هر روز و هر لحظه برای من خاطره است. مادری با فشار خون بالا از شهرستان کرمان به بیمارستان آمده بود که سابقه 10سال نازایی داشت اما با مراقبتهایی که انجام شد نوزادی سالم به دنیا آمد و آن لحظه که مادر و نوزاد با حال خوب بیمارستان را ترک میکردند از اینکه آنها را سالم میدیدم و کار گروهی به نحو احسن خود را نشان داده بود، احساس خوب و شیرینی داشتم. در سالهای کاریام همیشه از خدا خواستهام که هیچگاه نوزادی در دستان من نمیرد و خداراشکر تاکنون چنین اتفاقی برایم نیفتاده است. از نظر من مادرانی که زایمان میکنند بزرگترین افرادی هستند که میتوانند برایم دعا کنند و دعایشان بیپاسخ نمیماند.
محله راهنمایی دردهه ۳۰ بخشی از قلعه آبکوه به حساب میآمد و پیشه ساکنان قدیمیاش، کشاورزی بود؛ آنها روی زمینهای کشاورزی آستانه درنزدیکی کارخانه قند آبکوه و میدان فردوسی کار میکردند. خیابان راهنمایی درآن روزگار، معبری گاریرو و مالرو با عرض حدود چهار متر بود که جویهای آبی از دو سوی آن عبور میکرد.
شب تاسوعای سال1360در چهارراه راهنمایی صدای شلیک چند گلوله شنیده میشود. چند نفر از شهروندان و مغازهداران اطراف چهارراه بعد از تیراندازی خودشان را به خودروهای بچههای سپاه که توسط منافقان تیرباران شده بود میرسانند تا جان مجروحان حادثه را نجات دهند. با دیدن این منظره افرادی که در وسط چهارراه جمع شدهاند با شعار مرگ بر منافق و مرگ بر وطنفروش این حرکت جنایتکارانه و تروریستی را محکوم میکنند. شاید خیلیها باور نکنند یا ندانند که در تاسوعای سال1360 برابر با 14آبانماه در چهار راه راهنمایی مشهد خودرو پاسداران توسط منافقین هدف حمله قرار گرفته است. در این حمله 3سرنشین از 4نفر که داخل خودرو حضور داشتند به شهادت رسیدند.
حسن علیجانی صاحب یکی از مغازههای مانتوفروشی است که قبل از کرونا نیز در یک کارگاه تولیدی مانتو فعالیت داشته است. او که از شرایط حاضر بسیار گله دارد بیان میکند: بهدلیل شیوع کرونا بسیاری از مغازههای صنف ما با ضرر بسیار از ادامه کار دست کشیدند.
اعمال محدودیتهای چندباره شامل شغل ما هم شده و تمام پاساژها و مراکز تجاری تعطیل شدند اما اجاره مغازه و حتی هزینه شارژ آن از ما دریافت شد. از طرف دیگر چکهایمان برگشت خورد و بسیاری از شاگردان مغازهها که هر یک روی درآمد خود حساب باز کرده بودند بیکار شدند.
در زمینه اشتغال خانگی بهسراغ گل و گیاه رفتم، زیرا طراوات و شادابی خاصی دارد ضمن اینکه زیباست و روح و روان آدمی را جان میبخشد. کار در زمینه گل و گیاه در خانه امکانپذیر است و برای اینکار مجوز صادر میشود حتی وامی نیز برای انجام آن اختصاص مییابد و تمام این موارد میتواند به فرد در ایجاد شغل کمک کند. مهمتر از این کاری است که زیبایی، طراوت و سرسبزی خاصی دارد و در روحیه فرد نیز تأثیرگذار است.
خیابان راهنمایی در دهه30 معبری گاریرو و مالرو و چهارمتری داشت که دو جوی آب از دو سوی آن عبور میکرد و تیرهای چوبی برق که در این معبر بود به آن روشنایی میداد. این محله در آن روزگار بخشی از قلعه آبکوه به حساب میآمد با حدود 60خانه کاهگلی گنبدی که در کل خیابانراهنمایی و کوچههایش که به شکل و تعداد کنونی بود پخش شده بودند و میانشان زمینهای گندم و جو بود. قدیمیترها میگویند زمینهای این قسمت از شهر جزو محدوده الندشت حساب میشد و زمینهایش 200 و 250 متری بود و اگر کسی خانه بزرگتری میخواست دو قطعه 250متری میخرید.
آن چیزی که این روزها سام را نسبت به سایر همسن و سالانش متفاوت کرده اقدام زیبای او درباره درختان یکی از خیابانهای بخارایی است. بیشک افرادی که گذرشان به این خیابان افتاده باشد پلاکاردی متصل به درختان را دیده اند. پلاکاردی که با خود یک مضمون را به همراه دارد همسایه گرامی، لطفا همراه با آوردن کیسه زباله یک پارچ آب هم برای این درخت تشنه بیاور.
ساخت بسما... آنچنان برکتی دارد که آن را در زندگی خود بهوضوح دیدهام و همواره شاکر خدا هستم. یکی از برکات این کار این است که همیشه با وضو هستم و این کار را هیچگاه بدون وضو انجام نمیدهم. این نوع سبک کاری را هرگز رها نخواهم کرد. علاوه بر این بالغ بر 12شعر و نقاشیخط نیز اجرا کردهام و به این نوع کار علاقهمندم. اکنون در حال انجام کاری از سوره توحید هستم و دوست دارم جزء 30 قرآن را نیز به طور مشبک انجام دهم.