طلعتخانم مادر شهید حسن قائمی است؛ پاسداری که از نخستین روزهای تأسیس سپاه پاسداران به این نهاد مردمی پیوست و در سال۵۹ با شروع جنگ به جبهههای غرب کشور رفت.
تا اواخر دهه ۶۰، خیابان وحید که از بولوار مجلسی شروع میشد و تا نزدیک کشفرود ادامه داشت از آنجاکه مسیر تردد به سمت کشفرود بود، با نام «دریا» شهرت یافت. بخش ابتدایی خیابان، دریای اول نامیده میشد و بخش دوم دریای دوم. بعد از احداث بزرگراه شهید بابانظر و جدایی دریای اول و دریای دوم و تشابه اسمی با خیابان «دریادل» محله راهآهن، این خیابان وحید نامگذاری شد.

میرزا علیاکبر که اصالتی یزدی دارد و ۳۴ سال در حرم امام رضا (ع) مقرنسکاری، کاشیکاری و آیینهکاری کرده با حقوق بازنشستگی خودش و پولی که از بنیاد شهید میگیرد قبض ۱۱۰ خانواده را میپردازد.
حسن منتظری تقریبا هر بار یک نامه داشت، اما یکبار که پستچی آمد، نامه همه را آورد الا حسن. دفعه بعد هم پستچی آمد و نامه حسن نیامد. سالها هیچکس هیچ خبری ازش نداشت تا یکی از همرزمانش اعتراف کرد که درجریان یک عملیات در جزیره مجنون دیده که حسن شهید شده است.
جواد کریمیان هر مناسبتی رخ میدهد، بیتفاوت نمیماند و بنر بزرگی را روی سردر مغازهاش نصب میکند تا به همه یادآوری کند در دنیای اطرافشان چه میگذرد. از شهادت رئیس جمهور تا ماجرای ترور اسماعیل هنیه.
کوچه وحید ۶/ ۱۱ ، از کوچههای باقدمت محله وحید به شمار میرود. مدت سکونت بسیاری از ساکنان آن، از سه دهه فراتر رفته است و این همسایگی دیرینه، فضایی همدلانه را با محوریت مسجد حاکم کرده است.
مجید خاوری راضی از تلاشِ به سرانجام رسیده اش، کردستان را چند بار زمزمه میکند. او از روزهایی روایت میکند که کوملهها داعشیوار سر میبریدند و جنایتهایی هولناک میآفریدند.
«خدا لعنتشان کند؛ امروز در چهارراه شهدا چقدر خانمها را زیر تانک له کردهاند؛ دلم میسوزد.» آنطورکه صدیقهخانم به یاد میآورد این آخرین جمله شهید اصغر یعفور بود که ظهر روز یکشنبه، دهم دی ۵۷ به او گفت.