سال ۱۲۴۷ خورشیدی در اوج افول بهداشت و همه گیری بیماریهای واگیردار مانند طاعون، وبا، آبله، حصبه و دیفتری دکتر تولوزان فرانسوی، پژوهشگر برجسته بیماریهای واگیردار، به ایران آمد تا حضورش آغازی باشد بر مجلس حفظ الصحه ایران که نسخه اولیه سازمان بهداشت بوده است.
با این همه مجلس حفظالصحه در ابتدابدون بودجه بود وهمین مسئله سنگ بزرگی شد تا برنامههای آن بهخوبی پیش نرود و نشستهایش به مدت طولانی برگزار نشود. چهل سال طول کشید تا این مجلس برای خودش جایی در دولت پیدا کرد و بودجهای برای آن اختصاص یافت. سال ۱۲۸۹ خورشیدی، نقطه عطفی در تاریخ بهداشت ایران است.
در این سال نمایندههای دوره دوم مجلس شورای ملی به پیشنهاد دکتر امیراعلم مقرر کردند، از مالیات انتقال پیکر مردگان به زیارتگاههای عراق، تومانی یکقران دراختیار مجلس حفظالصحه دولتی قرار بگیرد تا هزینههای بهداشتی برای مردم رایگان بشود. سریل الگود، پزشک سفارت انگلستان، میگوید: «در آن سال برای نخستینبار شورا برای اقدامات مربوط به صحت عمومی، دارای بودجه مخصوص خود گردید و دیگر از صورت یک هیئت خشکوخالی مشورتی بیرون آمد».
مجلس حفظالصحه در سالهای بعد به مشهد هم آمد و در ارتقای بهداشت این شهر نیز نقش اساسی داشت. بهمناسبت روزی که در تقویم روز بهداشت شده است، بهسراغ تاریخ شکلگیری نخستین اداره بهداشت مشهد و ماجراهایش رفتهایم.
از آن جلسه مشورتی که نام حفظالصحه را یدک میکشید، تا سالها درمیان اسناد مشهد خبری نیست. اگر بهسراغ مطبوعات قاجاری هم برویم، در سالهای نخست که اخبار مهم خراسان فقط در مطبوعات تهرانی به چاپ میرسید، خبرهای پراکندهای در اینباره منتشر شده است. از سوی دیگر، «ادب» به عنوان نخستین روزنامه خراسان در سال ۱۳۱۸ هجری به چاپ رسید و این یعنی فاصله زمانی سیوسهساله با نخستین مجلس حفظالصحه ایران دارد و این وسط اتفاقات ریزودرشت مرتبط با این حوزه در هزارتوی زمان گم شده است.
با این همه، ۲ شعبان ۱۲۹۴ قمری روزنامه سراسری ایران مینویسد: «میرزامصطفی حکیم باشی و طبیب حافظالصحه مملکت خراسان که سالهاست برای امور حفظ صحه و معالجه عموم رعایا مأمور و مقیم مشهد مقدس میباشد، سنگ مثانه دختر را با عدم اسباب درآورده، ولی خیلی به زحمت». این خبر نشان میدهد حافظالصحه از سالها پیش از این در مشهد حاضر بوده است.
همچنین در جراید، ۲۰ شعبان سال ۱۳۰۲ درباره چگونگی عملکرد حفظالصحه نوشتهاند: «سابقا اشخاص مختلف نیازموده غیرمجرب به شغل طبابت و جراحی و کحالی اشتغال داشتند، ایالت جلیله همه را ممنوع از این شغل و درضمنِ ترتیب دارالشفای مبارکه، برای مجلس حافظ الصحه، رئیس و اجزای حاذق مرتب و معین نموده که هفتهای دو روز حاضر شده، از رئوس مسائل طبیبه گفتگو نمایند و هرکس بعد از اخبار و امتحان در مجلس حافظالصحه و با اجازه و امضانامه از این مجلس، اشتغال به معالجه و طبابت نماید».
