کد خبر: ۸۷۶۵
۱۳ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰

۲۲ سال میزبانی فراشان امام رضا(ع) از زائران پیاده

فراشان حرم مطهر امام‌رضا (ع)، یکی از بزرگ‌ترین تشکل‌هایی است در یک کارخانه خصوصی که متعلق‌به مرحوم حاج‌جواد ابراهیمیان در بزرگراه آزادی، خدمات‌رسانی به زائران را انجام می‌دهد.

دهه پایانی ماه صفر که از راه می‌رسد، سیل عظیم عاشقان حرم رضوی از سراسر ایران و هم‌زمان با فرارسیدن روز‌های رحلت پیامبر‌اکرم (ص)، شهادت امام‌حسن‌مجتبی (ع) و امام‌رضا (ع) رهسپار مشهد می‌شوند.

عشقی که پیر و جوان و مرد و زن نمی‌شناسد؛ چراکه در اینجا ارادت به امام رئوف، حرف اول را می‌زند؛ ارادتی که باعث شده هزاران دلداده، فرسنگ‌ها فاصله را پیاده طی کنند و با همان پا‌هایی که تاول‌هایش، یادگار شیرین سفر خواهد شد، به طواف حرم امام غریب بیایند تا در جوار امام مهربانی‌ها، توشه‌ای معنوی برای خود فراهم سازند؛ مردمانی که ذکر «لبیک یا رضا (ع)» را به پیشانی خود بسته و مِهر اهل‌بیت را همانند نقشی ماندگار، بر سینه خود حک کرده‌اند.

هم‌زمان با همین روزهاست که نمایش عظیمی از محبت به اهل‌بیت (ع) آغاز می‌شود و اقوام کُرد، لر، ترک، بلوچ و فارس از اقصانقاط ایران، بار سفرشان را بسته و خود را پیاده به سرزمین خورشید می‌رسانند.

این پیاده‌آمدن‌ها در دهه آخر صفر به قصد زیارت امام‌رضا (ع) و تجدید عهد با این امام بزرگ، یک سوی قصه دلدادگی است و سوی دیگر آن، به کسانی برمی‌گردد که با میزبانی خود، تصویر دیگری از عشق به امام هشتم شیعیان را نمایان می‌کنند.

این میزبانان که تعدادشان در مشهد بی‌شمار است، با نزدیک‌شدن زائران پیاده به شهر بهشت، حال‌وهوای دیگری پیدا می‌کنند و در این بین، هر کسی با‌توجه‌به توان و قدر همت خود، ارادتش را نشان می‌دهد.

در بین همین عاشقان که یک هفته را به پذیرایی از زائران اختصاص می‌دهند، گروه‌هایی هستند که حتی کار و کاسبی خود را تعطیل کرده و مکان فعالیتشان را به زائران پیاده امام‌رضا (ع) اختصاص می‌دهند تا خادمی لایق برای امام مهربانی‌ها باشند.

شهرآرامحله هم به بهانه فرارسیدن دهه آخر صفر، سراغ چند تن از میزبانان زائران پیاده در بزرگراه آزادی رفته که حتی شده با یک چای و صبحانه، زائران را میهمان می‌کنند تا گوشه‌ای از عشق و ارادت دل‌بستگان امام‌رضا (ع) را در این روز‌ها به نمایش بگذارد.     

 

مرحوم پدرم کارخانه را دراختیار زائران پیاده گذاشت

فراشان حرم مطهر امام‌رضا (ع)، یکی از بزرگ‌ترین تشکل‌هایی است که در بزرگراه آزادی، خدمات‌رسانی به زائران را انجام می‌دهد؛ گروهی که در آن، تعدادی از خادمان حرم مطهر رضوی، میزبانی از زائران را در یک کارخانه خصوصی که متعلق‌به مرحوم حاج‌جواد ابراهیمیان است، انجام می‌دهند.

پدرم از فراشان حرم‌ مطهر بود، با همراهی عمویم، ایستگاه استقبال از زائران پیاده را در کارخانه راه‌ انداخت

مجید ابراهیمیان، تنها پسر مرحوم ابراهیمیان، پدرش را آغازگر این طرح می‌داند که قبل‌از فوتش، از خادمان حرم امام‌رضا (ع) بوده و آرزوی پذیرایی از زائران پیاده مشهد را داشته است.

او می‌گوید: «پدرم که از فراشان حرم مطهر رضوی بود، با همراهی عمویم حاج‌حسین، سال ۱۳۸۱ ایستگاه استقبال از زائران پیاده امام‌رضا (ع) را در کارخانه خودمان، در بزرگراه آزادی راه انداخت و در این کار، هم‌کشیک‌هایش در حرم و نیز دوستانش، کمک‌رسانش بودند و هنوز هم هستند.

