
فیلمسازی در محله و با بچه محلها
حرف فیلم و فیلمساز که به میان میآید ناخودآگاه بهرام بیضایی، ابراهیم حاتمیکیا، مسعود کیمیایی و... در ذهنمان مینشینند؛ آدمهایی که بهخاطر فیلمهایشان مشهور شدند، برای همین هم حالا خیلی راحت توی ذهنمان تداعی میشوند. اما اگر از هنرمندان مشهور و معروف بگذریم به افرادی میرسیم که هنوز در حال بالارفتن از پلههای موفقیت هستند.
مردم نه آنها را میشناسند و نه از فیلمهایشان چیزی میدانند، برای همین وقتی سراغشان میرویم سوالات زیادی آماده میکنیم؛ اینکه چطور در خانوادهای غیرهنری یک هنردوست متولد میشود و راهش را برای رسیدن به اهدافش ادامه میدهد؟ چه آدمهایی در این راه بر او تاثیرگذار بودهاند و چه کسانی برایش مهم هستند و... .
مستندساز بسیار جوان محله وحید مشهد طوری به همه سوالاتمان پاسخ میدهد که امید و انرژی در میان حرفهایش موج میزند. با وجود اینکه از مشکلات کارکردن در مشهد و کمبودهای این شهر در زمینه فیلمسازی و ...آگاه است، امیدوارانه به ادامه کارش نگاه میکند و یقین دارد که موفق میشود.
ما هم مثل او آرزو میکنیم روزی برای دیدن فیلمهایش جای خالی در سینماها وجود نداشته باشد. در گفتگوی کوتاهی که با فیلمساز جوان محلهمان انجام میدهیم، سعی میکنیم حرف را به ویژگیهای محلی کارش بکشانیم.
بدون شک آدمهای زیادی در محلههای ما هستند که فکر میکنند فیلم ساختن کار افراد خاصی است. شاید آنها با خواندن این مطلب به جای خیالپردازی از جا بلند شوند و دنبال جایی برای عملیکردن آرزوهایشان بروند.
عشق فیلم و کارگردانی
یدالله زاده متولد سال ۱۳۷۴ است و دانشجوی رشته عمران، جوانی «عشق فیلم و کارگردانی» که با وجود سن و سال کمش سالهاست در این عرصه فعالیت میکند. او عضو بسیج هنرمندان مشهد و دانشجوی رشته معماری است.
یدالله زاده از سالها پیش یعنی زمانی که دانشآموز بوده، وارد گروههای تئاتر شده و حالا چند سالی است با تشکیل گروه «هیراد» در زمینه فیلمسازی در محله بهطور جدی فعالیت میکند، گروهی که بیشتر از هممحلهایها تشکیل شده و قرار است در همین محله هم فعالیت کند.
برای من تئاتر پله پرتابی بوده برای واردشدن به هنر فیلمسازی
در دوران دبیرستان با تلاشهای رضا ناصری مربی تئاترش و به دست آوردن مقام اول در تئاتر و نمایشنامهنویسی وارد عرصه جدیتری میشود. «صدای من کجاست» اولین تئاتری است که بهصورت حرفهای در آن کار میکند، این در حالی است که تاکنون در ۱۲ نمایش نقش داشته، «خاک سبز» یکی از کارهای برجسته اوست که میگوید: «برای من تئاتر پله پرتابی بوده برای واردشدن به هنر فیلمسازی. در مدتی که تئاتر کار میکردم تجربههای زیادی به دست آوردم.»
فیلمساز جوان محله ما با شروع به ساخت اولین فیلمش با عنوان «آرزو تا واقعیت» حرفهایش را ثابت کرده و به همه نشان داده امکانات کم بهانه خوبی برای بیکار نشستن و غر زدن نیست، کسی که بخواهد کاری انجام دهد آن را انجام میدهد.
«آرزو تا واقعیت»
«آرزو تا واقعیت» یک تله فیلم است از زندگی پسربچهای که سرطان خون دارد و آرزویش آتشنشانشدن است و در عین حال در خانوادهای بیاحساس زندگی میکند. دغدغههای این پسربچه تازمانیکه یک پرستار در زندگیاش پیدا میشود، ادامه دارد و بعد از ورود او روال زندگیاش عوض میشود. موضوع این فیلم اجتماعی است که با هدف افزایش امید به زندگی ساخته شده است. محمدیدا...زاده که تلاشهای زیادی برای گرفتن مجوز این فیلم کرده بود، حالا فیلم در مرحله تدوین و موسیقی به سر می برد.