با توجه به خبر روزنامه ایران در سال ۱۲۹۴ در پاراگراف قبلی و اطلاعات سالنامه ایران در سال ۱۲۹۵ به نظر میرسد که دکتر حسنخان نخستین پزشکی بوده است که در این نقش در ایالت خراسان مشغول به کار شده و تا سالیان سال این جایگاه را حفظ کرده است.
در سالنامه ایران که از سال ۱۲۹۵ به چاپ میرسیده است، افرادی که در خراسان برای خود مقام و شوکتی داشتهاند، فهرست شدهاند. در این معرفینامه از محمدحسنخان بهعنوان اجزای مجلس مرکزی حافظالصحه در ارضاقدس نام برده شده است.
در این سیاهه، میرزااسماعیل نیز حافظالصحه سبزوار بوده است. این نامها در سالهای ۱۳۰۸ و ۱۳۰۹ و حتی در سال ۱۳۱۱ تکرار میشود. در سال ۱۳۱۴ نیز ردونشان دکتر حسنخان یافت میشود؛ زمانی که ناخوشی طاعون هندوستان به بعضی نقاط افغانستان که مجاورت دارد، سرایت میکند.
در این زمان برای احتیاط میرزاعبدالرحیمخان دکتر و محمدحسنخان حافظالصحه از طرف ایالت خراسان مأمور میشوند به مرزهای شرقی خراسان بروند و آن بخش را قرنطینه کنند؛ طبیبی که در یکی دیگر از اخبار مربوطبه درمان و قرنطینه بیماران مسری دربارهاش چنین میگویند: «محمدحسنخان، طبیب کاشانی، حافظالصحه مشهد بود که بدون اکراه و احتراز بر سر بالین هر غنی و فقیر و برنا و پیر میشتافت و در کار مداوا و معالجه مرضی هیچ تهاون (اهمال) نمیکرد».
همه این اخبار نشان میدهد که شخصی با نام حافظالصحه در شهر بوده که مسئول سلامتی و بهداشت مردم بوده است. از نگاهی دیگر، این شخص در شماره ۴۴ روزنامه حبلالمتین در سال ۱۳۲۵ از کارهای خیری که انجمن سعادت در شهر اجرا کرده، فهرستی منتشر کرده است. انجمن سعادت در ماه محرم همین سال، نخستین جلسهاش را در منزل جناب حاجیمیرزا ابوترابخان اقبالالتولیه بههمراه چهارده نفر از رجال شهر برگزار کرده است.
بندهایی در این فهرست وجود دارد که در حیطه وظایف حفظالصحه شهر قرار میگیرد. آبلهکوبی عموم اطفال مشهد جزو فعالیتهای این انجمن خیریه است که با انتشار بروشور توصیههای بهداشتی ادامه پیدا میکند. در شرح این نیکوکاری مینویسند: «در هر نقطه از مراکز مهمه شهر، طبیبی حاذق و باتجربه تعیین کردهاند مجانا آبله اطفال را بکوبند».
شخصی با نام حافظالصحه در شهر بوده که مسئول سلامتی و بهداشت مردم بوده است
آنها حتی تنظیف شهر را هم درمیان کارهای خود میگنجانند که نشان میدهد شهر متولی درستودرمان دیگری نداشته است. در پایان این خبر میآید: «انشاءا... بهزودی اداره بلدیه و حفظ الصحه در این ارضاقدس دایر شده، انجمن خیریه را مجالی و وسعتی از برای خیلی از خدمات ملت پیدا شود».
از این چند سطر، چنین برداشت میشود که در آن زمان یا خبری از حفظالصحه نبوده یا اگر هم بوده است، نقشی در اصلاح بهداشت عمومی و ارتقای سلامت جامعه نداشته، چنانکه انگار وجود نداشته است.
سال ۱۳۲۸ قمری (۱۲۸۹ خورشیدی) سال تصویب بودجه دولتی برای حفظالصحه و ریاست دکتر امیراعلم بر آن است؛ اتفاقی فرخنده که تکانی به وضعیت بهداشتی کشور میدهد. در ۱۸ ذیالقعده همین سال، روزنامه حبلالمتین از شیوع وبا در پایینخیابان مشهد و تلاش اطبا برای پیشگیری از آن خبر میدهد.