سال ۸۴ که خودم خادم حرم شدم، علاقه‌ام برای ادامه دادن کار پدرم بیشتر شد و از‌آنجا‌که ایشان مریض‌احوال بود، تا قبل‌از فوتش در سال ۹۱، بیشتر هماهنگی‌ها را من انجام می‌دادم. به‌همین دلیل بعد‌از پدرم، کار‌ها را دست گرفتم و هنوز هم این خدمات‌رسانی ادامه دارد؛ به‌طوری‌که هرسال ۶۰۰ نفر شامل فراشان حرم امام‌رضا (ع) و گروه‌های مردمی در کارخانه، میزبانی از زائران را انجام ‌می‌دهند.»

 

رئیس بیمارستان، پای زائران را مداوا و پانسمان می‌کند

خدمات‌رسانی به زائران پیاده در این کارخانه، از ۲۵ صفر آغاز شده و طی شش روز که به شهادت امام‌رضا (ع) ختم می‌شود، ادامه می‌یابد. ابراهیمیان می‌گوید: «قبل‌از فرارسیدن ۲۵ صفر، سالن‌های اصلی کارخانه فرش می‌شود و بیش‌از ۳ هزار پتو، لوازم رفاهی و جای خواب، برای استراحت زائران پیاده آماده می‌شود.

در این مدت، تولید و کارِ کارخانه تعطیل است و تمام نیرو‌های کارخانه از کارگر گرفته تا مدیر مالی و مدیر فروش، در‌کنار سایر خادمان به زائران خدمت‌رسانی می‌کنند.

علاوه‌بر‌این، هرسال بیش‌از ۷۰ نیرو از استان سیستان‌وبلوچستان برای کمک به ایستگاه صلواتی می‌آیند و بین آنان، پزشک خانمی است که رئیس یکی از بیمارستان‌های همین استان است. او شش‌روز مرخصی بدون حقوق می‌گیرد و با حضور در ایستگاه، پای زائران حضرت رضا (ع) را پانسمان و مداوا می‌کند.»

 

«فراشان امام رضا (ع)» ۱۳ سال است که میزبان زائران پیاده در ورودی غرب مشهد هستند

 

ارائه سه وعده غذا به زائران پیاده

«زائران به عشق امام‌رضا (ع) و معامله‌ای که در دل خود با امام مهربانی‌ها کرده‌اند، از فرسنگ‌ها دورتر از مشهد که گاهی مسافتش به ۸۰۰ کیلومتر هم می‌رسد، پیاده از شهرستان‎‌های اطراف مثل بجنورد، علی‌آباد‌کتول و قوچان به مشهد می‌آیند.»

ابراهیمیان با گفتن این جملات، ادامه حرفش را می‌گیرد؛ «این زائر با عشق، راه طولانی را پیاده می‌آید و هدفش خوردن و آشامیدن در این شهر نیست، اما ما معتقدیم که زائر پیاده، ولی نعمتمان امام‌رضا (ع)، لایق بهترین‌هاست و با بهترین امکانات، باید به میزبانی او رفت.»

با همین اعتقاد است که هیئت فراشان حرم امام‌رضا (ع) با لباس خادمی حرم، در ایستگاه صلواتی به زائران خدمت‌رسانی می‌کنند.

این خدمات علاوه‌بر دادن سه وعده غذا شامل درمان، دادن دارو، توزیع کفش راحتی بین زائرانی که کفش‌هایشان پاره شده، ارائه لباس به آن‌هایی که در این راه طولانی، لباسشان فرسوده و پاره‌شده، تعمیر خودرو، دوزندگی کفش، تعمیر موبایل، اهدای چادر نماز، مهیا‌کردن پتو و بالش برای خواب و موارد مشابه است.

در این ایستگاه، سعی می‌شود برای وعده‌های غذایی، بهترین خوراک صبحانه، ناهار و شام آماده شود و دراختیار زائران خسته پیاده امام‌رضا (ع) قرار گیرد. مرغ، ماهی، قورمه‌سبزی، جوجه، قیمه و کباب کوبیده ازجمله این غذاهاست.  

از‌آنجا‌که پذیرایی از هیئت‌های پیاده، رسمی قدیمی در این ایستگاه است که به میزبانی فراشان حرم انجام‌‎ می‌شود، بسیاری از هیئت‌ها با اطلاع از این رسم، هرسال قبل از عزیمت به مشهد، تعداد افراد هیئت و تاریخ روزی را که به مشهد می‌رسند، به ایستگاه ارسال می‌کنند تا برنامه‌ریزی‌ها از قبل انجام شود.

