علی دهقانپور دوچرخهسواری را از کودکی شروع کرده است: پنجساله بودم که پدرم برایم یک سهچرخه خرید که زین چوبی داشت و با برادرم سوارش میشدیم. بزرگتر که شدم فاصله مدرسه تا خانهمان زیاد بود و آن را با دوچرخه میرفتم. چون پدرم نظامی بود و به اقتضای کارش زیاد مأموریت میرفت، وقتهایی که او نبود من با دوچرخه تمام خریدهای خانه را انجام میدادم تا اینکه دیپلم گرفتم و وارد دانشگاه افسری شدم. از این پس بهدلیل شرایط شغلی کمتر سوار دوچرخه میشده اما ورزش را هیچ وقت ترک نمیکند.
محله آزادشهر یکی از قطبهای خرید مشهد است. این محله پیش از انقلاب به سبب همسایگی با بوستان «آریامهر» به همیننام معروف بوده است. بعد از انقلاب که نام بوستان آریامهر به «ملت» تغییر میکند، شهید غلامرضا جنگی پیت حلبی روغنی را صاف میکنند و نام «آزادشهر» را به نشانه رهایی از حکومت پهلوی رویش مینویسد.
راضیه اعتصامی از کودکی میخواست با یادگیری مهارتها و هنرهای مختلف، زودتر مسیر زندگیاش را مشخص کند. سرانجام به دلیل علاقهاش به هنر اصیل ایرانی و کار دست، حرفه چرمدوزی را انتخاب میکند.او اعتمادبهنفس خود را با حمایت خانوادهاش تقویت میکرد. میگوید: از همان ابتدا، هر بار کاری تولید میکردم، تعریف میکردند و حتی از نظر مالی من را تأمین میکردند زیرا تا مدتی درآمد نداشتم. اگر بانوان دیگری میخواهند این کار را شروع کنند، باید حمایت خانواده را داشته باشند. ضمن اینکه برای شروع فعالیت در این حرفه، بدون دستگاهها، دستکم به 100 میلیون تومان سرمایه نیاز است.
بیشتر قلههای ایران را فتح کرده و بیش از 40بار به دماوند صعود کرده است. سالهای 89 و 95 و 96 به قرقیزستان و تاجیکستان سفر کرده و سه قله از قلههای 7هزار متری این کشورها را نیز فتح کرده است که این صعودها از لحاظ درجهبندی مدالی فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی کشور، حکم مدال برنز آسیا را دارند.
بزرگ شدن در خانوادهای کشاورز، افسانه وطنپور را از ابتدا دوستدار طبیعت بار آورده است. او به خوبی ارزش خاک و نهالی را که از آن جوانه میزند، میداند. قدر قطره قطرههای باران را با جان و دل احساس کرده و دوستی با حیوانات را از کودکی آموخته است. او با چشمش دیده پدربزرگ دامدارش برای بزرگ کردن یک گوسفند چه زحماتی میکشد، ارزش دام را میداند و بیراه نیست اگر بگوییم با همه حیوانات دوست است. او ارزش شاخه درخت و میوههایی که از آن رشد میکند، میداند و هیچ وقت شاخهای را نشکسته است. خانوده او با گل و گلدان انس دارند و همیشه در خانههایشان سبزی گیاه سایه دارد.
سامان زرنگی مسئول تعمیرات تلفن همراه در یکی از فروشگاههای گوشی بولوار استقلال است. زرنگی ۷سال است در این کار فعالیت دارد و درباره روزهای کرونایی میگوید: «با توجه به نیاز مردم به گوشی همراه، تقاضا برای این کالا در سطح بالایی است. زمانی که این اندازه گوشی در اختیار مردم هست احتمال خرابی آنها هم وجود دارد پس شرایط کاری برای ما فراهم است.
در مدت شیوع ویروس کرونا تعداد این مشتریان کمتر از نصف شده است، چون بسیاری از این زوجها برگزاری مراسم و شروع زندگی خود را به بعد از بین رفتن ویروس کرونا محول کردهاند. از طرفی با توجه به شرایط اقتصادی فعلی جامعه بسیاری از خانوادهها توان خرید جهیزیه با اقلام زیاد را ندارند بنابراین خیلی از عروس و دامادهایی هم که در این مدت از ما خرید کردهاند قید وسایل خانگیای را که کاربرد کمتری دارد زدهاند که خودش سبب کاهش فروش ما شده است.این دغدغه این روزهای فروشندههای این صنف است.
مهدی حسنی میگوید: موسیقی رضوی نهتنها باید به دور از غنا باشد، بلکه لازم است شنونده را به معرفت و شناخت رضوی برساند. ابیات «ای آستان قدس تو تنها پناه من، بر خاک باد پیش تو روی سیاه من/ میآید از درون ضریحت شمیم عشق، پیچیده در هوای حرم سوز و آه من» با وجود اینکه بارها و بارها در محافل مختلف خوانده شده، چون از احساس قلبی شاعر برخاسته باز هم اثرگذاری خود را دارد و هر بار دل شنوندگانش را به آستان حضرت رضا(ع) پیوند میدهد. ساخت آهنگ رضوی تأثیرگذار را هم کسی میتواند انجام دهد که دل در گنبد و بارگاه شمسالشموس داشته و در حریم آن چرخ زده باشد.