جنگ تحمیلی ۱۲ روزه

شهید جنگ ۱۲روزه همیشه تقاضای عاقبت‌بخیری داشت
مادر شهیدسیدحسن حسینی‌نژاد تعریف می‌کند: حسن خیلی وقت‌ها که من را می‌دید، می‌گفت مادر، دعا کن عاقبت‌به‌خیر شوم. همین خردادماه که عازم حج شده بودم، موقع خداحافظی صورتش پر از اشک بود و دوباره دعا برای عاقبت‌به‌خیری خواست.
شهید جنگ ۱۲ روزه جا پای پدرش گذاشت
محسن یاسائی بچه محله امیرآباد مشهد، غروب ۳۱‌خرداد‌۱۴۰۴ حین انجام‌وظیفه و مقاومت در‌برابر تجاوزات دشمن در نطنز اصفهان مجروح شد و پس‌از چند‌روز، ۱۳‌تیرماه به شهادت رسید.
همدلی اهالی مشهدقلی در جنگ ۱۲ روزه بیشتر شد
محمود جنگی می‌گوید: شرایط ما در آغاز جنگ درست مانند دورانی بود که کرونا شیوع یافت و مردم نمی‌دانستند چه کنند و برای این‌که به مردم یادآور شویم زندگی جاری است، درزمینه بصیرت افزایی تلاش کردیم.
پشتبانی غذایی خانواده ناجی از نیروهای گشت بالاخیابان
فاطمه ناجی سال‌هاست در هر برنامه‌ای برای مسجد صاحب‌الزمان (عج) آشپزی می‌کند و حالا هر شب برای بسیجی‌هایی که در ایست بازرسی محله بالاخیابان فعالند، غذا‌های متنوع درست می‌کند.
عروج شهید جنگ ۱۲ روزه در روز تولدش
همسر شهید سید‌محمد مصطفوی می‌گوید: معجزه را در حادثه تصادفی که پسرم دچارضربه مغزی شد، دیده بودم. آن سه روز که همسرم زیرآوار بود هم چشم‌انتظار معجزه‌ای دیگر بودم اما تقدیر طور دیگری رقم خورد.
متین صفائیان، اسکیت‌بازی که در حمله رژیم صهیونی شهید شد
شهید متین صفائیان هر سال در تابستان مهمان خانه مادربزرگش در منطقه ۱۱ می‌شد و در زمین اسکیت پارک ملت و چهل‌بازه تمرین می‌کرد. امسال، اما پیکرش به مشهد رسید.
روایت مادری که دو فرزندش را در  جنگ تحمیلی ۱۲ روزه از دست داد
خانم شکاری ثابت می‌گوید: غوغایی در ساختمان بود. از حال رفتم. نمی‌دانم چقدر گذشت. چشم هایم را با دلهره باز کردم. دوباره صدا زدم زهرا، زینب و محمدمهدی. یادم نیست خبر شهادت بچه‌ها را چه کسی و چطور به من داد.