احمد مهرانفر، در اوایل انقلاب، جزو بنیانگذاران جهاد سازندگی در شهرستان طبس بود و از سال ۶۰ به مناطق جنگی اعزام شد.
سالهای ۸۱، ۸۲ بنیاد شهید تصمیم گرفت برخی از جانباز ان و ایثارگران را که خانه ندارند، خانهدار کند. بعدها وقتی مجتمع جانباز ان ساخته شد، نامش را خیابان آیتالله مشکینی گذاشتند.
عباس نصیری میگوید: از ورودی اردوگاه تا داخل آسایشگاه در دو طرف، نیروهای نظامی با باتوم، کابلهای برق و قنداق تفنگ آماده بودند تا به قصد کشت، ما را بزنند. اینجا همان دالان مرگ بود!
غلامرضا جعفری، آزاده و جانباز ۵۰ درصد میگوید: ساعت ۱۲ همانشب عملیات اعلام و مرخصیها لغو شد و برگه مرخصی من در جیبم باقی ماند تا بغداد.
مهدی عبداللهی، آزادهای است که چهار سال از عمرش در اردوگاه بعثیها گذشت، او سال اول دبیرستان درس و مدرسه را رها کرد و تصمیم گرفت رزمنده شود.
مهدی نوری از جانباز ان جنگ تحمیلی و مسئول هیئت جانباز ان محله الهیه (سامان) است. او و رفقای جانباز ش این هیئت را در سال ۱۳۸۶ پایه گذاری میکنند و اسمش را هئیت حضرت ابوالفضل (ع) میگذارند.
حاجحسین فروغی که در ۲۱ سالگی به دفاع از وطن پرداخت و ۸ سال را در جبههها باقی ماند و پای راستش را از دست داد، در سال ۹۴ نیز به مدافعان حرم ملحق شد و در سوریه از ناحیه کتف و سر مجروح شد.