جلسات مشکلگشای این خانه بهمعنای واقعی کلمه مشکلگشا هستند. در واقع بهانهای هستند برای دستگیری از خانوادههای کمبضاعت که ننه حاج خانم و دخترش در حد توانشان به آنها کمک میکنند. حالا یکسال میشود که سهشنبه شبها هم در همین مکان جلسه قرآنخوانی دارند. ننه حاج خانم نیت کرده تا وقتی زنده است این جلسات هم برپا باشند و بهانهای باشند برای دور هم جمع شدن خانمهای محله. احمد زرندی پسر ارشد این خانواده بود. زهرا عامری(ننهحاجخانم)، مادر او، چند سال پیش قاتل پسرش را میبخشد.
گوهرشادآغا وقتی در 33سالگی پایش به مشهد رسید، هنوز جوهر مهر پادشاهی شاهرخ گورکانی بر پادشاهی ایران خشک نشده بود و خراسان روزهای آشفتهاش را سپری میکرد. باوجود این، او با محکمشدن فرمانروایی پسرش سلطان ابراهیم بر شیراز، با خواهر و مادرش راهی مشهد شد و در این شهر کلنگ ساخت بزرگترین مسجد را بر زمین زد.
امروز سوای قبور موجود در گوشه گوشه حرم، در حریم آن، سه زیرزمین به نام «بهشت ثامن الائمه (ع)» داریم.
هر سه این آرامستان ها پس از پیروزی انقلاب و به دلیل تقاضای زیاد برای دفن در حرم مطهر رضوی احداث شده اند؛ بهشت ثامن الائمه (ع) یک در طبقه زیرین صحن آزادی است، بهشت ثامن الائمه (ع) دو در طبقه زیرین صحن قدس و بهشت ثامن الائمه (ع) سه در طبقه زیرین صحن جمهوری اسلامی.
چند سالیست که پویش چهارشنبههای امام رضایی یا همان طرح «معینالضعفا» حال وهوای عجیبی به شیفتگان امام رضا(ع) داده است. پویشی که همه تلاش میکنند در لابهلای مشکلات روزانه خدمتی به دلدادگان امام رضا(ع) بهویژه سالمندان کنند.مدیریت حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس ارتش در خراسان رضوی نیز تصمیم گرفت به برکت نامگذاری روز زیارتی امام رضا(ع) در روزهای چهارشنبه علاوهبر سرکشی از خانواده شهدا و تکریم والدین شهیدان، خانواده شهدا را به زیارت امام رضا(ع) ببرند و ساعاتی به یادماندنی را برایشان رقم بزنند.
همه چیز از همین مسیر شروع شد. روزی که الهی از بجنورد عزم پیادهروی به مقصد حرم مطهر حضرت رضا(ع) را کرد و بعد از طی مسیری با خواهر و مادر اصغر آشنا شد، آشناییای که منجر به ازدواج او با اصغر نیکویی شد و آغازی بود برای پیادهرویهای مشترک این زوج به مقصد مشهد که در طول این 12سال در زمان شهادت حضرت رضا(ع) تکرار شده است.
قضیه از این قرار است که خانم ظهور ابراهیمی به همراه برادر و خانم برادرش در چند سفر گذشته که به کربلا رفتهاند و میزبانی عراقیها را دیدهاند، با خود گفتهاند چرا ما مشهدیها زائران امام رضا(ع) را همانطور پذیرایی نکنیم تا کلی خاطره خوش از میهماننوازی مجاوران نداشته باشند؟ جرقه این کار هم وقتی خورده که آستان قدس رضوی اعلام کرده است؛ مشهدیها پویش هر خانه یک زائرسرا را راه بیندازند و نگذارند زوار امام رضا(ع) احساس غربت کنند. حالا قرار است خانه مریم خانم و احمد آقا زائرسرایی باشد برای میهمانان آقا علیبنموسیالرضا(ع)
بیبی زهرا آنقدر شهید دیده بود که وقتی سر پدر را در آغوش گرفت تیری که به سر پدرش خورده و تمام سرش را متلاشی کرده بود نهتنها او را نترساند بلکه مصممترش کرد.
زنی که مقابلم با آرامش نشسته است، در اوج جوانی پیکر بیش از 500شهید را از نزدیک دیده و همراه خانوادهاش مویه کرده است او آرامش دل خانواده شهدا بود، چه آن پنج شهید خاندان علیزاده که پسرعموهایش بودند و چه آنها که حتی نامشان را هم نشنیده بود.