خیابان راهنمایی در دهه30 معبری گاریرو و مالرو و چهارمتری داشت که دو جوی آب از دو سوی آن عبور میکرد و تیرهای چوبی برق که در این معبر بود به آن روشنایی میداد. این محله در آن روزگار بخشی از قلعه آبکوه به حساب میآمد با حدود 60خانه کاهگلی گنبدی که در کل خیابانراهنمایی و کوچههایش که به شکل و تعداد کنونی بود پخش شده بودند و میانشان زمینهای گندم و جو بود. قدیمیترها میگویند زمینهای این قسمت از شهر جزو محدوده الندشت حساب میشد و زمینهایش 200 و 250 متری بود و اگر کسی خانه بزرگتری میخواست دو قطعه 250متری میخرید.
محله راهنمایی دردهه ۳۰ بخشی از قلعه آبکوه به حساب میآمد و پیشه ساکنان قدیمیاش، کشاورزی بود؛ آنها روی زمینهای کشاورزی آستانه درنزدیکی کارخانه قند آبکوه و میدان فردوسی کار میکردند. خیابان راهنمایی درآن روزگار، معبری گاریرو و مالرو با عرض حدود چهار متر بود که جویهای آبی از دو سوی آن عبور میکرد.

آن چیزی که این روزها سام را نسبت به سایر همسن و سالانش متفاوت کرده اقدام زیبای او درباره درختان یکی از خیابانهای بخارایی است. بیشک افرادی که گذرشان به این خیابان افتاده باشد پلاکاردی متصل به درختان را دیده اند. پلاکاردی که با خود یک مضمون را به همراه دارد همسایه گرامی، لطفا همراه با آوردن کیسه زباله یک پارچ آب هم برای این درخت تشنه بیاور.
ساخت بسما... آنچنان برکتی دارد که آن را در زندگی خود بهوضوح دیدهام و همواره شاکر خدا هستم. یکی از برکات این کار این است که همیشه با وضو هستم و این کار را هیچگاه بدون وضو انجام نمیدهم. این نوع سبک کاری را هرگز رها نخواهم کرد. علاوه بر این بالغ بر 12شعر و نقاشیخط نیز اجرا کردهام و به این نوع کار علاقهمندم. اکنون در حال انجام کاری از سوره توحید هستم و دوست دارم جزء 30 قرآن را نیز به طور مشبک انجام دهم.