محققان جوان اکنون به دنبال آن رنج نیستند و درنهایت ماحصل تحقیق آنها چکیدهای است از آنچه در سایتهای ایرانی و خارجی در اینترنت یافت میشود. اما در مورد استاد و همنسلانش اینگونه نبود. روش کاری او را میتوانم با افرادی مانند دهخدا و دکتر یوسفی مقایسه کنم.
حسنعلی ساقی نخبه محله میثم خاطرات متفاوتی از درسخواندن و کسب رتبه 27منطقه و 72کشوری در رشته علومتجربی دارد و معتقد است آدم در هرجای دنیا اگر آستین همت را بالا بزند، حتما نتیجهاش را میبیند. او پسر پرتلاشی است که فقط با صرف500هزار تومان، 2سال قبل در قله قبولیهای کنکور قرارگرفت و نامش در فهرست پزشکهای آینده کشور آمد. نخبهای که قرار است بعد از پایان درس پزشکی در دانشگاه تهران، به شهر خودش برگردد و از مشکلات مردم، بهخصوص پایین شهر و محله زادگاهش گرهای بازکند.
در درس و علم اعجوبهای بود و زبانزد خاص و عام. تسلط مثالزدنیاش به چند زبان خارجی و توان فوقالعادهاش در سخنوری، دلیل رضایت استادان برای دعوت از او بهمنظور تدریس در دانشگاه شده بود. خیلی زود بورسیه روسیه برایش فراهم شد اما ناگهان از تمام موقعیتها روگردان شد؛ سرنوشت جدیدی در راه بود.
محمدرضا داوری، مخترع و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته شیمی پلیمر است او مؤلف چند مقاله خارجی و یک کتاب است جوان دهه هفتادی محله وحید طرحها و ایدههای زیادی را تا به حال به خودش به ثبت رسانده است. حضور هفتساله در لیگ فوتبال و 4سال فوتسال حرفهای را هم به اینها اضافه کنید. محمدرضا از دوران دبیرستان تدریس میکند و 6سال کنار پدرش زنبورداری کرده و به فوتوفن آن کاملا مسلط است.
مریم خیری هنرمندی است که رشتههای مختلفی را تجربه کرده است. او در دهه اول محرم برای کودکان در محلی مذهبی نمایش عروسکی اجرا میکرد و سعی داشت مفاهیم آیینی را با این هنر به مخاطبانش انتقال دهد. او به افقهای بالاتری فکر میکند و در حال ساخت عروسک برای اثری سینمایی است. خیری حدود ۵سال است که ساخت عروسکها و ماکتهای نمایشی را بهطور جدی شروع کرده و اولین تجربه ساخت عروسک را برای مجموعهای فرهنگی در مشهد داشته است.
با آمدن گوشیهای هوشمند صنعت بازی در دنیا بزرگتر شده، رونق دارد و بازیهای رومیزی هم به آن اضافه شده است. اما نکته مهم این است که چه کسی یا چه کسانی این بازیها را تولید و به بازار عرضه میکنند. جوانان گروه «گره» که خالق تعدادی از این بازیها در کشورمان هستند از دنیای بازی و نحوه تولید آن و همچنین مفهوم بازی در دنیای امروز برایمان گفتند.
24 ساله بودم که مادرم بعد از سه سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان از دنیا رفت، بااینکه همیشه شاگرد اول دانشگاه بودم اما دوره 4ساله کارشناسی را در 6سال به اتمام رساندم چراکه دو سه سالی را درگیر دوا و درمان مادرم بودم. هنوز داغ مادر در سینهام سنگینی میکرد که پدرم مریض شد، او هم رفت و من در 30سالگی از نعمت داشتن پدر و مادر محروم شدم. بعد از این اتفاقات تلخ دیگر پای رفتن نداشتم، بااینکه کلی زحمت کشیدم تا بورسیه تحصیلی چند دانشگاه معتبر اروپایی را به دست آورم اما ....