کد خبر: ۵۱۵۷
۰۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۸

نقش‌آفرینان توسعه ۷۰۰ ساله حرم رضوی

یکی از اقدامات ابومنصور، تلاش برای تأمین آب موردنیاز از طریق تقویت قنات سناباد بود که در ادوار بعد نیز، همچنان مورد توجه حکام خراسان و والیان توس قرار داشت.

مرضیه ترابی| حرم رضوی و بنای مقدس آن، بین سال‌های ۲۰۳ تا ۹۰۷ هجری‌قمری، یعنی از زمان شهادت امام‌رضا (ع) تا آغاز حکومت صفویه در ایران، شاهد ادوار متعدد توسعه بوده است؛ توسعه‌ای کمی و کیفی که علاوه‌بر گسترش اماکن متبرکه، به نحو مؤثری توانست زمینه را برای اسکان موقت زائران و زندگی دائم مجاوران در مشهد فراهم کند. این توسعه، ارتباط مستقیمی با اوضاع هر دوره داشت و همین ویژگی، سبب متفاوت بودن ارکان توسعه حرم رضوی در اعصار مختلف شد.

بدیهی است که چنین روندی، نیازمند تکاپوی کنشگرانی برای مدیریت مطلوب بود؛ کنشگرانی که صرف‌نظر از نیتشان برای گسترش فضای اماکن متبرکه، نقشی تاریخی در تکامل فرایند تحول شهر مشهد، از یک مکان زیارتی صرف، به شهری بزرگ، با جمعیت متنابه ایفا کردند و نامشان برای همیشه در تاریخ این شهر مقدس ثبت شد.

نوشتار پیش‌روی شما، بر آن است تا یادی از این کنشگران را که در طول هفتصد سال، به توسعه حرم رضوی و تکمیل زیرساخت‌های آن همت گماشتند، زنده کند. بی‌تردید ذکر نام‌ونشان همه افراد دخیل در این عرصه، در این مجال کوتاه ممکن نیست و آنچه در ادامه می‌آید، یادکردی از منتخبان آن‌هاست.

ابومنصور محمدبن‌عبدالرزاق طوسی

ابومنصور محمد‌بن‌عبدالرزاق طوسی (مقتول در سال ۳۵۰ قمری)، سپهسالار خراسان و حاکم توس در دوره سامانی بود. او در ابتدا با زائران حرم رضوی به‌خوبی مدارا نمی‌کرد، اما یک‌بار با مشاهده رویدادی معجزه‌گونه، دست از بدخواهی کشید و محبت امام‌هشتم (ع) و زائران وی را به دل گرفت. شیخ‌صدوق در کتاب «عیون‌اخبارالرضا (ع)» حکایت وی را آورده است.

ابومنصور بعد از این اتفاق، به عمران و توسعه اماکن مقدس روی آورد و ظاهرا بر تأسیسات پذیرایی از زائران و اتراق آن‌ها در اطراف روضه منوره افزود. یکی از اقدامات ابومنصور، تلاش برای تأمین آب موردنیاز از طریق تقویت قنات سناباد بود که در ادوار بعد نیز، همچنان مورد توجه حکام خراسان و والیان توس قرار داشت. اقدام ابومنصور، بی‌شک نخستین اقدام یک والی برای توسعه حرم رضوی نبوده است، اما احتمالا قدیمی‌ترین گزارشی است که ما در این‌باره، دراختیار داریم.

‌فائق خاصه

عمیدالدوله، فائق‌بن‌عبدالله (درگذشته به سال ۳۸۰ قمری)، مشهور به «فائق خاصه»، شخصیتی تأثیرگذار بر تاریخ دوره سامانی و اوایل عصر غزنوی بود. براساس گزارش‌های تاریخی، فائق اصالتا از اهالی اندلس بود؛ یعنی دزدان و برده‌داران، او را در اندلس دزدیده و به شرق مملکت اسلامی منتقل کرده بودند.

وی ابتدا در شام به یک تاجر برده فروخته شد و سرانجام، سر از خراسان درآورد و جزو غلامان دربار امیر نوح سامانی قرار گرفت. فائق‌بن‌عبدا... در زمان حکومتش بر توس که تا حمله غزنویان به این منطقه ادامه یافت، دست به آبادانی و فعالیت‌های عمرانی متعدد زد و به‌ویژه، به حرم مطهر رضوی توجه بسیار نشان داد.

