که تا پیش از سال1370 این معبر به شکل زمینهای رهاشدهای بود که جمع تعداد خانوارهای ساکن در آن به 10تا هم نمیرسید. در این محدوده فقط خانههای قبل از بولوار مهران، جزو فضاهای شهری بودهاند که آنها هم از بسیاری خدماتشهری بیبهره بودهاند. در گذر زمان اما قطعههای 125، 200 و 250متری در این کوچه و معابر پیرامون آن ساخته شده و از امکانات شهری برخوردار شدهاند.
شاید عجیبوغریب به نظر برسد که یک خارجی کفشدار حرم مطهر شود و برای حضورش کفشداری جدیدی تأسیس کنند؛ اتفاقی که 175سال قبل افتاد و مرد سیاهچهرهای از هند بهعنوان نخستین خارجی در مشهد، اداره کفشداری حرم مطهر را برعهده گرفت.
کوچه توس34 را همه به نام «کوچه شهیدغلامی» میشناسند؛ کوچهای قدیمی و پیچدرپیچ با جویی در وسط و چاههای فاضلابی که نسلشان در این محله هنوز ورنیفتاده است. خانواده شهیدغلامی در اواسط همین کوچه زندگی میکنند، اما پیش از نامگذاری کوچه به نام این شهید، قدیمیها این معبر را به یک نشانی دیگر میشناختند؛ خانه ارباب و باغهایش. حاجسیداحمد حبیباللهی ملاک بزرگ بحرآباد بود که آثار خیر زیادی در این محله از او باقی مانده است.
مغازههای قدیمی بسیاری در این معبر به چشم میخورد که سبک و سیاق دهههای 60 و 70 را هنوز حفظ کردهاند. یکی از مشکلات خیابان امیرکبیر تردد زیاد و ترافیکی است که بهدلیل حضور همین مغازهها به وجود میآید.
در پسوند نام شیخهادی راثی، باید عنوان «نخستین کتابفروش سیار مشهد» را نوشت. شیخهادی مردی سختکوش و در فروش کتاب بسیار سختگیر بود.