بازار

روایت زندگی جوان نابینایی که با عبور از ترس‌هایش خالق زندگی‌اش شد
مسعود هدایت، جوان روشندل از پانزده سالگی فهمید زندگی حتی بدون دیدن قشنگی‌های دنیا می‌تواند زیبا باشد. از دامن افسردگی ناشی از معلولیت بیرون آمد و روی پای خودش ایستاد. درس خواند، ورزش کرد، مدال آورد و وارد بازار کار شد تا به همه ثابت کند که تسلیم هیچ محدودیتی نمی‌شود.
اوقات فراغت مادربزرگ‌های مشهدی در پاساژ کاموای مشهد
وارد پاساژ کاموا در بولوار مدرس که شدیم، همان طبقه همکف، روبه‌رویمان مغازه‌های رنگارنگ کاموا به چشم می‌خورد. زیبایی رنگ‌ها برای چندلحظه ما را مقابل مغازه‌ها نگه داشت. از پله‌ها به سمت طبقه منهای یک رفتیم. تعداد مغازه‌های این طبقه بیشتر بود. انگار وارد شهر رنگ‌ها شده بودیم. کامواهای رنگارنگ هوش از سر آدم می‌برد. نمی‌دانستیم اول کدام مغازه را انتخاب کنیم.
«جواهری» در فیروزه‌تراشی
«سیدمحمد جواهری فرد» که هر چه زندگی به او سخت گرفت کم نیاورد، بلکه با آن ساخت و سعی کرد مسیر درست را برای حل مشکلات و گذران زندگی‌اش پیدا کند. آن‌طور که شنیده‌ایم قبل از هفت‌سالگی او زمان کشف حجاب، سربازان رضاخان چادر را از سر مادرش می‌کشند و پدرش با آن‌ها درگیر می‌شود و در نهایت پدر و مادرش برای فرار از دست سربازان و در امان ماندن فرزندانشان آن‌ها را به یکی از بستگان می‌سپارند و خودشان می‌روند.
سرایی که دوباره «عزیز» می‌شود
این بازار قدیمی‌ همچنان پویا و فعال است و می‌توان گفت تنها تجارتخانه تاریخی مشهد است و کمترین فاصله را با حرم مطهر دارد. همچنین این سرا بر اساس موقعیتی که دارد، می‌تواند ظرفیت خوبی برای جذب گردشگر باشد. کاروان‌سرای عزیزا...اف را شخصی به همین نام ساخته است. عزیزا...اف از نسل کلیمی‌هایی است که نادرشاه آن‌ها را برای توسعه مشهد از قزوین دعوت کرد. درواقع کاروان‌سرای او تجارتخانه‌ای برای صادرات محصولات مختلف بود.
رفوی بازارِ فرش
در مشهد نیز بین سناباد و نوغان و در همسایگی حرم مطهر بازار ی شکل گرفته بود که در آن بیش از 10سرا و راسته با تنوع شغلی فراوانی همچون بزازی و پارچه‌فروشی، قهوه‌خانه و رستوران، شیرینی‌فروشی، طلا و نقره‌فروشی، کلاه‌دوزی، کفاشی، نانوایی، پوستین‌فروشی، عطاری، تره‌بار، خرازی، بلورفروشی، بافندگی، صنایع‌دستی، زعفران‌فروشی، آهنگری، رنگرزی و... وجود داشت. این بازار بزرگ قدیمی در دوره‌های مختلف تخریب شد، اما بخش کوچکی از آن با نام بازار فرش مشهد به‌جای مانده است.
کوچه حمام؛ مرکز خرید محلی
کوچه حمام از آن کوچه‌های قدیمی منطقه ساختمان است. کوچه‌ای که نامش را از حمامی قدیمی همین کوچه وام گرفته است. حمامی که مرحوم کوهجانی یکی از ساکنان این کوچه آن را در سال 1340 ساخته بود و قدیمی‌ترین حمام این منطقه بوده است. دو بخش مجزای زنانه و مردانه داشته و مردم از نقاط مختلف حاشیه شهر به این حمام می‌آمدند.
همسایه با عرفا
کوچه رودکی30 از معابر قدیمی محله بهشتی است. اگر گذرتان به این کوچه قدیمی افتاد، قدم آهسته کنید. دقیقه‌ای زیر سایه درختان توت قدیمی این کوچه استراحت کنید و از درختانش میوه بچینید. کوچه‌ای با همسایه‌های همدل که در کارها مشارکت می‌کنند تا حال و احوال بهتری داشته باشند.