چندتن از استادهای مرمت کار مشهد از چندسال پیش دست به اجرای طرحی با نام «دوبارهچینی» آثار تاریخی زدهاند؛ طرحی که در روند آن مصالح اثر درخطرتخریب، جمعآوری و در مکان جدید بازنمایی میشود. در این راستا هفته گذشته از دوبارهچینی سردر خانه اسماعیلی رونمایی شد که ساختمانش سال1392خراب شده بود.
تاریخ جان گرفتن مشهد از یک باغ شروع می شود؛ باغی که پیکر مطهر حضرت رضا(ع) را در آن دفن می کنند تا پس از آن، خاک خراسان با عطری بهشتی در هم آمیزد. تاریخ نگاران وسعت باغ «حمیدبن قحطبه» را در حدود یک میل در یک میل نوشته اند که «عزیزالله عطاردی» آن را از «فلکه حضرت» امروز بزرگ تر توصیف می کند. پیکر حضرت در سردابی که درون همین باغ بوده است و دهانهاش را آب قنات سناباد تر میکرده، شسته می شود.
معماران عصر نادری، مکانی، پشت ایوان عباسی را برای احداث دومین گلدسته انتخاب می کنند که ظاهرا تقارنی با محل گلدسته اول نسبت به گنبد نداشته است، اما پس از آنکه گلدسته جدید احداث می شود، دست کم از جبهه جنوب شرقی حرم (خیابانامام رضایفعلی) چنین به نظر می رسیده است که دو گلدسته قدیم و جدید کاملا در دو طرف گنبد طلا قرار دارند.
اعلان فروش خانه تاریخی سالاری بر سردرِ این بنای 100 ساله -و البته ثبتی در پشت باغ نادری مشهد- نصب شده است و سایه تخریب بر سر یکی از خاص ترین بناهای تاریخی مشهد (از نظر نوع معماری سردر) سنگینی می کند و میراث دوستان مشهدی نگران اند که نکند این خانه هم به بلایی که بر سر خانه های حناساب و کوزه کنانی و سایر بناهای تاریخ آمد دچار شود.
شاید اگر این بنا که براساس شواهد بیش از ۷۰۰ سال عُمر دارد، متعلق به فرنگیها بود، جدا از اینکه بنا را لایِ زرورق نگه میداشتند و به حال و روزش میرسیدند، که کرور کرور گردشگر از سرتاسر دنیا برای دیدن آن شال و کلاه کنند.
در مشهد نیز بین سناباد و نوغان و در همسایگی حرم مطهر بازاری شکل گرفته بود که در آن بیش از 10سرا و راسته با تنوع شغلی فراوانی همچون بزازی و پارچهفروشی، قهوهخانه و رستوران، شیرینیفروشی، طلا و نقرهفروشی، کلاهدوزی، کفاشی، نانوایی، پوستینفروشی، عطاری، ترهبار، خرازی، بلورفروشی، بافندگی، صنایعدستی، زعفرانفروشی، آهنگری، رنگرزی و... وجود داشت. این بازار بزرگ قدیمی در دورههای مختلف تخریب شد، اما بخش کوچکی از آن با نام بازار فرش مشهد بهجای مانده است.
شهیدشوشتری9 یا همان کوچه داروغه، کوچهای است که از دوره قاجار برای ما مشهدیها به یادگار مانده است. آن زمانها که نام و نشان خانهها و کوچهها آنقدرها اهمیت نداشت و هر کوی و برزنی به نام بزرگ آن خوانده و معروف میشد، این کوچه هم بهواسطه سکونت داروغه و خانوادهاش در منزلی زیبا به نام کوچه داروغه معروف بود.