چندسالی میشود که قبولی در کنکور دیگر شکستن آن شاخ غول معروف نیست؛ دلیلش کمترشدن جمعیت شرکتکنندگان است یا زیادشدن تعداد دانشگاهها، موضوع بحث ما نیست. ورود به دانشگاه سخت باشد یا آسان، فرقی در احوال دوران دانشجو یی ندارد. هر دانشجو داستان خودش را در عبور از سد کنکور دارد. برخی آنقدر قبل از ورود به دانشگاه سختی میکشند و درس میخوانند که ترجیح میدهند بعد از دانشجو شدن دستکم برای مدتی دور درسخواندن را خط بکشند! برخی سعی میکنند در کنار درسخواندن، خودشان را مشغول کاری دیگر کنند. عدهای هم دانشگاه برایشان صرفا محل تحصیل است و بس. روز دانشجو بهانهای است تا نگاهی بیندازیم به داستان 4 دانشجو و یک مکان دانشجو پرور.
سیدمهدی کریمی متولد سال1332 و زاده مشهد است. او یکی از اولین مهندسان جهاد سازندگی خراسان بوده و در طول 30سال خدمت، یک دهه را بهعنوان مدیر آبرسانی روستایی استان خراسان انجام وظیفه کرده و در این مدت آب را به دورافتادهترین روستاهای خراسان انتقال داده است. او همچنین اجرای پروژه آبرسانی به روستاهای 4شهر استان خوزستان را در زیر باران گلوله و تیر دشمن بعثی در کارنامه کاری و جهادی خود دارد.
به مناسبت هفته بسیج راهی پایگاه بسیج شهید چمران واقع در مسجد ولی عصر (عج) خیابان شهید دایی میشویم. این پایگاه توانسته با وجود فضای بسیار کوچکی که در اختیار دارد در یک محله فعالیتهای بزرگی انجام دهد. آن طور که به عنوان یک پایگاه نمونه در کشور معرفی میشود. پایگاه شهید چمران جزو اولین پایگاههای بسیجی است که در مشهد همزمان با فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفان در ۵ آذر سال ۵۸ به طور رسمی فعالیت خود را به طور گسترده آغاز کرده است.
با وجودی که بسیاری از صاحبنظران عقیده دارند برای قبولی در کنکور نیازی به حضور و استفاده از این موارد کمک آموزشی نیست، اما در اذهان عمومی این باور جاافتاده است که قبولی در رشتههای خوب، حضور در این کلاسها را میطلبد.
«امیررضا بابک» و «سجاد سهیلی» دو جوانی هستند که در همین راستا دست به ابتکار زده و با برگزاری کلاسهای کمکآموزشی با تعداد بسیار کم بهطور رایگان علاوهبر آموزش، مشاوره تحصیلی برای دانشآموزان حاشیه شهر دارند.
مسجدی که در دهه60 و روزهای جنگ از محفلهای مهم فکری جوانان و یکی از مراکز ساماندهی آنها برای اعزام به میدان نبرد بود، برای اینکه دوباره جوانترها آن را خانه دوم خودشان بدانند، قرائتخانه راه انداخته است. این قرائتخانه فقط با 50متر مساحت، هرروز نیمکتهایش پر از جوانهایی است که درسخواندن در مسجد را به دیگر کتابخانههای عمومی ترجیح دادهاند.
مجیدآقا 39ساله، ساکن محله بهشتی است و ماجرای نقاششدنش شنیدنی. پدر پرستارش که نقاش هم بوده است، زمان بیکاری را در مغازهاش سپری میکرده و مجید نیز بهتبع کار پدر از 14سالگی نصف روز را در مدرسه و نیمه دیگر روز را در مغازه پدر میگذرانده است. از طرفی، دوستی پدرش با استادان نقاش سبب آشنایی مجیدآقا با نقاشانی همچون محمد خوشصفت، محمد مهراف، قدیر صباغیان و محمد حمیدی شد؛ هر چند اندک .
محمدجواد یعقوبیان نوجوان هفدهساله هنرستان سیدجمالالدین اسدآبادی در محله مقدم است. او در رشته برق و صنعت این هنرستان تحصیل میکند. انتخاب اول او رشته مکانیک بود، اما به پیشنهاد خانواده تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را در رشته برق ادامه دهد. بعد از مدتی به این رشته علاقهمند شد و چون درس و کار را 2موضوع جدای از هم نمیدید، در کنار تحصیل مشغول به کار شد.
حدود یکسال است که در کنار خواندن تئوری درسهای هنرستان و حضور در کارگاههای عملی، در برقکشی پروژههای ساختمانی نیز فعالیت میکند.