این جریده در ادامه مینویسد: «انجمن حفظالصحه نیز به ریاست رسمیه آقای ملکالحکما، دایر [شده است]و جمعی از اطبای عالم، هفتهای دو روز برای کنکاش حاضر شده و در لوازم حفظالصحه گفتگو میشود و دو روز قبل نیز مقداری کافی لوازم جلوگیری وبا ازقبیل سوبلیمه (نوعی سم) و آبدزدکهای خوب و ... از خارج بدین انجمن وارد نمودند».
حدود سال ۱۳۳۵ قمری نیز مجلس حفظالصحه دولتی برای آبلهکوبی در ایالات و ولایات، کمیسیونهایی را تشکیل میدهد و دستورالعمل کار را برای آنها صادر میکند. در مشهد، دکتر هوفمان، طبیب روسی و دکتر فتحعلیخان، نماینده حکومت، برای این کار انتخاب میشوند.
این کمیسیونها باید روستاها و شهرهای کوچک را بررسی میکردند و برای اجرای سریع آبلهکوبی، پیشنهادهایی به مجلس حفظالصحه میدادند. طبیبهای سیار، ظرف سه ماه از شهری به شهر دیگر میرفتند و همه اطفال را رایگان آبله میکوبیدند و گزارش آن را به مرکز میدادند. مجلس حفظالصحه مبلغ بیست تومان را بهعنوان حقوق برای این طبیبان درنظر گرفته بود.
در سال ۱۳۳۷ قمری نیز مرض حصبه در شهر شایع میشود که کمیسیون حفظالصحه تلاش میکند از گسترش آن پیشگیری کند؛ به همین دلیل، دفن اموات در شهر را ممنوع و در خارج شهر، محلی برای دفن آنها معین میکند. در این زمان، لقمانالملک مأمور صحیه خراسان است که در همین سال نیز به ریاست صحیه بروجرد میرسد و خراسان را ترک میکند.
در سال ۱۳۳۷ امیراعلم رئیس حفظالصحه کشور در کمیسیون خراسان سخنرانی میکند. طبق اظهارات خودش، او یک سال در مشهد اقامت داشته و این مجلس برای خداحافظی او از این شهر و عزیمت بهسوی تهران برگزار شده است.
امیراعلم از تلاش انجمن حفظالصحه برای پیشگیری از شیوع بیماریهای واگیردار خبر میدهد و سپس درباره آنفلوآنزای اسپانیایی که آن زمان در دنیا شیوع یافته است و در مدتی اندک میلیونها آدم را کشته است، حرف میزند و از تلفات ناچیز مشهد نسبتبه شهرهای مرکزی ایران و جلوگیری از سرایت و توسعه وبا در سرحدات با بودجه ۳ هزارو ۶۰۰ تومانی سخن به میان میآورد؛ البته این بودجه، کفاف حقوق امور صحیه خراسان را نمیدهد و کارکنان و مأموران این ایالت، چند ماه را بدون حقوق میگذرانند.
او حتی به عملکرد ضعیف کمیسیون صحی در مشهد در سالهای پیش از ریاست خودش اشاره میکند و میگوید با داشتن بودجه کافی، عملکرد خوبی از خود بهجای نگذاشتهاند و سپس ادامه میدهد: «برای تأمین آتیه امور صحیه خراسان، پیشنهاد شما را در احضار ۱۰ نفر طبیب دیپلمه از طهران، تصویب و امر فرمودند که امروز در تربت، سبزوار، ترشیز، قوچان، بجنورد و درجز، اطبای رسمی بلدی دارید».
امیراعلم در ادامه همان سخنرانی اتفاقها و پیشنهادهای امور صحیه ارضاقدس را مرور میکند که اکنون کمک زیادی به ما میکند تا نقش این کمیسیون را در گسترش بهداشت در مشهد بدانیم. او یکی از مسائل مهم صحی مشهد را دالانها میداند و از درخواست پزشکان این کمیسیون برای برداشتن آنها خبر میدهد. پوشاندن قنواتی که از خانهها میگذرد، دیگر پیشنهاد کمیسیون صحیه خراسان است که باعث میشود کثافات خانهها در قناتها ریخته نشود.