ظاهرا فائق این اقدام را با مدیریت کدخدایش در این منطقه، یعنی «بوبکر شهمرد»، سازمان می‌داد. بیهقی در فرازی از تاریخ خود به نام فائق و بوبکر شهمرد و نیز اقدامات آن‌ها برای عمران و توسعه حرم رضوی و اطراف آن، اشاره می‌کند.

ابوالحسن عراقی دبیر

ابوالحسن عراقی دبیر (درگذشته به سال ۴۲۹ قمری) ابتدا دبیر فرمانروایان دیلمی بود و سپس به خدمت غزنویان درآمد. وی مدتی به حکومت مناطق جنوبی خراسان و شهر «تون» رسید و چندی نیز، حاکم هرات بود. ابوالحسن عراقی، بانی قدیمی‌ترین مسجد درکنار روضه منوره است که امروز آن را با نام «مسجد بالاسر» می‌شناسیم.

بیهقی، مورخ نامدار قرن پنجم، درباره چگونگی وفات ابوالحسن عراقی و انتقال پیکر وی به مشهد می‌نویسد: «در شعبان سال۴۲۹ من به عیادت وی رفتم و او را یافتم، چون تاری موی گداخته، ولکن سخت هوشیار، گفت و وصیت بکرد تا تابوتش به مشهد علی‌بن‌موسی‌الرضا (رضوان‌الله علیه) برند به طوس و آنجا دفن کردند که مال این کار را در حیات خود بداده بود. من در سنه احدی‌وثلاثین (۴۳۱قمری) که به طوس... و نوقان رفتم و تربت رضا (علیه‌السلام) را زیارت کردم، گور عراقی را دیدم در مسجد آنجا که مشهد است».

خواجه نظام‌الملک طوسی

علی‌بن‌اسحاق طوسی، مشهور به خواجه نظام‌الملک (مقتول در سال ۴۸۵ قمری)، از مشهورترین دولتمردان و سیاست‌مداران قرن پنجم هجری و وزیر بادرایت دربار سلجوقی، در عهد آلب‌ارسلان و ملکشاه بود. خواجه در دوران وزارتش، قدرت فراوانی داشت.

او که به‌نوعی معلم ملکشاه محسوب می‌شد، پس از مرگ آلب‌ارسلان، ملکشاه را شبی به حرم رضوی آورد تا در این مکان مقدس، تا صبح درباره اقدام یا اقدام نکردن برای تصاحب حکومت بیندیشد. نتیجه این تفکر، اقدام برای کسب حکومت و پیروزی ملکشاه بود. خواجه نظام‌الملک ظاهرا عنایتی ویژه به مشهد و حرم رضوی داشته است.

او در دوران وزارتش، افزون‌بر تعمیر و گسترش بنا‌های اماکن متبرکه، کاروان‌سرای بزرگی را برای رفاه حال زائران حرم رضوی بنا کرد. این کاروان‌سرا در محدوده ضلع غربی مسجد گوهرشاد قرار داشت که هنگام ساخت این بنای عظیم، تخریب و زمین آن به داخل مسجد ضمیمه شد. مقبره خواجه‌نظام‌الملک طوسی در اصفهان است.

خاندان کاکویه

خاندان کاکویه، دودمانی اصالتا دیلمی و از اهالی جنوب گیلان امروزی بودند که بین سال‌های ۳۹۸ تا ۵۳۶ قمری بر بخش‌هایی از ایران حکومت کردند. سنگ قدیمی منسوب به مرقد مطهر امام‌رضا (ع)، با تاریخ ۵۱۶ قمری، ظاهرا به سفارش علاءالدوله علی‌بن‌فرامرز و فرزندش، عضدالدین فرامرزبن‌علی، از افراد این خاندان، ساخته شده است.

افزون‌بر این‌ها، خاندان کاکویه در حفظ و حراست از حریم رضوی، نقشی راهبردی داشته‌اند. بعد از هجوم سال ۵۱۰ قمری به مشهد و قتل و ویرانی در این شهر، علاءالدوله کاکویه که در آن زمان یکی از امرای سلطان‌سنجر سلجوقی بود، سنگ‌بنای بارویی محکم را به دور حرم مطهر و شاید شهر مشهد گذاشت تا آن را از حملات مهاجمان مصون نگه دارد. برخی مورخان معتقدند که این بارو، نخستین بارویی است که به دور مشهد کشیده شد. بنای این دیوار، در سال ۵۱۵ قمری به پایان رسید و تا قرن دهم، تنها محافظ شهر مشهد بود.

