دانشگاه

اندیشمند عدالت‌خواه؛ روایت‌هایی از زندگی مرحوم علامه حکیمی
استاد حکیمی به صورت تعجب‌برانگیزی همواره خود را در ارتباط با دیگران تعریف می‌کرد، دیگرانی که هیچ‌گونه ارتباط ابتدایی با او نداشتند، اما او خود را در ارتباط منطقی با آن‌ها در نظر می‌گرفت. مرحوم علامه حکیمی در خانواده‌ای کارآفرین و ثروتمند رشد یافته و هرگز طعم فقر و ناداری را نچشیده بود، اما از دوران نوجوانی به دیگرانی که از امکاناتی که او داشت محروم بودند، می‌اندیشید و تلاش می‌کرد شرایط بهتری برای زندگی آن‌ها فراهم آورد. به این ترتیب، ایشان همواره نوعی دیگراندیشی را راهنمای زندگی خود قرار می‌داده است. این دیگراندیشی عمیق باعث می‌شد ایشان هم در مسائل فکری و نظری و در زندگی‌ روزمره به دیگران و حقوق آن‌ها بسیار حساس باشد. یکی از دشواری‌های همراهان ایشان آن بود که حداقل زمانی که با ایشان هستند حقوق دیگران را زیر پا نگذارند.
۳ سال تلاش برای رسیدن به صندلی "امیرکبیر"
علی می‌گوید: آدم در هرجایی که باشد، اگر آستین همت را بالا بزند، حتما نتیجه‌اش را می‌بیند. مگر آدم‌ها در زندگی‌شان چند تا آرزوی خیلی بزرگ دارند؟ چندتا آرزو دارند که شب ‌و روز به آن فکر کنند و برایش رؤیا ببافند؟ بیشتر از 3،4تا که نیست، اگر برای رسیدن به همین چندتا هم تلاش نکنیم، پس دیگر برای چه زنده‌ایم؟! من تلاش کردم و توانستم.
از «خاک‌ریز» تا «هفت‌تیر»
سید صادق پریزاد پس از سپری کردن دوره ابتدایی، در نوبت اول و دوم متوسطه نیز همچنان از اعضای ثابت انجمن اسلامی دانش‌آموزی است و فعالیت‌های فرهنگی بسیاری انجام می‌دهد. او با استفاده از امکانات و همراهی کادر آموزشی مدارسی که در آنجا مشغول به تحصیل بوده، تجربه فعالیت‌های فرهنگی بسیاری همچون چاپ نشریه را به دست می‌آورد.
هویت بخشی با طراحی آرم
فقط 3سال است به طراحی آرم و لوگو روی آورده است اما در این مدت با خلاقیت و توانایی‌ای که در طراحی از خود نشان داده، در بین طراحان هم سن و سالش برای خودش جایی پیدا کرده به‌طوری که دوستان و اطرافیانش از سید علیرضا رئیس الساداتی می‌خواهند برای کسب و کارشان آرمی طراحی کند که در خاطر دیگران ماندگار شود. این دانش‌آموز سابق دبیرستان فردوسی و ساکن محله امام خمینی(ره) توانسته با هنر خود مقام‌های بسیاری را به دست بیاورد.
نوجوان محله تقویه در نبود امکانات، نتیجه خوبی از کنکور گرفت
مطهره علومی می‌گوید: از تابستان سال یازدهم که به طور جدی خواندن را برای کنکور شروع کردم روزی 6ساعت درس می‌خواندم که در روزهای منتهی به کنکور به 12ساعت هم رسید. البته من زمان تعیین کردن برای مطالعه را قبول ندارم و فکر نمی‌کنم هرکسی بیشتر بخواند حتما در کنکور موفق می‌شود، بلکه بیشتر برنامه‌ریزی و پایبند بودن به آن برنامه مهم است.
بهره‌برداری از روزهای کرونایی به نفع کنکور
محمدعلی درزی، دانش‌آموز مدرسه استعداد‌های درخشان شهید هاشمی‌نژاد و رتبه 58کنکور سراسری انسانی1400 ساکن محله سیدی است. او برخلاف بسیاری از هم‌سن و سالانش اهل مشاوره تحصیلی و کلاس‌های کمک درسی پی در پی نبوده است. آن‌طور که می‌گوید با توجه به استعداد و توانایی‌ای که در خودش می‌دیده در خانه برای درس‌خواندن برنامه‌ریزی کرده است. ساعت درس خواندن هم برایش مهم نبوده و آموختن اولویت اولش بوده است.
کشف هندسه پرواز در کتف هواپیما
همیشه نگاهم رو به آسمان بود. مادرم اسمم را گذاشته بود سر به هوا! هر پرنده‌ای که عبور می‌کرد نگاهش می‌کردم و با خودم می‌گفتم کاش برای یک روز هم که شده بال‌هایش را به من قرض بدهد. بعد‌ها که بزرگ‌تر شدم و برای اولین بار با پدر و مادرم سوار هواپیما شدم همه چیز برایم جدی‌تر شد. از کنار شیشه هواپیما تکان نمی‌خوردم. محو آسمان و ابرهای پنبه‌ای زیرپایم شده بودم. همان لحظات باعث شد که فکر ساخت پهپاد بیفتد به جانم. اما اطلاعاتی ازساخت پهپاد و هواپیما نداشتم. تمام چیزی که داشتم یک کتاب کوچک جیبی بود که از نمایشگاه کتاب مدرسه خریده بودم در آن مقدمات آیرودینامیک به زبان ساده توضیح داده شده بود. هنوز هم آن کتاب را دارم. خلاصه به وسیله همان کتاب و چند تا تیر و تخته و موتور و ملخ اولین پهپاد زندگی‌ام را ساختم.