دور تا دور مغازه قفسه است، قفسههایی که روزی با کفشهای دستدوز پر میشده اما حالا مدلهای ورزشی و صندلهای کارخانهای در آن جاخوش کردهاند و فقط یک قفسه هست که هنر دستدوز در آن خودنمایی میکند. هنوز هستند کسانی که به جای خرید کفشهای صنعتی یا کارخانهای به دنبال کفشهای دستدوز با جنس چرم میروند و مراقب پاهایشان هستند. گفتوگوی این هفته ما با محمد محمدزاده، کفاش محله امام هادی(ع)، است. او برایمان از نحوه تولید کفش دستدوز میگوید. حرفهای که این روزها از رونق افتاده و رو به فراموشی است.
محمد محمدزاده 51سال دارد و حدود 21سال است کفش درست میکند. خوشبرخورد است و مشتریها را میشناسد و با آنها احوالپرسی میکند. بیشتر مشتریهایش محلی هستند و از همسایههای قدیمی کفاشی که به محض ورود سراغ کفش، دمپایی یا صندل موردنظرشان میروند. محمدزاده در این کارگاه بخش طراحی، برش و پستاسازی (پستایی به قسمت رویه کفش گفته میشود که در زیبایی کفش نقش مؤثری دارد) کفش را برعهده دارد. اینکار را پشت میز بلند انتهای مغازه انجام میدهد. یک چرخ خیاطی صنعتی و یک دستگاه که به آن ماشیننویس میگوید، پشت میز گذاشته است که آنها نیز به بخش پستاسازی کفش مربوط میشود.
محمدزاده یک دست رویه اولیه از کفشهای قدیمی را نشانم میدهد و میگوید: «بعد از طراحی مدل مورد نظر روی چرم، باید هر بخش کفش را جدا کنیم. بعد نوبت به نازککردن دور تا دور آن تکه است که با دستگاه ماشیننویس انجام میشود. بخشهای نازک شده را لب تا میکنیم یعنی برمیگردانیم تا زمان دوخت محکمتر شود و بعد هر تکه را با چرخ به هم میدوزیم. در نهایت رویه کفش آماده است.»
مراحل را یک به یک انجام میدهد. هرچه مدل پرکارتر باشد تهیه رویه نیز سختتر میشود و چرم بیشتری نیاز دارد. هر رویه شامل پنجه، بقل، دستک و پشت است. سرهمکردن این بخشها کار پستاساز است که زمانبر و بسیار مشکل است. محمدزاده بعد از آمادهکردن رویهها، آنها را به کارگاه کفششان در خیابان حرعاملی میبرد خیابانی که بیشتر کارگاههای کفاشی مشهد در آنجاست. او که کار خود را با شاگردی در همین کارگاهها شروع کرده است میگوید: «یک اوستاکار همه مراحل را میتواند انجام دهد ولی چون زمانبَر است، کار بین اوستاکارها تقسیم میشود تا تعداد کفشهای دستدوز بیشتر شود.»
یک اوستاکار همه مراحل را میتواند انجام دهد ولی چون زمانبَر است، کار بین اوستاکارها تقسیم میشود تا تعداد کفشهای دستدوز بیشتر شود
بعد از پستاسازی نوبت به پیشکاری میرسد. پیشکار رویه کفش را روی قالب سوار میکند. محمدزاده می گوید: «قالبها قدیم از چوب ساخته میشد الان از پلاستیک تهیه میشود. قالب کفشهای نوک تیز با پهن فرق دارد. قالبها با توجه به مدل کفش توسط پیشکار عوض میشود. پیشکار رویه کفش را میکشد و به قالب وصل میکند. دور نعلکیکن یا پاشنهبند در مرحله بعد زیره و پاشنه کفشی که ساخته است را به آن وصل میکند. بعد دوخت و دوزکن یا بخیهکش رویه و زیره کفش را به کف کفش میدوزد، وظیفه بخیهدوزها فقط بخیه کردن است یعنی زیره کفش را به مغزی دور کفش میدوزند. در مرحله آخر پرداختچی دور کفش را مرتب میکند، رنگ کفش را بررسی میکند و واکس میزند تا کفش جلا پیدا کند و زیبا شود.»
محمدزاده کفش چرمی را مناسبترین جنس کفش میداند و میگوید: «چرم میتواند هوا را انتقال دهد و هوا بین پوست و خارج از کفش در حرکت است. اما پا در کفشهای پلاستیکی عرق میکند و هوا هم در آن جریان ندارد و انواع و اقسام مشکلات پوستی را به دنبال دارد. کفشی مناسب است که در زمان طولانی پا در آن راحت باشد و تحت فشار قرار نگیرد. حالت پا در آن تغییر نکند و جای انگشتان از فرم خود خارج نشود. پا را از گرما، سرما و ناهمواریهای زمین در امان نگه دارد. بهترین زمان برای خرید کفش پایان روز است که پا استرس و فشار زیادی را تحمل کرده و اندازه واقعی آن مشخص شده است.»
«کفش دستدوز 6مرحله دارد. جنسبُر یا طراحی و برش، پستاییسازی، پیشکاری، دورنعلکن یا پاشنهبند، دوخت و دوز کن یا بخیهکشی و پرداخت. پستاییسازی سختترین مرحله تولید کفش است.»
برای تولید یک کفش دستدوز علاوه بر چرم مرغوب نیاز به آستر، چسب، میخ، کفی بند و سگک نیز هست. قیمت مواد اولیه بسته به کیفیت آنها متفاوت است. محمدزاده میگوید: «برای یک لنگه کفش، یک پایی چرم نیاز است.» پایی مربع 30 در 30سانتیمتری است که برای برش هر لنگه کفش نیاز است و قیمت آن با توجه به کیفیت از هر پایی 30هزارتومان شروع میشود. چرم خوب نازک است و هر وقت آن را با دست جمع میکنیم چروک و دو پوست نمیشود. نباید ترک ترک شود. زمانی که پیشکار آن را روی قالب میکشد نباید صفحه بزند یعنی وَر نیاید یا زیرش خالی و دانه دانه نشود.
چرم خوب نازک است و هر وقت آن را با دست جمع میکنیم چروک و دو پوست نمیشود. نباید ترک ترک شود
این حرفه سختیهای خاص خودش را دارد. هر کدام از استادکارها در بخشهای مختلف بعد از سالها کار دچار بیماریهای مختلف میشوند. محمدزاده میگوید: «پستاسازها پادرد، پیشکارها کمردرد و بخیهکشها دست درد میشوند. این حرفه دیگر رونق گذشته خود را ندارد. با آمدن کفشهای کارخانهای که بیشمار تولید میشوند و ارزانتر هستند دیگر کفشهای دستدوز از رونق افتادهاند. قیمت نهایی هر کفشدستدوز چند برابر یک کفش کارخانهای است. دیگر کسی 3سال از وقت خود را برای یادگیری این حرفه نمیگذارد. دستمزدها کفاف خرجی زندگی را نمیدهد و این حرفه رو به افول است. سالهای گذشته از 7صبح تا 10شب کار داشتیم اما حالا فقط در عید نوروز و مراسمهای خاص کار بیشتر میشود. این روزها نصف روز بیکار هستیم.» محمدزاده با همه علاقه به این حرفه دیگر پیشنهاد اینکار را به کسی نمیدهد.