رضا انسان کنک علیا میگوید، فرماندهمان میگفت: ما در کردستان همانند دروازهبان در زمین فوتبال هستیم. درست است که یکجا مستقر شدهایم، ولی مسئولیتمان بیشتر از دیگران است.
امیر سرتیپ منوچهر کهتری معروف به «امیر آبادان» میگوید: وقتی به پشت سر خود نگاه میکنم، میبینم تا آنجاکه توان و امکان داشتم به وظیفهام عمل کردهام و خداوند هم پشتیبان من بود.
مکیه غلوم یک مادر خرمشهر ی است که پس از شهادت پسرش، شاعر و مداح اهل بیت(ع) شد.سید نوری موسوی یک روز بی خبر میرود و چند ماه بعد، خبر شهادتش به گوش مکیه و دیگر اهل خانه میرسد.
تصویر شهید حسین شاطری درون ویترین شیشهای قرار دارد که درست کنار تابلو خیابان آیتالله بهجت ۲۱ با چند میله آهنی قد راست کرده است.
فک و صورت سیدعلی سیدخدادادی جانباز محله جاهدشهر در دوران جنگ، پر از ترکش شد. او بیش از هشت بار عمل جراحی کرده است.
نوروز سال۶۶ بود. رضا دوسهروزی آمد برای عیددیدنی پدر و مادر و بعد هم عازم جبهه شد. مادرم، بتولخانم، یک کاسه آب پشت سرش ریخت تا مسافرش سالم برگردد، غافل از اینکه این رفتن بازگشتی ندارد.
تعداد شهدای مشهد در آزادسازی خرمشهر ۱۵ نفر بود. قرار بود شهدا از مسجد بنّاها تشییع شوند. آن روز کوچه تنباکوچی از جمعیت، سیاه میزد. من و مادرش حتی نتوانستیم بهخاطر شلوغی، یکبار دیگر پسرمان را ببینیم.