«قهرمان ملی» بهیقین لقبی کوچک برای مردی است که جهان او را میشناسد و دراینمیان، مردم زیادی با نام «اسطوره» از او یاد میکنند. مردی پرقدرت، باهوش، تیزبین، شجاع، با نفوذ چشمگیر که بعد از شهادتش حتی محبوبتر هم شد.
سرداری که با گذشت چهارسال از شهادتش، همچنان نامش پررنگتر از گذشته یاد میشود و نهتنها در خانه خیلی از ما ایرانیها نشانهای از او پیداست، بلکه غیرایرانیهای زیادی هستند که نشانی از او را در خانه دارند یا دوست دارند داشته باشند. ما وقتی به این موضوع یقین پیدا کردیم که کالاهای زیادی با موضوع «حاجقاسم» بهعنوان سوغات در مغازه و فروشگاههای اطراف حرممطهر توجهمان را جلب کرد.
کالاهایی مانند تندیس، قابعکس، فرش دستبافت، قابهای عکس روی کاشی، پرچم، لباس، پرده، برچسب، بج سینه و... که وقتی جویای خریدارهایشان شدیم، پی بردیم بسیاری از عربهایی که مقصد سفرشان مشهد است، آنها را میپسندند و میخرند.
در این شماره که انتشارش همزمان شده است با ایام شهادت سردار سلیمانی، با حضور در این مغازهها جویای نوع خرید محصولاتی با موضوع سردار سلیمانی توسط عربها شدیم و شگفتی و تعجبش برایمان همین که خیلی از این خریدارها با وجود محدودیتی که برای نگهداری عکس و تندیس از سردار در کشورشان داشتند، بازهم حاضر بودند کالایی بخرند و با خودشان از مشهد ببرند و خطرش را هم به جان بخرند.
در این گزارش پیگیر گرفتن عکس از این افراد هم بودیم که متأسفانه هیچیک از این خارجیها بهدلیل مسائل امنیتی که در متن هم به آنها اشاره شده است، حاضر به ایستادن مقابل دوربین ما نشدند. ازاینرو، عکسها با زائران ایرانی ثبت شد که در فروشگاههای سوغات اطراف حرممطهر بهدنبال محصولاتی با موضوع سردار سلیمانی بودند.
پشت ویترین مغازهای در نزدیکی حرممطهر، چند تندیس از سردار سلیمانی و ابومهدیالمهندس است که برچسب قیمتیشان حدود یکمیلیون تومان را نشان میدهد. روی دیوارهای این مغازه نیز چندین قابعکس شیک بهصورت تابلوفرش و کاشی میخ شده است که قیمتهایی بیشتر از ۵۰۰ هزار تومان دارند.
در باکسها نیز انواع مختلفی از عکس سردار با لبخند، بیلبخند و جدی وجود دارد. بعد از مدتی انتظار، یک مادر و دختر عرب وارد میشوند و بعد از دیدن هنر دست اصفهانیها سراغ تندیس و این قابعکسها میروند. از صحبتشان با فروشنده و شنیدن کلمه «حاجقاسم» متوجه میشوم درباره او صحبت میکنند.
با کمک فروشنده که به زبان عربی مسلط است، گفتوگویمان را با او شروع میکنیم. خودش را منا عبدالسید از کویت معرفی میکند.
او وقتی زنده بود، نمونه نداشت و دیگر هم تکرار نخواهد شد
جویای شناختش از سردار میشوم که با گریزی به سالهای قبل از شهادت او، میگوید: حاجقاسم را وقتی در سوریه بود، میشناختم. برای من و خانوادهام یک رهبر بزرگ به حساب میآید و شهادتش برایمان یک فاجعه بود. او را بهعنوان یک رهبر قبول داریم، چون نشان داد بهدنبال گرفتن حق مظلومان است. او وقتی زنده بود، نمونه نداشت و دیگر هم تکرار نخواهد شد. شاید باورتان نشود که من حتی قهرمانی از کشور خودم را نمیتوانم پیدا کنم که قابل مقایسه با حاجقاسم باشد.
منا که در این مغازه از انواع کالاهایی با موضوع سردار عکس میگرفت، میگوید: در کشورم رسما نگهداری عکس و تندیس حاجقاسم ممنوع نیست. از آنجایی که بیشتر جمعیت کشورم اهلسنت و اهل خلیج هستند و در وقایع اخیر هم حساسیتها بیشتر شده است، نمیشود علنی عکس حاجقاسم را نگهداری کرد. به همین دلیل خودم عکسی چندسال قبل از مشهد تهیه کردم که آن را داخل کشو نگهداری میکنم.
