بازیگر

«شب شرقی» شما را می‌خنداند، اما برای من خاطره است!
محمد صادق‌زاده می‌گوید: منبع من برای اجرای استندآپ کمدی در برنامه «شب شرقی»، زندگی خانوادگی و خاطرات دوران کودکی در تپل‌محله است، مجموع این خاطرات را در قالب ۸۰ داستان جمع‌بندی کرده‌ام و هرشب به صورت تکه تکه این داستان‌ها را بیان می‌کنم، علاوه براین، آداب و رسوم و سنت‌های مردم مشهد و خراسان را نیز با لحنی طنزگونه بیان می‌کنم. بیشتر مطالب طنزی که در برنامه شب شرقی بیان می‌کنم فی‌البداهه است. چون معتقد هستم یک هنرمند استیج (صحنه)، تا زمانی که نتواند به‌طور آنی مطلبی را بیان کند، بازیگر نخواهد شد.
از سر شوخی، بازیگر شدم!
در خانه و مدرسه روی دکتر یا مهندس شدنش حساب باز کرده بودند، اما امروز همه دوستان و آشنایانش ‌او را در‌ کسوت یک هنرمند می‌شناسند. مهدی محروقی متولد1380 است؛ کسی که یک رخداد شیرین در سیزده‌سالگی، مسیر زندگی‌اش را چنان تغییر داد که در کوتاه‌مدت در عرصه هنر خوش درخشید و میان هنرمندان هم‌ردیفش پرآوازه شد. انتخاب برای بازی در نقش‌اول برخی تئاترها،‌ اجرا در شبکه استانی و ملی، اجرای تئاترهای خیابانی در شهرهای مختلف استان و کشور و... بخش مهمی از ‌موفقیت‌های هنری‌ محروقی است.
شبِ یازدهم!
هفت خوانشگر گروه به روی سن می‌آیند و ما را به دنیای کلماتشان می‌برند. کلماتی که برای خوانششان گروه چندین ماه زمان گذاشته است تا یک کار خوب را اجرا کند. تماشاگران که اغلب جوان هستند سوار بالِ کلمات می‌شوند و به روز عاشورا می‌رسند. کلمات این بار از سوی آدم‌ها روایت نمی‌شوند و این اشیای جان گرفته صحرای کربلا هستند که به حرف آمده‌اند و سعی می‌کنند از رنج روز واقعه بگویند.
صحنه خالی از هنرمندان؛ گزارشی از تعطیلی مجموعه تئاتر شهر از یک سال و نیم گذشته
از زمان تعطیلی مجموعه تئاتر شهر بیش از یک‌سال‌ونیم می‌گذرد و در این مدت در مجموعه باز نشده است. در حالی که بسیاری از مجموعه‌های هنری کشور در این مدت دوباره بازگشایی شده‌اند و اجراهایی داشته‌اند. نکته مهم این است که علاوه‌بر بسته بودن مجموعه تئاتر شهر، در این‌ مدت که فرصت زیادی هم بوده است هیچ برنامه‌ریزی‌ای برای دوران پایان کرونا و بازه کاهش موج ابتلا نشده است. در این زمان‌ مسئولان فرهنگی می‌توانستند هنرمندان را دعوت‌ کنند و درباره وضعیت بازگشایی یا بهره‌برداری مجموعه تئاتر شهر صحبت و مشورت کنند که چنین کاری هم انجام نشد.
رد دعوت علی نصیریان، حسرتی است که هنوز بر دل جواد محمدزاده نشسته
من افتخار می‌کنم که اولین کار تئاترم را با عنوان «آرام‌سایشگاه» با علی نصیریان انجام دادم. کاری که نویسنده آن آقای بهمن فرسی بود و خسرو شکیبایی در آن تئاتر بازی می‌کردند. زمانی که برای دریافت دستمزد به آقای نصیریان مراجعه کردم در کمال تواضع جلوی پای منِ جوان از پشت میز بلند شد و با احترام گفت می‌توانید برای کارهای بعدی هم در گروه ما حضور داشته باشید. من که در عالم جوانی قدر فرصت‌های ناب را کمتر متوجه می‌شدم کوتاهی کردم و کمتر حضور پیدا کردم.
تئاتر را به شهرستان‌ها بردم
سید امین کاظم‌زاده کارگردان، نویسنده و بازیگر سینما و تئاتر است که از دوران کودکی کارش را شروع کرده است. او 8تئاتر را به روی صحنه برده، یک سریال را کارگردانی کرده که در انتظار نمایش است و یک فیلم سینمایی برای جشنواره فجر در دست تولید دارد. این کارگردان جوان و آینده‌دار محله سیدی که در فیلمش قصد دارد از بازیگر ان تراز اول کشورمان استفاده کند، بیشتر مراحل پیش‌تولید را طی کرده است.
معماری که شش کلاس سواد دارد اما هنرش بسیاری از بناهای خراسان را ماندگار کرده است
خاطرات خلیلی به اندازه یک عمر سفر است اما نه سفری معمولی، بلکه یک عمر هنر در سفر. او ادامه می‌دهد: بعد از آن به کلات نادری رفتیم، فرش کردن کلات نادر هم ماجرای جالبی بود. اگر به کلات نادری رفته باشید حتما دیده‌اید آجرهای کف آن شش‌ضلعی است. ما آن آجرها را به روش خاصی در مصلی مشهد پختیم و در کلات نادر فرش کردیم. ما در مصلی مشهد حتی کاشی‌پزی هم می‌کردیم که کوره‌های آن هنوز وجود دارد. آن زمان بردن آجرها از مشهد تا کلات کار ساده‌ای نبود. امکانات مانند الان نبود که دو ساعته به کلات برسیم. نه جاده، جاده درستی بود و نه ماشین. در آنجا فقط یک ماشین امکان رفتن داشت ظهر که ماشین حرکت می‌کرد 12شب به کلات می‌رسیدیم.