محمدعلی حاجتبیگی رزمنده محله راهنمایی میگوید: آخرین قوطی لوبیا را بهسمت تانک آنها پرتاب کردیم. عراقیها فکر کردند، خمپاره است و از تانک بیرون ریختند و فورا دستها را بالای سر گرفتند.
محله راهنمایی در دهه سی بخشی از قلعه آبکوه محسوب میشد و پیشه ساکنان قدیمی آن کشاورزی بود. خیابان خاکی و چهار متری راهنمایی در دهه پنجاه عریض و آسفالت شد. راستهبازار محله نیز از همان زمان به مرور شکل گرفت و اکنون یکی از بازارهای برند تهیه پوشاک در مشهد است. قرار گرفتن اداره راهنمایی و رانندگی در این محله دلیل نامگذاری آن است.
احمد عابدیان تعریف میکند: شرایط به قدری حساس بود که دوستانمان که بر زمین میافتادند، فرصت نشستن بالای سرشان و گرفتن دستشان و وداع و وصیت نبود. هدف مهم بود؛ بازپسگیری مهران.
تاکسیرانان خط سهراه راهنمایی تا میدان فردوسی در روز اربعین به یکهزار و ۵۰۰ تن از زائران و مجاورانی که پیاده به سمت حرم آقا علیبن موسیالرضا (ع) رهسپار بودند، غذای نذری دادند.
در تاکسی آقای عبداللهی در خط فردوسی تا راهنمایی کتاب بخوانید، شعر بشنوید و موسیقی آرامشبخش گوش کنید.
مسجد جوادالائمه (ع) در محله راهنمایی با تأسیس کانون فرهنگیهنری علاوهبر آموزش مسائل دینی، به آموزش حوزههای فرهنگی و هنری نیز میپردازد و استقبال خوبی از آن شده است.
نقاشی بهار باهران جواز حضور در سیویکمین دوره مسابقات جهانی نقاشی کودک ژاپن را پیدا کرده و ازطریق پست برای داوران این مسابقه جهانی ارسال شده است.
دوستداران ادب و هنر مشهد، نام خانهاش در خیابان راهنمایی را «خانه بانو» گذاشتهاند. در این خانه آمنه فاضل از خاطرات زندگی مشترکش با مرحوم دکتر حسین امینی میگوید.