غازان‌خان

سلطان‌محمود غازان‌خان (درگذشته به سال ۷۰۳ قمری)، ششمین حاکم از دودمان ایلخانان مغول در ایران بود. او دین اسلام را پذیرفت و به‌دنبال آن، همه مغولان حاضر در ایران نیز مسلمان شدند. غازان‌خان دوران حدودا نه‌ساله حکومت خود را صرف بازسازی ویرانی‌های ناشی از هجوم مغولان به ایران کرد.

او برای سلسله سادات احترام بسیاری قائل بود و به همین دلیل، در شهر‌های بزرگ، محلی را به نام «دارالسیاده» برای اجتماع آن‌ها ساخت. غازان‌خان در سفری به خراسان، به زیارت حرم رضوی مشرف شد و دستور داد بنایی را به‌عنوان دارالسیاده در مجاورت روضه مقدسه بسازند؛ بنایی که بسیاری از مورخان، آن را مقدمه و بلکه خود بنای رواق دارالسیاده در مجموعه امروزی اماکن متبرکه می‌دانند.

او در سی‌وسه‌سالگی بر اثر بیماری درگذشت. در دوران حکومت وی، سیاست‌مدارانی مانند خواجه‌رشیدالدین‌فضل‌ا...، نقش مهمی در بازسازی فرهنگی و اقتصادی کشور ایفا کردند. با مرگ غازان‌خان، دوران افول ایلخانان شروع شد.

گوهرشادخاتون

گوهرشادبیگم، مشهور به «مهدعلیا» و «گوهرشادخاتون» (مقتول در سال ۸۶۱ قمری)، همسر شاهرخ تیموری، یکی از بانیان مهم و مشهور توسعه و گسترش حرم رضوی و شهر مشهد است. تأثیر گوهرشادخاتون بر معماری حرم و بافت شهری مشهد، چنان بود که می‌توان تاریخ توسعه کمی و کیفی این شهر را به دو دوره قبل و بعد از گوهرشاد تقسیم کرد.

او ارادت خاصی به امام‌رضا (ع) داشت و پیکر مادرش را در حرم رضوی به خاک سپرد. به فرمان گوهرشادخاتون و با هزینه وی، مسجد بزرگ گوهرشاد در ضلع جنوبی روضه منوره، طی ۹ سال ساخته شد که از شاهکار‌های معماری ایرانی‌اسلامی است. بعد از ساخت این مسجد، مکان‌های آموزشی و فرهنگی متعددی در مشهد، به تأسی از اقدام گوهرشادخاتون بنا شد؛ مکان‌هایی مانند مدرسه پریزاد که به‌همت پریزادخاتون، ندیمه گوهرشاد، ساخته شد و در ساخت آن، از اضافه مصالح مسجد گوهرشاد استفاده کردند.

امیرعلی‌شیر نوایی

امیرنظام‌الدین علی‌شیر نوایی، مشهور به امیرعلی‌شیر نوایی (درگذشته به سال ۹۰۶ قمری)، سیاست‌مدار، دانشمند، ادیب و واقف بزرگ قرن نهم و اوایل قرن دهم و وزیر سلطان‌حسین بایقرای تیموری بود.

امیرعلی‌شیر در دوران وزارتش، اقدامات بی‌شماری برای توسعه کمی و کیفی حرم رضوی و شهر مشهد انجام داد.

جاری کردن آب چشمه گلسب (چشمه گیلاس) در مشهد و رفع نیاز زائران و مجاوران به مایع حیات، ساخت صحنی در شمال روضه منوره که در دوره صفویه به صحن عتیق تبدیل شد، نصب نخستین پنجره فولاد در ضلع شمالی روضه منوره، ساخت مدرسه علمیه در مجاورت حرم رضوی، احداث ایوانی زیبا در ضلع شمالی روضه منوره که بعد‌ها طلاکاری و به ایوان طلا موسوم شد، ساخت رواق و گنبدی در غرب روضه منوره، تأسیس «غلورخانه» (آشپزخانه حضرتی) و وقف املاکی برای اطعام زائران و مجاوران نیازمند، جزو اقدامات مهم این دانشمند و سیاست‌مدار خیراندیش است. مقبره امیرعلی‌شیر نوایی در هرات قرار دارد.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44