شخصیتهایی که باعث آشناییام با ادبیات شدند آنقدر برای خودشان سختگیر بودند که من هم همانطور تربیت شدم. بهقدری این شخصیتها انسانهای بزرگی بودند که همیشه فکر میکردم قلم به دست گرفتن در حضور اینها خطاست. بارها بخشهایی از مقالهها را ترجمه و بعد هم رها میکردم. آنموقع مانند الان نبود که هر کارشناسی کتابی بیرون بدهد با عنوان مترجم، شاعر و نویسنده. دوستان عهد شباب همیشه میگفتند: «پس کی کتابی را ترجمه میکنی؟» و من اصطلاحی داشتم که همیشه میگفتم:«عن قریب» و این عن قریب حدود 30سال طول کشید.
میترا مرامی، یکی از دانشآموختگان رشته صنایع دستی، گرایش بافت فرش دستباف در دبیرستان راهنور است. او با اینکه تنها 20سال دارد، چندین بار در رقابتهای کشوری «بافت فرش» و «بافت زیلو» رتبه برتر را به دست آورده و از بافندههای متبحر بولوار شاهنامه و محله چهاربرج به حساب میآید. او سال 97 در جشنواره کشوری هنرهای تجسمی که در استان چهارمحال و بختیاری برگزار شد، شرکت کرده و رتبه اول مسابقات را در رشته «بافت فرش» از آن خود کردهاست.
نجیبه حاجیپور، سال ۱۳۵۷ در روستای چشمهپونه مشهد به دنیا میآید اما اصالتش به روستای «ماهخونیک» بیرجند برمیگردد، روستایی که همه اهالی آن کوتاه قامت هستند. قد و قامت نجیبه هم مانند پدرانش کوتاه است، یک متر و 15 سانتیمتر، این بانوی خودساخته باوجود مشکلات عدیده جسمانی و مالی، در رشته مدیریت بازرگانی مشغول به تحصیل است. او علاوه بر درسخواندن، کار هم میکند، سالها است که برای گذران مخارج زندگی تایپیست پایان نامههای دانشجویی است. نجیبه تاکنون 12عمل جراحی بر روی پاهایش انجام داده تا فقط سرپا باشد و بتواند راه برود.
محمد حنیفپور، استاد فلسفه، روانشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی ساکن محله جاهدشهر است. او بیش از 3دهه سابقه تدرس روانشناسی مدرن در مراکز آموزش عالی کشور را دارد و تاکنون 4کتاب و 22 مقاله بینالمللی را در زمینه فلسفه اسلامی به رشته تحریر درآورده است. او در مقاطعی عهدهدار سمتهایی همچون بخشدار داورزن، معاون فرماندار تربت جام و درگز و معاون مدیرکل امور اجتماعی، انتخابات و تقسیمات کشوری استانداری خراسان بوده و تاسیس 10 شهرستان جدید، برگزاری بزرگترین جشنواره توانمندیهای شهرستانهای خراسان و راهاندازی و تأسیس ۳۰۰ تشکل غیردولتی و سمنها از جمله خدمات محمد حنیفپور در ارگانهای دولتی است.
دو ویژگی مورد اشاره در شخصیت سردار سلیمانی سبب میشود که ایشان تعلق خاطری به هیچ جریانی نداشته باشد از طرفی مطیع رهبری معظم انقلاب است و از طرفی هم در کنار مردم ایستاده این موضوع است که ایشان را از جریانات سیاسی دور میکند و بر محبوبیتش میافزاید.توجه به جوانان در عرصههای مختلف از جمله در میدان نبرد با داعش یکی از این رفتارهای خاص ایشان بود، دیگر ویژگی کاریای که باید به آن اشاره کنیم عدالتمداری و ظلمستیزی این شهید بود که شاخصه آن حمایت از فلسطین و سایر مظلومان کشورهای منطقه است.
علی امینی قصهای شنیدنی دارد، از کودکی دچار بیماری جسمی و حرکتی است، اما برخلاف همه این مشکلات مانند کوه استوار است و درکنار تحصیل و کسب علم، خرج یک خانواده را هم میدهد. از تعمیرات موبایل گرفته تا مسافرکشی! او وقتی فهمید که برای عمل جراحی و بهبودی جسمیاش باید رقمی در حدود 60میلیون تومان هزینه کند، بیخیال شده و خودش را به قضا و قدر سپرده است.
از یک طرف میشود کوچه «استاد یوسفی 15» و از سمت دیگر «شریعتی 29»، اما به 16متری عدالت معروف است. اهالی میگویند آن اوایل که این خیابان هنوز اسمی نداشت، آقایی به نام «دانش عدالت» که از اولین ساکنان این خیابان بود، همه کارهای محله را رسیدگی میکرد. یکجور ریشسفید محله به حساب میآمد. بازنشسته ارتش بود و با تلاشهای او خیابان اصلی و میلانهایش آسفالت شدند. در کل آدم خیرخواهی بود و فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی زیادی را در محله رهبری میکرد.