کوچه وحید ۶/ ۱۱ ، از کوچههای باقدمت محله وحید به شمار میرود. مدت سکونت بسیاری از ساکنان آن، از سه دهه فراتر رفته است و این همسایگی دیرینه، فضایی همدلانه را با محوریت مسجد حاکم کرده است.
تا اواخر دهه ۶۰، خیابان وحید که از بولوار مجلسی شروع میشد و تا نزدیک کشفرود ادامه داشت از آنجاکه مسیر تردد به سمت کشفرود بود، با نام «دریا» شهرت یافت. بخش ابتدایی خیابان، دریای اول نامیده میشد و بخش دوم دریای دوم. بعد از احداث بزرگراه شهید بابانظر و جدایی دریای اول و دریای دوم و تشابه اسمی با خیابان «دریادل» محله راهآهن، این خیابان وحید نامگذاری شد.

مجید خاوری راضی از تلاشِ به سرانجام رسیده اش، کردستان را چند بار زمزمه میکند. او از روزهایی روایت میکند که کوملهها داعشیوار سر میبریدند و جنایتهایی هولناک میآفریدند.
جواد زاهدی؛ راوی و رزمنده هشت سال دفاع مقدس بعد از ۳۰ سال خدمت در سپاه با کولهباری خاطره از جبهه و جنگ به میان مساجد، مدارس و... میرود و به روایتگری میپردازد.
«خدا لعنتشان کند؛ امروز در چهارراه شهدا چقدر خانمها را زیر تانک له کردهاند؛ دلم میسوزد.» آنطورکه صدیقهخانم به یاد میآورد این آخرین جمله شهید اصغر یعفور بود که ظهر روز یکشنبه، دهم دی ۵۷ به او گفت.
دانشجویانی که از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند، فرصتی برای اینکه کاری یاد بگیرند، ندارند، اما بیشتر دانشآموزان این مرکز در همان سالهای تحصیل در کنار درس خواندن، کار هم میکنند.
باتوجهبه وجود کارکاههای تولیدی کیف در خیابان وحید و تنوع محصولات و قیمت مناسب، بسیاری از زائران و مجاوران بهویژه در فصل مهر برای خرید کیف به این محله میآیند.
خواستن همیشه توانستن نیست و این را حمیده جوان بهتر از هر کسی میداند: «من تلاش میکردم، اما انگار دیر شروع کردن دو و میدانی تأثیرش را گذاشتهبود. دیدم رکوردم حتی با قهرمان کشور خودمان زیاد است!