دفاع مقدس

نماز جماعت آقای نجفی، من را نجات داد
محمود اسماعیلیان که سابقه ۵ ماه حضور در لبنان و نبرد با نیرو‌های اشغالگر را دارد تعریف می‌کند: یک روحانی شیعه اهل عراق به نام آقای نجفی پیش من آمد و از من درخواست کرد که او را به شهر بودای برسانم.
پرده‌نویسی، نذر خوشنویس محله گوهرشاد
محمدتقی عرفانیان که سابقه ۲۰ ماهه حضور در جبهه را به عنوان پرده‌نویس دارد، بعد از چاپ یک آگهی در روزنامه، با تیتر «پارچه‌نویسی رایگان» کار خود را در مسجد المنتظر (عج) شروع کرده است.
۸ سال دفاع مقدس کریمیان‌اقبال
مرتضی کریمیان‌اقبال، یکی از رزمندگان و جانبازان محله لادن است که از سال ۶۰ تا زمان پذیرفتن قطعنامه در فواصل مختلف، در جبهه و روز‌های جنگ حضور داشته است.
شهید در خواب با من مخالفت کرد
مادر شهید خراشادی‌زاده از خواب پرمعنایش می‌گوید که فرزند شهیدش به خوابش می‌آید و اصرار می‌کند «این مراسمی که می‌خواهید در خانه برایم برگزار کنید، ببرید در حرم برگزار کنید.»
گمنامی مردان دریا
نیروی دریایی ایران طی سال‌های جنگ تحمیلی بیش‌از ۱۰ هزار فروند کشتی نفت‌کش و تجاری را اسکورت کردند تا اقتصاد کشورمان دچار مشکل نشود.
پیکر شهید اسکندری‌فر بعد از  ۹ سال رسید
مادر شهیداحمد اسکندری‌فر که هیچ نشانی از فرزندش نداشت بعد از ۹ سال چشم انتظاری خواب شهید را می‌بیند که به او می‌گوید: «مادرجان، از انتظار دَرَت می‌آورم».
با یک بار رفتن به بیت آیت‌الله شیرازی انقلابی شدم
مهدی شایان‌نیا فعالیت‌های انقلابی‌اش را با یک‌بار‌رفتن به بیت آیت‌الله شیرازی به‌همراه دو برادر بزرگ‌ترش آغاز کرد، بعد‌از آن دیگر هیچ‌گاه انقلاب را تنها نگذاشت.