پزشکان بعد از به دنیا آمدن فاطمه سروریزاده، متوجه تودهای غدهمانند در کمر او میشوند و او را عمل میکنند و این باعث میشود فاطمه حرکت پاهایش را از دست بدهد. با اینحال او در مسابقات ویلچررانی مقام قهرمانی کسب کرد.
محله شهید آوینی که در میان عموم مردم به گلشهر شهرت دارد، میزبان بخش زیادی از مهاجران افغانستانی است. برخی از مشهدیها به این محله کابل کوچلو هم میگویند. مهاجران در این محله احساس غربت نمیکنند. فراوانی مغازههای فروش لباس و غذای افغانستانی باعث شده این محله یکی از ظرفیتهای گردشگری مشهد باشد.

زهرا هروی با اینکه فقط ۲۳سال دارد، سالها تجربه پشت حرفهایش است و بچهها هم مثل یک خواهر بزرگتر دوستش دارند. او حالا توانسته یک تیم ششنفره از دختران نوجوان محله را دور هم جمع کند.
فائزه تپهجیکی میگوید: بهترین خاطره من، احیای بیماری بود که بیستدقیقه علائم حیاتی نداشت. آن شب با همکاری پزشک و بقیه همکاران توانستیم بیمار را احیا کنیم. وقتی قلبش تپید، انگار دنیا را به ما دادند.
عباس رجبپور، جانباز ۷۰ درصد محله آوینی میگوید: نمیدانستم جبهه کجاست، کتوشلوار پوشیدم و رفتم. جانبازیام، یادگار عملیات والفجر سال ۶۴ است. آن روزها کامل مردی چهلوپنجساله بودم.
سرگرمی حسن قاسمی فوقلیسانس مهندسی هوافضا، اختراع بالگرد و هواپیماست. شغلش هم هر روز یک چیز است؛ «کارگر روزمزد ساختمان»، «جوشکار»، «گچکار»، «نویسنده» و... میگوید: «آچارفرانسه هستم.»
روزی که سلطان علی مرادی میخواست راهی سوریه شود؛ گفت: «میروم سرباز بیبیزینب (س) و بیبیرقیه (س) باشم.» اهل خانه، علی را با پیشوند «سلطان» ادا میکردند. او سلطان مدافعی بود که در این راه شهید شد.
بیشتر ساکنان محله شهید آوینی ، مهاجران افغانستانی هستند که هویت این محله را شکل دادهاند. سوای فقر و آسیبهای اجتماعی، حضور مهاجران شکلی متفاوت به محله داده و جنبه گردشگری پیدا کرده است.