محمود جنگی میگوید: شرایط ما در آغاز جنگ درست مانند دورانی بود که کرونا شیوع یافت و مردم نمیدانستند چه کنند و برای اینکه به مردم یادآور شویم زندگی جاری است، درزمینه بصیرت افزایی تلاش کردیم.
فاطمه ناجی سالهاست در هر برنامهای برای مسجد صاحبالزمان (عج) آشپزی میکند و حالا هر شب برای بسیجیهایی که در ایست بازرسی محله بالاخیابان فعالند، غذاهای متنوع درست میکند.
همسر شهید سیدمحمد مصطفوی میگوید: معجزه را در حادثه تصادفی که پسرم دچارضربه مغزی شد، دیده بودم. آن سه روز که همسرم زیرآوار بود هم چشمانتظار معجزهای دیگر بودم اما تقدیر طور دیگری رقم خورد.
شهید متین صفائیان هر سال در تابستان مهمان خانه مادربزرگش در منطقه ۱۱ میشد و در زمین اسکیت پارک ملت و چهلبازه تمرین میکرد. امسال، اما پیکرش به مشهد رسید.
خانم شکاری ثابت میگوید: غوغایی در ساختمان بود. از حال رفتم. نمیدانم چقدر گذشت. چشم هایم را با دلهره باز کردم. دوباره صدا زدم زهرا، زینب و محمدمهدی. یادم نیست خبر شهادت بچهها را چه کسی و چطور به من داد.
مهدی صبوری تعریف میکند: دیدم بچههای گشت بسیج جلو خودروهایی را که نیاز به بازرسی دارند میگیرند و تا صبح درگیر هستند؛ خواستم برای تشویق و قدردانی از آنها کاری کنم و خودروهایشان را رایگان تعمیر کنم.
در روزهای جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی، جوانان منطقه یک مشهد در حمایت از صدا و سیما فعالیتهای رسانهای را به میان مردم آوردند. در این برنامه علاوه بر تحلیل سیاسی به سؤالات و شبهات مردم پاسخ داده شد.






