قبیله کتابخواران در مشهد پا گرفته و بسیاری از جلساتشان را در فرهنگسرا و کافهکتابهای منطقه11 بر پا کردهاند، اما اکنون پای چند نفر از اعضایش به تهران هم باز شده و در آنجا نیز گروه قبیله کتابخواری را تشکیل دادهاند. در زمانهای که بسیاری از طرحها و گروههای کتابخوانی چند صباحی بیش باقی نمیمانند، این گروه چهار سال است که انسجام خودشان را حفظ کرده و بر تعداد کتابخواران افزودهاند.
پدرش دبیر ادبیات و اصالتا سیستانی است. مادر او نیز زاده زاهدان است. کیمیا پرورشیافته یک خانواده فرهنگی و البته پرجمعیت و 10نفره است. تا مقطع چهارم ابتدایی را در زادگاهش تحصیل میکند اما بهواسطه جابهجایی و انتقالی پدرش راهی مشهد میشوند.
کیمیا تاجنیا دکترای زبان و ادبیات فارسی دارد و ساکن محله دکتر حسابی است. او اکنون نوزدهسالی است که عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد، واحد جیرفت در استان کرمان است.
این روایت، دو شخصیت دارد؛ یکی غلامحسین بهآذین نودوپنجساله که متولد 1306 خورشیدی در محلهای پایینتر از نوغان مشهد به نام شیخ عطار است و دیگری علیاکبر باقری نودساله که سال1311 در سرولایت نیشابور متولد شده است. این دو دوست که اکنون شاید از قدیمیترین شهروندان مشهد هم باشند، خاطرات زیادی از روزگاران دور این شهر دارند؛ از روزهایی که بهلول به حرم آمد و واقعه مسجد گوهرشاد بهوقوع پیوست.
ماجرای تأسیس دانشگاه در ایران به دوران پهلوی اول باز میگردد. در سال 1307 خورشیدی پروفسور حسابی پیشنهاد تأسیس دانشگاه را به وزیر معارف وقت، اعتمادالدوله قراگوزلو میدهد اما گامهای نخست تأسیس این دانشگاه را علیاصغر حکمت وزیر معارف وقت در سال 1313 خورشیدی برمیدارد. در همین سال همچنین دانشگاه تهران با چند دانشکده پا میگیرد که دانشکده معقول و منقول یکی از آنهاست.
کوچه استادیوسفی26 بخشی از محله استادیوسفی است. این معبر تا سال1365 جزو محدوده شهری محسوب نمیشد و پس از آن بهتدریج وارد بافت شهری شده است. کاربری شاخص دراین محدوده کاربری فضای سبز و آموزشی است. از ویژگیهای این خیابان میتوان به تراکم جمعیت و سکونت خانوادههای دانشگاه ی اشاره کرد که باعث فعالشدن کسب و کارهای مربوط به دانشجویان در این معبر شده است.
مردی که در سال52 برای نخستینبار در تاریخ کشور، در شیراز لقب پرستار نمونه سال کشور و دانشجوی ممتاز دانشگاه را به خود اختصاص میدهد و دومرتبه تجربه ریاست دانشکده پرستاری و مامایی مشهد از سال60 تا 72 را در کارنامه حرفهای پرستاریاش دارد. تحصیل از مقطع ارشد تا مقطع نیمهتمام دکترا در آمریکا، تدریس در دو دانشگاه کالیفرنیا و استخدام در بیمارستان «کامیونیتی هاسپیتال» شهر لانگبیچ در سال54 تا 58 و قرارگرفتن در رده 5درصدی برتر جامعه پرستاران آمریکا، از نقاط عطف سرگذشت حرفهای اوست.
علی با ورود به سن نوجوانی، در کلاسهای آموزش امداد و نجات هلالاحمر ثبتنام میکند و به دنبال آن، عضو گروه دوامثامن شهرداری منطقه7 نیز میشود.
در این بین از علاقه و ذوق هنری خود هم چشمپوشی نکرده است. او چندین داستان کوتاه نوشته است.