نیکوکاری

قدم‌های خیر زهراخانم و گروهش
زهرا سمنانی متولد۱۳۴۱ و بزرگ‌شده محله پایین‌خیابان است. زهراخانم دختر مادری است که دست‌به‌خیربودنش زبانزد همه قدیمی‌های محله پایین‌خیابان است و کمک‌های زیادی برای تهیه جهیزیه، سیسمونی و درمان بیماران نیازمند کرده است. حتی پیش آمده است که طلاهایش را فروخته و خرج مستمندان کرده است.
رهایی زندانیان به یاد درگذشتگان
جواد غفاریان طوسی می‌گوید: سال گذشته با کمک نیکوکاران، 21 میلیارد تومان جمع‌آوری شده است و به این وسیله 550 زندانی آزاد شده‌اند. او شاکیان را بزرگ‌ترین نیکوکاران می‌داند و توضیح می‌دهد: کنار 21 میلیاردی که از سوی خیران جمع‌آوری شد، شاکیان هم از 43 میلیارد تومان حق خود گذشت کردند. به همین دلیل، می‌توان آن‌ها را بزرگ‌ترین خیران دانست.بیشتر زندانیان جرائم غیرعمد به دلیل مشکلات مالی، چک برگشتی، ضمانت و ... به زندان افتاده‌اند و بیشتر آن‌ها پدران سرپرست خانواده هستند. مدیر نمایندگی ستاد دیه خراسان رضوی ادامه می‌دهد: با مساعدت نیکوکاران، در نیمه شعبان امسال، بیش از 60 زندانی آزاد شدند.
خانه «درودی‌»ها کانون فرهنگی محله پروین اعتصامی است
همه اهالی، کوچه احزاب در محله پروین را با نام «بی‌بی‌جان» می‌شناسند. قرارمان با بی‌بی جان بعد از نماز ظهر است. حالا پشت در خانه‌اش ایستاده‌ایم، البته کمی زودتر از موعد قرارمان رسیده‌ایم. در حیاط نیمه‌باز است و در همین فاصله کوتاه چند پسربچه در حالی که توپ به دست دارند از داخل منزل بیرون می‌آیند. وارد منزلش می‌شویم. جانمازش پهن است و مقنعه سفید و چادرنمازش را به سر دارد. با لبخندی مادرانه به استقبالمان می‌آید و دعوت‌ به نشستن‌ می‌کند.
سمیرا اسعدی چراغ خیریه مادرش را روشن نگه داشته است
ماجرا از اینجا شروع می‌شود. حاجیه‌خانم بیابانی از سال 60 ساکن محله امام خمینی بوده است. او از همان سال، با کمک بانوان محله، کارش را شروع می‌کند. بدون هیچ نام و نشانی، برای نوعروسان جهیزیه جمع می‌کند، نان به سفره نیازمندان می‌رساند و لباس گرم تن بچه‌های یتیم می‌کند. 10 سالی در همان منطقه پانزده‌خرداد فعالیت می‌کند تا اینکه حدود سال 70 خانه و زندگی‌اش را به بولوار وکیل‌آباد می‌برد. با جابه‌جایی خانه، به فکر خرید زمینی برای تأسیس خیریه می‌افتد. سال 70 خیریه‌ای به نام سجادیه توس راه می‌اندازد، خیریه‌ای که این روزها سکان آن را به دست دخترش سمیرا اسعدی سپرده است.
گاه فاصله ما با کارآفرینی تنها یک جرقه است یا یک شکست!
گزارش پیش رو نیم نگاهی دارد به داستان زندگی کارآفرینان مشهدی که برخی از صفر شروع کردند برخی سعی کردند با هرآنچه پیش رویشان قرار دارد طرحی نودراندازند و برخی نیز از شکست‌هایشان درس گرفتند و قدم در راهی نو گذاشتند که از قضا برای آن‌ها همان سرمنزل مقصود بود. برخی نیز همان نقطه ضعفشان را تبدیل به نقطه قوتی برای تولید و کارآفرینی کردند. در حقیقت کارآفرین با راه‌اندازی کارهای بزرگ و کوچک، به اطرافیانش فرصت شاغل بودن و درآمدزایی می‌دهد. با ما همراه شوید تا کارآفرینان موفق مشهدی را بهتر بشناسید.
دست گشاده صاحب نخستین موسسه حمل و نقل مدرن در مشهد
کمی بالاتر از چهارراه کوشش، گاراژی قدیمی در محله کوشش به چشم می‌خورد با نمای ورودی آجری‌شکل و کاشی‌کاری‌هایی روی سر در که در گذر سال‌‌ها شکسته و بخشی از آن نیز از بین رفته است. مرحوم «محمد برج‌علی» مالک قبلی این گاراژ یکی از معتمدان محله گاراژدارها (کوشش کنونی) بوده است که با خرید زمین مقابل گاراژ خود و ساخت مسجد امام علی(ع) نامش را برای همیشه زنده نگه داشته است.
ردّ پای مرحوم عابدزاده در مسجد «رضویه»
مسجدی قدمت‌دار و شناخته‌شده که با مدیریت حاج علی‌اصغر عابدزاده ساخته شده است. این بنا حالا تنها یک مسجد نیست! بلکه در این سال‌ها به مرکزی برای فعالیت‌های فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و... تبدیل شده است، جایی برای برگزاری مراسم به بهانه مناسبت‌های مختلف یا محلی برای تهیه جهزیه تازه‌عروس و دامادهای کم‌بضاعت محله. از پیر و جوان و مرد و زن هم در این فعالیت‌ها شرکت می‌کنند. بماند که نماز صبح که یکی از واجبات فراموش‌شده برخی مساجد است هم در این مسجد محوری از دیرباز تاکنون اقامه می‌شود و آن را خاص‌تر کرده است.