اهدا خون

۴۰ بار اهدای خون هاجر خانم
هاجر اتیوک هدفی معنوی برای کارش دارد و معتقد است اهدای خون معامله با خداست. نیم‌ساعت وقت می‌گذاری تا خونت را اهدا کنی، در‌مقابل باعث نجات جان یک انسان می‌شوی.
تجربه‌های طلایی اهداکنندگان خون
محمود اسماعیلی می‌گوید: پلاکت نیاز بیماران سرطانی و بیماران خاص است. خدا را شکر می‌کنم که به‌خاطر گروه خونی خاص، اهداکننده پلاکت شده‌ام. اهدای پلاکت یک ساعت زمان می‌برد.
من با اهدای اوی منفی‌ جان‌های زیادی را نجات دادم
علیرضا یعقوبی، ۳۳ سال خونش را اهدا کرده و معتقد است اگر فقط یکی از پاکت‌های خونی‌ام جان بیماری را نجات داده باشد از خودم راضی‌ام.
خدیجه، یکی از سه خانم دارنده کارت نقره‌ای در مشهد
خدیجه باغبانی، از اهالی محله الهیه، یکی از سه خانم دارنده کارت نقره‌ای در مشهد است که طبق آمار ثبت‌شده، حدود پنجاه‌وهفت‌بار خون اهدا کرده است.
۳۰ سال کوشش برای اهدای خون
رضا آهنچیان یکی از اهداکنندگان مستمر خون، از اهالی محله کوشش می‌گوید: از نخستین باری که خون اهدا کردم ۳۰ سال می‌گذرد و من از آن زمان تا حالا، هر سه ماه خون می‌دهم.
۹۱‌ بار اهدای زندگی
محمدصادق ماروسی ساکن محله سیدی با ۹۱‌بار اهدای خون، پلاسما و پلاکت، کارت نقره‌ای خون دارد.
تصمیم شیرین از دل اتفاق تلخ
صدای چرخ‌های برانکارد و نفس‌های به شماره افتاده مردی زیر ملحفه‌های غرق در خون را می‌شنوید؛ مردی که استخوان‌هایش در تصادف خرد شده است. باتصور این صحنه می‌توان ارزش هر قطره از خون از دست رفته را بیشتر از هر زمان دیگری درک کرد؛ خونی که حیات یک پدر، یک همسر یا هر عزیز دیگر به آن وابسته است.این تصویر برای پریسا عطاردی در چهارده‌سالگی تبدیل به واقعیت شد و در آن لحظه دلش می‌خواست ناجی پدرش باشد. خانواده او برای سه‌واحد خون یک هفته انتظار کشیدند و پریسا در تمام آن لحظات سخت به مادرش اصرار می‌کرد که خودش اهداکننده خون باشد. اما سن کم مانعی برای او بود.