نقوش فرتبافی انعکاسی از زندگی بیپیرایه است که با الهامگرفتن از طبیعت و فضای پیرامون آن، بسیار ساده و بهدور از پیچیدگی روی پارچه نقش میبندد و گل و گیاه و پرنده در آن بسیار به چشم میخورد.
خیلی دوست داشتم دکتر شوم. درسهایم خوب بود و کنکور هم رتبه کمتر از ۶ هزار آوردم، اما نشد که بشود. تازه انقلاب شده بود و بازار روپوش اسلامی رونق داشت.
زندگی بهاره فاضلی مانند یک اثر هنری است. انگار نمایشی روی پرده رفته است که نقش اول آن زنی است که مدام در تکاپوست. از مادری برای سه دخترش گرفته تا طراحی لباس و دستیاری کارگردان.
تا چند وقت پساز چاپ گزارش، دانشآموزان شفیعی مدام از او سؤالهایی درباره بازیگری میپرسیدند؛ حتی بعضی وقتها والدین میآمدند و با او درباره علایق بازیگری فرزندشان صحبت میکردند.
ششسال پیش در فضای مجازی نگاه میکرده و تصاویر و فیلمهای هنر دست دیگران را میدیده است که ناگهان ظروف خراطی شده را میبیند و جذب آن میشود. کار نجاری را کنار میگذارد و کنار خانه، کارگاه کوچکی برای خودش راه میاندازد.
رشته سراجی مخصوص کارهای چرمی برای تولید کیف زنانه و مدرسه، کیف پول، کلاه و لباسهای چرمی است. البته روزهای اولی که وارد این رشته شدم، حس خوبی نداشتم. خیال میکردم به رشتهای با آینده نامعلوم آمدهام، اما کمی که گذشت، فهمیدم رشته سراجی کارآمد است.
مهگل موسوی جوانی است که در رشته شیمی تحصیل کرده اما به نقاشی علاقه بسیاری دارد. این دختر دهه هفتادی بدون هیچ نوع آموزش نقاشی و فقط با دیدن عکسها و فیلمهای اینترنتی نقاش شده است.