سختترین بخش، کارهای اداری بود
مدت زیادی برای گرفتن مجوز فیلم آرزو تا واقعیت دوندگی کردم. کارهای اداری سختترین بخش کارم بود اما از آنجا که به ساختن این فیلم اصرار داشتم با همه سختیهایش موفق شدم مجوز ساخت آن را بگیرم.
به تیمی که با هم کار میکنیم افتخار میکنم. تیم ما بسیار جوان، پر انرژی و تلاشگر است. علاوه براین خودمان بهتنهایی کارها را انجام میدهیم و حتی فیلم « آرزو تا واقعیت» را با همکاری همین گروه با هزینه شخصی ساختهام.
انگیزهام رفتن به جشنواره است
یکی از انگیزههایم برای ادامه کار شرکت دادن فیلم در جشنواره فیلم فجر است، اگرچه اکنون در حال آمادهکردن فیلم برای ارسال به جشنواره هستم، میدانم کار بسیار سختی در پیش دارم و رفتن به جشنواره هم بسیار سخت است. با این حال تلاشم را میکنم. اسپانسر نداشتن مهمترین مشکل ماست که البته از ضعفهای کار در مشهد محسوب میشود؛ چراکه هیچ شرکت و ارگانی تمایل به اسپانسر شدن ندارد.
به خودم نمره ۶۰ میدهم
محلهام را بهدلیل اینکه میتوانم پیاده از منزل تا حرم امام رضا(ع) بروم، دوست دارم برای همین هم خیلی وقتها این کار را میکنم. این کار به من آرامش میدهد. بچههای محله ما استعدادهای خوبی دارند، میتوان گفت پر از استعدادند، بعضیهایشان هم استعدادشان را هدر میدهند اما اگر به آنها توجه شود، میتوانند آینده بسیار خوبی داشته باشند.
عوامل کار من از بچهمحلهایم هستند. نویسنده، موسیقیدان، بازیگردان، چندنفر از بازیگرانم و... همگی بچهمحلهای خودم هستند. وقتی از او می پرسیم دراین سال ها چه نمره ای به خودت می دهی، می گوید: به خودم نمره بدی نمیدهم، از ۱۰۰ حداقل ۶۰ میدهم.
عوامل کار من از بچهمحلهایم هستند. نویسنده، موسیقیدان، بازیگردان، چندنفر از بازیگرانم
فیلم از محله؛ تا به حال فکر نکردم
تا به حال به این سوال که آیا روزی برای محلهام فیلم میسازم با نه فکر نکردهام، اما مصاحبه شما بهانهای است برای اینکه در اینباره فکر کنم. شاید یک روز این کار را بکنم. شاید خندهتان بگیرد، اما نیت کردهام در مشهد بمانم و کارکنم.
شاید برخی فکر کنند گفتن این حرف برایم زود است اما من آینده را میبینم و عشقم به کار را، پس دلیلی ندارد در این راه حرفهای نشوم. این شهر احتیاج به فیلمسازان حرفهای دارد، موضوعی که خیلی از هنرمندان از نبود آن رنج میبرند.
یکی از اولین هدفهایم این بوده که در مشهد بمانم و هنر فیلم این شهر را رونق دهم، همچنان که اگر هنرمندان دیگر هم میماندند الان وضعیت ما خیلی بهتر بود.
تشکر از مادر صبورم
مادرم در یکی از صحنههای آتشسوزی فیلم حضور داشت و با دیدن این وضعیت از حال رفت و کارش به بیمارستان کشید. از او به خاطر صبور بودنش هم تشکر میکنم و هم عذرخواهی. او در ادامه حرفهایش بیان میکند: هنر برای من مثل ویتامین است، من یک زمان به خاطر رشته تحصیلیام که معماری است ویزیتور کارهای ساختمانی بودم اما به خاطر هنر از آن دست کشیدم. فکر می کنم اگر دوباره به چند سال قبل برگردم باز هم هنر را انتخاب می کنم.
حرف آخر
فیلم ساختن کار سختی است اما سختتر از آن ناامیدانه زندگی کردن است. امید در زندگی من نقش مهمی دارد برای همین هم به جوانهای همسنوسالم توصیه میکنم همیشه امیدوارانه دنبال علاقه و آیندهشان بروند به شرط اینکه مسئولان به آن ها میدان بدهند.
* این گزارش یکشنبه، ۱۹ آبان ۹۲ در شماره ۷۹ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.