غدغن کردن دفن اموات در داخل شهر، از اتفاقات دیگری است که این کمیسیون رقم میزند. تنظیف آبهای حمام عمومی، اصلاح و ترتیب غسالخانهها، تنظیم امور سلاخخانه، ترتیب حمل گوشتها به داخل شهر، تأسیس رختشویی خانهها و مستراحهای عمومی، مسئله تنقیه و پاکیزگی آب نهرها، تعمیر کوچهها، تنظیف شهر، رسیدگی به مسئله قنات آبمیرزا، تأسیس مطب مجانی برای اهالی پایینخیابان، نظم دادن به دواخانهها و جلوگیری از دوافروشی عطارها، از دیگر پیشنهادهای کمیسیون برای سروسامان دادن به اوضاع بهداشتی و سلامتی در شهر است.
او در پایان سخنانش، از اقدامات کمیسیون حفظالصحه تشکر میکند. در این زمان، صدرالاطبا ریاست این کمیسیون را در ایالت خراسان برعهده دارد و پس از پایان اظهارات امیراعلم از این شخصیت تمجید میکند.
دکتر امیراعلم از مشهد میرود و هیئتی او را تا بحرآباد مشایعت میکنند و سپس با نطق آتشین صدرالاطبا، از او جدا میشوند. اما پس از او نیز آثار فعالیت و کمیسیون حفظالصحه ادامه پیدا میکند. در ۲۹ رجب سال ۱۳۳۷ قمری روزنامه رعد مینویسد: «برحسب پیشنهاد کمیسیون حفظالصحه و امر ایالت، شش باب از دواخانههای رسمی و مجاز در هفته یک شب تا صبح مفتوح هستند و بهنوبت کشیک میدهند که رفع احتیاج عمومی در موقع ضرورت بنماید.
همچنین به لطف کمیسیون، دکتر سیدمصطفیخان با حقوق ماهی شصت تومان از محل عایدات نواقل و ذبایح استخدام میشود تا در محلات نوغان و پایینخیابان، مطب خصوصی باز کند تا این بخش از شهر هم از خدمات پزشکی محروم نماند».
جالب است بدانید کمیسیون حفظالصحه نخستینبار پیشنهاد میکند که پزشکان در نسخههای خود تاریخ معین بگذارند و دواخانهها هم نسخه بدون تاریخ نپیچند. این کمیسیون تلاش میکند در مسیر ارتقای فرهنگ بهداشت و سلامت مردم گام بردارد و به همین دلیل اوراق (اعلان) و دستورنامههایی در شهر و ولایات خراسان منتشر میکند که اهالی را به رعایت بهداشت فردی و اجتماعی توصیه میکند.
درست است که حضور کمیسیون شروع خوبی برای ارتقا دادن سطح بهداشت و سلامتی در مشهد بود، ولی بازهم ایرادهایی در کار بود. اخبار آن زمان نشان میدهد نپرداختن حقوق اطبایی که این کمیسیون تعیین میکند تا در خراسان و ولایات آن طبابت کنند، یکی از حواشی این ماجراست.
یکی از مخبران روزنامه رعد چنین مینویسد: «اوضاع صحی شهر مشهد و ولایات با وجود کمیسیون حفظالصحه ایالتی و اطبای معینه که مأمورولایات شدهاند، باز چندان رضایتبخش نیست. در این موضوع، تقصیری به اعضای کمیسیون نمیشود متوجه نمود؛ زیرا که کمیسیون حفظالصحه برای شهر مشهد و ولایات، اطبایی معین و مشغول داشته است، ولی بهواسطه عدم وصول حقوق آنها که بعضی یک سال و بعضی قریب شش ماه است، طلبکار هستند؛ نه کمیسیون تحکماتی به آنها میتواند بنماید و آنها را مسئول قرار دهد و نه اطبای مزبوره دلگرم برای انجام امور مرجوعه و تقدیم پیشنهادات لازمه هستند».
* این گزارش یکشنبه ۱۹ فروردینماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۱۸۸ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.