کد خبر: ۹۸۴۴
۰۹ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰

۴۰ بار اهدای خون هاجر خانم

هاجر اتیوک هدفی معنوی برای کارش دارد و معتقد است اهدای خون معامله با خداست. نیم‌ساعت وقت می‌گذاری تا خونت را اهدا کنی، در‌مقابل باعث نجات جان یک انسان می‌شوی.

کارت نقره‌ای اهدای خون دارد. اولین‌بار زمانی‌که بیست‌سال داشت، با دیدن یک برنامه تلویزیونی تشویق شد خون بدهد. او از سال‌۶۹ این کار خداپسندانه را شروع کرد و تا امروز بیش‌از چهل‌بار خون اهدا کرده است.

هاجر اتیوک هدفی معنوی برای کارش دارد و معتقد است اهدای خون معامله با خداست. نیم‌ساعت وقت می‌گذاری تا خونت را اهدا کنی، در‌مقابل باعث نجات جان یک انسان می‌شوی. این انگیزه‌ای است برای او که در راه رضای خدا و نجات بنده‌اش هر چهار ماه یک‌بار به پایگاه انتقال خون مراجعه کند. او از اهدا‌کنندگان مستمر خون و ساکن محله بهارستان است.


آرامش هنگام انتقال خون

در این سال‌ها همیشه با وضو به پایگاه مراجعه کرده و هنگام اهدای خون، ذکر صلوات از زبانش نیفتاده است. این ساکن محله بهارستان معتقد است آرامشش هنگام انتقال خون می‌تواند برای فرد گیرنده هم اثرگذار باشد.

او هنگامی‌که خون می‌دهد به این فکر می‌کند که شاید مصدومی در بیمارستان منتظر خونش باشد، مثلا یک بیمار هموفیلی. شاید مادری حین وضع حمل نیاز به خون داشته باشد تا بتواند نوزادش را در آغوش بگیرد؛ «یک روز در همین فکر‌ها بودم. آقایی با پیراهن مشکی و ریش نتراشیده به داخل پایگاه آمد. معلوم بود داغ‌دار عزیزی است.

از پذیرش سؤال کرد آیا بیمارستان می‌تواند ادعا کند خون مورد‌نیاز بیمار را ندارد و بیمار فوت کند؟ این سؤال خیلی ناراحتم کرد با خودم فکر کردم هزاران شهروند سالم و واجد شرایط برای اهدای خون در شهرمان هستند؛ آن وقت باید یک بیمار به خاطر نبود خون جان بسپارد.»

 

خانم‌ها هم می‌توانند

هاجر‌خانم بار‌ها از اطرافیانش شنیده است که چرا این‌قدر خون اهدا می‌کند. آنها می‌گویند بانوان خودشان کم‌خونی دارند و نباید اهدا‌کننده مستمر باشند. اما او نظر دیگری دارد؛ «خانم‌ها هم می‌توانند اهداکننده خون باشند. فقط باید قبل از اهدا مواردی را رعایت کنند که سخت هم نیست. با صحبت‌هایی که با اطرافیانم دراین‌باره داشته‌ام، چند‌نفر از خانم‌های فامیل و دوستانم برای اهدای خون ترغیب شده و برای این کار اقدام کرده‌اند.»

او برایمان توضیح می‌دهد: زمانی‌که خون می‌دهید، بدن خون جدید و تازه تولید می‌کند و آن را به قسمت‌و اندام‌های مختلف می‌رساند؛ به همین دلیل بعد‌از اهدای خون نه‌تن‌ها احساس ضعف نمی‌کنید، بلکه حس سبکی و شادابی هم دارید.

همیشه نباید نذرهایمان مادی باشد؛ گاهی می‌توانیم امری معنوی مانند اهدای خون نذر کنیم

اتیوک ادامه می‌دهد: این حال خوب هم جسمی است و هم روحی. فکر اینکه به دیگران کمک کرده‌ام، خوشحالم می‌کند. هنگامی‌که سازمان انتقال خون پیامک می‌دهد که خون شما برای سه بیمار مورد استفاده قرار گرفتی، با خودم می‌گویم خدایا شکرت. اگر فردای قیامت بپرسند چه کار خوبی کرده‌ای، می‌توانم بگویم از آنچه خدا در‌اختیارم قرار داده است، در راه رضای بنده‌اش استفاده کرده‌ام. از این نظر خدا را شاکرم که خونی سالم به من داده است که بتوانم آن را به دیگران هدیه کنم.

او می‌گوید: همیشه که نباید نذرهایمان مادی باشد؛ گاهی می‌توانیم امری معنوی مانند اهدای خون نذر کنیم.

 

تبلیغات کم است

لابه‌لای حرف‌هایش از اینکه اهدای خون بین شهروندان آن‌طور‌که باید و شاید فرهنگ‌سازی نشده ناراحت است. او معتقد است باید در رسانه‌ها از تأثیر اهدای خون و اهمیتش صحبت شود. اتیوک می‌گوید: سال‌ها قبل خون آلوده وارد کشور شد و برخی از هم‌وطنان ما دچار مشکل شدند. چرا هنگامی‌که خودمان می‌توانیم نیاز به فراورده‌های خونی کشور را تأمین کنیم و اهداکننده باشیم، از خارج کشور خون وارد کنیم؟

او حرفش را این‌طور پی می‌گیرد: در این سال‌ها سازمان انتقال خون تنها در زمان‌های بحرانی از هم‌وطنان درخواست کمک کرده است؛ در‌حالی‌که به نظرم باید به‌طور مستمر برنامه تلویزیونی در‌این‌باره ساخته شود تا به‌ویژه باور بانوان درباره اهدای خون تغییر کند.

اتیوک به اهدای عضو هم اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: در سال‌های اخیر، نگاه مردم به این موضوع فرق کرده است. بیشتر هم‌وطنان درباره مرگ مغزی و پیوند اعضا شنیده‌اند و با این کار خداپسندانه آشنا شده‌اند. چه خوب می‌شود که برای اهدای خون هم برنامه‌ریزی شود.

* این گزارش سه‌شنبه ۹ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۵ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44