آنطور که او اشاره میکند، آنها نمیتوانند عکسی از سردار را به دیوار بچسبانند یا تندیسش را نگه دارند، چون ممکن است اینطور برداشت شود که آنها هرچند اهل کویت هستند، اما به کشور دیگری علاقه دارند. با وجود این، او اشاره میکند که برخلاف خانهها و محدودیتشان برای این موضوع، در کویت حسینیههایی را میشناسد که عکس سردار را بزرگ قاب کرده و روی دیوار چسباندهاند.
عبدالجلیل را نیز در فروشگاه دیگری پیدا میکنیم که با دوستانش از عراق راهی زیارت شدهاند. او تندیسی از سردار و ابومهدیالمهندس را همراه تکمنارهای از حرم امامحسین (ع) خریده است.
او نیز در صحبتهایش به شناختی که از سردار قبل از شهادتش داشت، اشاره میکند و میگوید: حاجقاسم سلیمانی کم به مردم عرب خدمت نکرد و افتخار میکنیم به وجودش. ما هم بهخاطر فرهنگ مشترکی که با موضوع مقاومت با حاجقاسم داریم، عکس و تندیسش را در خانه نگهداری میکنیم. حتی مدتی قبل در یکی از سفرهایم به مشهد چند قاب عکس از او را برای تعدادی از اقوام هدیه بردم.
فهد، عرب دیگری است که با او همکلام میشویم. البته او محصولی نمیخرد و فقط به گرفتن عکس از روی تندیس و قابعکسها اکتفا میکند. او هم سردار را بالاتر از اسطورههای جهان معرفی میکند و با اشاره به عکسهایش داخل گوشی، میگوید: نمونه اینها را میتوانم در عراق پیدا کنم و بیشتر دوست دارم داخل گوشیام داشته باشم.
علیآقا یکی از همین کاسبهایی است که هر روز با انواع زائر ایرانی و خارجی سروکار دارد. به گفته او خیلی از عربهای خارجی با وجود محدودیتهایی که دارند، طالب خرید عکس و تندیس سردار سلیمانی هستند.
عربهایی که برای بردن این محصولات محدودیت دارند، آن را بین لباسها پنهان میکنند
او میگوید: تا آنجایی که میدانم، در کشوری مثل بحرین داشتن عکس سردار سلیمانی جرم است و مجازات دارد. با وجود این، کلی مشتری بحرینی داریم که عکس سردار را میخرند. طبق گفتههای او، عراقیها هم تندیس و عکسهای سردار را زیاد میخرند. یکی از نکاتی که این کاسب اشاره میکند، نحوه جابهجایی این محصولات بعد از خرید است.
آنطور که او میگوید، عربهایی که برای بردن این محصولات محدودیت دارند، آن را بین لباسها پنهان میکنند و با تغییر مسیر برگشت، حساسیت را نسبت به خودشان کاهش میدهند. بهعنوان نمونه از مشهد به عراق میروند و از آنجا به کشورشان بازمیگردند.
آنطور که علیآقا میگوید، عربها محصولاتی با موضوع سردار سلیمانی را بهعنوان هدیه نیز میخرند، چون در کشور خودشان به این راحتی به چنین محصولاتی دسترسی ندارند.
آقاامید کاسب دیگری است که در تهیه این گزارش اطلاعاتی در اختیارمان میگذارد. در مغازه او سوغات با موضوع سردار سلیمانی تنوع زیادی دارد. او قبل از گفتن از هر چیزی به تقاضای زیاد عراقیها اشاره میکند و میگوید که نهتنها زائران از اینجا میخرند و میبرند، بلکه آنها بهصورت بستهبندی در تعداد زیاد به چند مغازه در عراق این محصولات را میفرستند.
او حس شریکشدن با آرمانهای سردار را یکی از دلایل رغبت خرید این محصولات میخواند و میگوید: درمجموع بهجز زائران عرب خیلی از ایرانیها دوست دارند چنین محصولاتی را در خانه داشته باشند. بهعنوان نمونه فروش ما در کل سال از چنین محصولاتی بیشتر از ۲۰ درصد است که در چند هفته مانده به سالگرد سردار به ۸۰ درصد هم میرسد.
* این گزارش پنجشنبه ۱۴ دیماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۳۳ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.