تعداد زائران میهمان‌شده در دهه آخر صفرِ سال‌گذشته در ایستگاه فراشان حرم مطهر رضوی، ۱۳ هزار نفر بوده و تیم تدارکات، تعداد زائران پیاده امسال را برای میزبانی در همین محل، ۲۰ هزار زائر پیش‌بینی کرده است.

ناگفته نماند از همان ابتدا و رو‌به‌روی همین ایستگاه و در سمت دیگر جاده قوچان (بزرگراه آزادی)، با کمک فراشان و مرحوم سیدحسن شوشتری، از خادمان حرم امام‌رضا (ع)، ایستگاه دوم تاسیس شده که در آنجا نیز زیرنظر ایستگاه اول، فراشان حرم به زائران خدمت‌رسانی می‌کنند.

 

«فراشان امام رضا (ع)» ۱۳ سال است که میزبان زائران پیاده در ورودی غرب مشهد هستند

 

پسری که با نذر مادر از اعدام نجات یافت

حرف از نیت‌ها و توسل‌های زائران که به میان می‌آید، ابراهیمیان به مادر پیری از اهالی شهرستان آشخانه اشاره می‌کند؛ «این خانم، پسر جوانی داشت که از سرِ بی‌تجربگی، کیف فرد ناشناسی را برای جابه‌جایی از خیابانی به خیابان دیگر به‌دست می‌گیرد.

در حین همین جابه‌جایی، پلیس او را دستگیر می‌کند و بعد‌از دستگیر‌شدن، پسر تازه متوجه می‌شود داخل کیف، چند کیلو مواد مخدر، جاسازی شده است. سرِ همین ماجرا، چون نمی‌تواند بی‌گناهی خود را ثابت کند، حکم اعدام برایش صادر می‌شود.

کسانی که از مشکل این مادر خبر داشتند، به او می‌گویند نجات جان پسرت را از امام‌رضا (ع) بخواه و برای اجابتش با پای پیاده دهه آخر صفر به پابوسی آقا برو. او هم در محرم همان‌سالی که قرار بود در روز اول ربیع‌الاول، پسرش را اعدام کنند، همراه‌با هیئتی، از آشخانه، پیاده عازم مشهد می‌شود.

صبح رحلت پیامبر (ص) که به ورودی مشهد می‌رسد، تلفنی به او خبر می‌دهند که مجرم اصلی به‌خاطر عذاب وجدانی که داشته، خودش را معرفی کرده و پسر جوان، بی‌گناه شناخته شده است. این خانم با حاجت‌گرفتن، از همان موقع تا الان که پا در هفتاد‌وچهارسالگی گذاشته، هرسال با پای پیاده به‌همراه پسرش به پابوسی آقا امام‌رضا (ع) می‌آید.»

 

پسرهشت‌ساله با توسل مادرش، قدرت تکلم خود را بازیافت

ابراهیمیان در بیان خاطرات توسل زائران پیاده به امام رئوف و گرفتن حاجت، به زائر هشت‌ساله بیماری اشاره می‌کند: «سال ۹۱ بین زائران پیاده، کودک هشت‌ساله‌ای به نام محمدرضا بود که از شهرستان شیروان آمده بود و مشکل تکلم داشت.

طبق گفته‌های مادرش او از سه‌سالگی فقط با زبان اشاره صحبت کرده بود و پیاده‌آمدن آن‌ها به پابوسی امام‌رضا (ع)، با نیت برطرف‌شدن مشکل او انجام شده بود. خانواده محمدرضا برای درمان، پیش پزشکان زیادی رفته، اما نتیجه‌ای نگرفته بودند. شب شهادت امام‌رضا (ع) بود که او در همین ایستگاه، شروع به حرف‌زدن کرد و قدرت تکلمش را بازیافت.»

 

متبرک‌کردن شال سر

داستان تبرک‌کردن شال سر نیز برای خود قصه‌ای دارد که ابراهیمیان هرسال، آن را در‌مقابل ایستگاه استقبال از زائران پیاده به چشم می‌بیند؛ «زنانی که از شهر‌های مختلف شمال خراسان، پیاده راهی مشهد می‌شوند، شال سر‌شان را ناموس خود می‌دانند و در‌اصطلاح به آن گیس‌پیچ می‌گویند.

