صبح زود، ابتدای خیابان شهیدهاشمینژاد، راستهبازار میوهوترهبار؛ سبدهای سبزی و میوه تازه از میدان رسیده و جلو مغازههاست و نوید شروع بازاری داغ را میدهد. اما بین مغازههایی که فروشندگانشان مشغول جابهجایی سبد هستند، یک مغازه جلب توجه میکند. حاج شاهپور عزیزنیا به سنت کاسبان قدیمی، صبح زود، چراغ مغازه را روشن کرده و مشتریان سحرخیز را پیش از همه دشت کرده است.
ندا شادلو پژوهشگر سیونهساله محله شریف است که کار پژوهش را از مقطع دبیرستان شروع کرده است و تاکنون که مدرک کارشناسیارشد پژوهشگری دارد، دهها پژوهش و مقاله نوشته که هفتمقالهاش چاپ شده و از دو اثر پژوهشیاش هم تقدیر شده است.
در آستانه نوزدهمین سالگرد درگذشت شیخمحمدرضا مهدویدامغانی به دیدار فرزندش دکتر حسین مهدویدامغانی در خانه پدریاش رفتهایم. خانهای که سالها نوا و نجوای ملکوتی قرآن در آن جاری بود و جلسات جمعهشبهای تفسیر قرآنش، جوانان زیادی را مجذوب آیات نورانی کرد. او در آخرین جمعهشب زندگی پربرکتش درحالیکه بالای منبر تفسیر قرآن میگفت، ابراز کرد «حالم مساعد نیست!» و دقایقی بعد در مسیر انتقال به بیمارستان به دیار باقی شتافت.
«پنجشش جوان همسنوسالیم که یکسال پیش تصمیم گرفتیم خیمهای بهنام امام حسنمجتبی(ع) بزنیم. هر شب جمعه سر کوچه شهدای حج3 از اذان مغرب تا ساعت23 به زائران امامرضا(ع) چای میدهیم.»
این روایت دوخطی، داستان گزارش ماست که از زبان یکی از جوانهای هیئتی میشنویم.
درخت تناور دانشگاه «علوم اسلامی رضوی» که در دل حرم سقف و ستون خورده، در واقع از ریشههای در خاک مانده دو مدرسه قدیمی آب میخورد که قدمتشان به عهد صفوی در مشهد میرسد. دو مدرسه تخریب شده که این روزها تنها بخشی از معماریشان در دل دانشگاه علوم اسلامی رضوی به یادگار مانده و اندک کاشیهای معرق هفترنگ بقا یافتهشان بر دیوارهای فرسوده، تنها شاهدانِ شکوه گذشته آنها هستند.
هنری که از خودش به یادگار گذاشته یکی، دوتا نیست تعدادش آنقدر زیاد است که تکتک آنها را به خاطر ندارد. بسیاری از خیران، هنگامی که برای ساخت مسجد به اداره اوقاف مراجعه میکنند، سیدعبدالله بیکزاده برای خطاطی کاشیکاری مسجد به آنها معرفی میشود. مساجد بسیاری از شهر امضای او را دارند و در کارنامهاش خطاطی آرامگاه بیبی شطیطه نیشابور و مساجدی در کشورهای آلمان، مالزی و هندوستان را نیز دارد. اما در میان همه این هنرمندیها، کاری که برای ساخت پنجمین ضریح امام مهربانیها انجام داده را افتخاری برای خودش و نسلهای بعد از خودش میداند: هر بار که برای زیارت مشرف میشوم و ضریح را میبینم، به خاطراین توفیق خدارا شکر میکنم.
مرحوم حاجاستاد محمدحسین حجارحسینی زنجانی مانند دیگر اجداد ما در کار سنگ و حجاری بود. او که از اواخر دهه1290 تا پایان عمرش خادم حرممطهر ماند، یک شب خواب میبیند که در شاندیز سنگی ارزشمند پیدا کرده و آن را به حرممطهر داده است. در همان زمان موضوع را با اسدی، نایبالتولیه آستانه، در میان میگذارد و به او میگوید که قصد دارد از هنرش بهره ببرد.