ناصر حائریان اردکانی هنرمند پنجاهوهشتساله و ساکن محله حسینباشی است. کسی که در خانوادهای مروارباف بزرگ شده و مدعی است یکی از اولین مرواربافهای مشهد است. اکنون او و برادرانش مشغول این هنر هستند. میگوید: بچه بودم که از سر ذوق و شوقی که به اینکار داشتم به کارگاه برادرم میرفتم. بیشتر نگاهم به دست بقیه بود تا کار را یاد بگیرم. اولین کاری هم که یواشکی درست کردم یک سبد بود. اما چون گرهها را درست نزده بودم و سبد ایراد داشت اولین دستسازهام را لابهلای بقیه سبدها قایم کردم تا کسی نبیند.
وقتی ساعت به هشت صبح نزدیک میشود نوههای خانواده رضوی از خانه خارج میشوند تا همقدم با خانواده برای پیشبردن یک روز دیگر از امور زندگی تلاش کنند.تربیت بچهها با حاج حسن و صدیقه خانم است. همه از سن کم زیر دست حاجیرضوی و همسرش یاد میگیرند که باید برای زندگی و خدمت به خانواده تلاش کنند؛ جوریکه از بچه نه، دهساله تا پیرمرد هشتادساله همه سحرخیز میشوند تا خانواده کامروا باشد.
از بزرگراه پیامبر اعظم(ص) که به سمت قوچان میرویم، بعد از گذشتن از کارخانههای فروش سنگ و مجتمع در حال ساخت خدمات خودرویی آسکوپارس، به روستای باغونآباد یا خیابان پیامبر اعظم(ص)85 میرسیم. عطر و بوی گلها و گیاهان در فضا پیچیده و حال و هوایی طراوتبخش دارد. اینجا یکی از مهمترین مراکز خرید و فروش نهالهای مثمر، غیرمثمر و انواع گلدانهای آپارتمانی و تزیینی شهر است. بیشتر باغداران اطراف مشهد که گذرشان اینسو میافتد، نهالهایشان را از اینجا میخرند.
محمد ابراهیم رحیمی میگوید: در تهران که مغازه ساعتسازی داشتم مردان بسیاری برای تزیین ساعتهای مچی خود با طلا و الماس به مغازه میآمدند. قیمت برخی از این ساعتهای الماس نشان با پول امروز به 200میلیون تومان و حتی بیشتر هم میرسید. برخی از این ساعتها به دلیل زیبایی و طراحی خاصی که دارند امروز به عنوان عتیقه در کلکسیونهای ساعت نگهداری میشوند.
چند جوان محله توس که از کودکی به کشف رمز و رموز و چگونگی کارکرد وسایل پیرامون خود علاقهمند بودهاند، چند سالی است که متوجه استعدادشان در این زمینه شدهاند و توانستهاند با دست خالی اما ذهنی مملو از ذوق و دانش، وسایلی کاربردی اختراع کنند که برخی از آنها هماکنون در مرحله ثبت اختراع است.آنان با وجود سن کمشان اهدافی بلند دارند. زندگی از نگاهشان یعنی برای حل یک مشکل چند راهحل وجود دارد و با تأمل میتوان به همه آنها دست پیدا کرد.
علیرضا تیموری میگوید: فضای سنتی خانه پدربزرگم در تحریک حس طراحی ما بیتأثیر نبود. داخل حیاط بزرگی که به ساختمانی قدیمی مشرف بود، روی تختی زیر درخت مینشستیم و هرچه به ذهنمان میرسید روی کاغذ طراحی میکردیم. کمکم به فکرمان رسید مکانی را برای کارمان آماده کنیم و به این ترتیب، شروع به کار کردیم.ما تنها برای فروش کار نمیکنیم. کارهایی طراحی میکنیم و میسازیم که یا نیستند یا کم وجود دارند یا ساختشان سخت است یا عجیب و غریباند. به صورت کلی، سبک کارهای ما خاص است.
بازار گل خیام یکی از مراکز اصلی فروش انواع گلهای طبیعی، مصنوعی و لوازم جانبی است. در میان مغازههای فراوانی که در این بازار وجود دارد تعداد کمی هستند که هم تولیدکننده و هم فروشنده گل باشند. چون تولید به مراتب سختتر و پرهزینهتر از خرید آن است. تولید گل نیاز به هزینه و مجوزهای زیادی دارد به همین دلیل خیلی از گلفروشان در این مجتمع ترجیح میدهند فقط فروشنده باشند.
رضا عفتی یکی از گلفروشان بازار گل خیام است که از 10سال قبل تولید و پرورش گلهای طبیعی را شروع کرده است و یکی از افراد موفق در این شغل شناخته میشود.