این زنان باوجود حرمتی که برای شال‌های خود قائل هستند، وقتی جلوی ایستگاه ما که آخرین ایستگاه میزبانی از زائران پیاده در ورودی مشهد است، می‌رسند، شال رویی سر را برمی‌دارند و زیر پای زائران دیگر پرت می‌کنند.

گاهی تعداد این شال‌ها به ۲۰۰ تا ۳۰۰ عدد روی زمین می‌رسد. آن‌ها این کار را به نشانه تبرک‌کردن و حاجت‌گرفتن انجام می‌دهند؛ چراکه اعتقاد دارند غبار کفش پا‌های زائر پیاده، متبرک است.»

 

«فراشان امام رضا (ع)» ۱۳ سال است که میزبان زائران پیاده در ورودی غرب مشهد هستند

 

میزبانی از زائران پیاده برایمان عزت و آبرو داشته است

از هزینه‌های شش‌شبانه‌روز پذیرایی از زائران پیاده امام‌رضا (ع) که می‌پرسیم، پاسخی نمی‌شنویم. درعوض ابراهیمان می‌گوید: «لذت این کار، حتی اگر میلیون‌ها تومان صرف آن شود، قابل قیاس با چیزی نیست. در کار‌های خیر، خود ائمه اطهار (ع) همه چیز را پیش می‌برند.»

او می‌گوید: «خیلی از کسانی که خدمات‌رسانی به زائران پیاده را در این دو ایستگاه انجام می‌دهند، شاید نذری هم نداشته باشند؛ بلکه برای خشنودی امام‌رضا (ع) و زائر‌ها نیت کرده‌اند. هیچ‌وقت در تمام این سال‌ها که توفیق  خدمت داشته‌ام، خدا  دستم را خالی نگذاشته و میزبانی از زائران پیاده، برایم عزت و آبرو به همراه آورده است.»

ابراهیمیان به توصیه‌ای از پدر مرحومش که آغازکننده این حرکت بوده، اشاره می‌کند و می‌گوید: «پدرم همیشه می‌گفت کار خوب، دعاست و کار بد، نفرین. مگر می‌شود که زائر پیاده دعاگوی حال مانباشد.»

 

خدا دستم را خالی نگذاشته است

ایستگاه صلواتی «برای زائر امام‌رضا (ع)» یکی دیگر از ایستگاه‌هایی است که در بزرگراه آزادی هم‌زمان با سه روز پایانی صفر، توسط یکی از اهالی قاسم‌آباد برپا می‌شود. ایستگاهی که عمرش به ۱۴ سال قبل برمی‌گردد.

محمدتقی‌خدابنده، مسئول آن می‌گوید: «۱۴ سال قبل، هم‌زمان با آمدن زائران پیاده به مشهد، برادرم آمد و گفت حاضری با کمک یکدیگر، کاری برای زائران پیاده انجام دهیم؛ نه برای نذر و نیاز، بلکه برای رضای امام‌حسین (ع) و امام‌رضا (ع).

من هم موافقت‌کردم. از همان سال با آمدن هیئت زائران پیاده، چند گوسفند می‌کشیم و چلوگوشت می‌دهیم. معتقدم باید به بهترین شکل پذیرای زائر امام‌رضا (ع) بود.

از سال دوم، خودم تنهایی این کار را ادامه دادم و، چون مکانی برای پذیرایی در سه روز پایانی صفر از زائر پیاده نداشتم، غذا را تهیه و با چند نفر روی وانت در جاده توزیع می‌کردیم؛ تا اینکه پنج‌سال قبل، خدا کمک کرد و مغازه‌ای در همین بزرگراه خریدم.

از همان زمان، جلوی دفترم ایستگاه می‌زنم و همراه با ۲۰‌خادم مردمی، هر‌روز علاوه‌بر دادن صبحانه، پنج‌شش‌دیگ بزرگ غذا می‌گذارم. خودم غذا‌ها را می‌کشم و دست زائر می‌دهم، چون به این کار اعتقاد دارم.

شاید باورتان نشود من در این سال‌ها، خیلی از اوقات پول کافی نداشتم و با خودم می‌گفتم اگر شرایط به همین صورت پیش برود، ماه صفر نمی‌توانم میزبان زائران پیاده باشم، اما خدا و امام‌رضا (ع) دقیقا درنزدیکی‌های همین ایام، دستم را پر می‌کردند تا من هم بتوانم یک میهمان‌دار کوچک در این وادی بزرگ باشم. در این‌سال‌ها واقعا به چشم دیده‌ام که دعای خیر زائر پیاده باعث برکت و معنویت زندگی‌ام بوده است.»

* این گزارش چهارشنبه، ۱۸ آذر ۹۴ در شماره ۱۷۵ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44