در سال ۱۳۹۳ غیر از مزار مرحوم اشکوری، تنها چند قبر دیگر از قدیمیترین گورستان تاریخی مشهد باقیمانده، اهالی ارادتمندانه بر سر مزار این عالم میروند، فاتحه میخوانند و خرما خیرات میکنند.
سال ۶۱ بود که این زمین ۷۶۰ متری تبدیل به تنها مسجد محدوده چهارصد دستگاه شد و بخشی از هویت این محدوده شکل گرفت. هرکجای خیابان ابوذر که ایستاده باشی، کاشیکاریهای زیبا و منارههای بلند مسجدی را میبینی که جلوهگری میکند
همه اهالی محله خواجه ربیع، «سیدمحمد غنایی» را به نام حاجآقا «خوشنویس» میشناسند! همان محلهای که گاه میتوانی در نانواییها و بقالیها خط خوشش را ببینی که برای اهالی محلهاش نوشته است.
گرمابههای مشهد مثل گرمابه خیابان سرخس بروبیایی داشته است. گرمابه متعلق به حاجاحمد ضعیفالسادات چون بر مسیر راه روستاییان قرار داشت، سالهای دور شلوغ و پرمسافر بود.
«حاجرضا شادمان» پیرمردی که در ۸۸ سالگی برای ادامه زندگی، دستان پینهبستهاش را در خاک فرو میبرد و از کاشت و برداشت سبزی زندگی میگذراند. تنها دارایی او زمین ۳۰۰ متری بود که وقف مسجد کرد.
قربانعلی رحیمدل از اهالی محله تلگرد است که در خاطرهای از خانی صحبت میکند که سالها پیش در روستای محل زندگی اش، بسیار به مردم جفا میکرد.
حاج فتاح، لباسفروش ۷۰ ساله و قدیمی محله طلاب، ۴۰ سال از عمرش را در همین مغازه و در میان لباسهای رنگارنگی که برای فروش میآورده، سپری کرده است. دفتر حسابهای او از سال ۱۳۵۰ موجود است.