باربی، مرد عنکبوتی، بتمن، بنتن، لاکپشتهای نینجا و... ازجمله عروسکهایی هستند که امروزه بهراحتی میتوانید در خانه هر کودک ایرانی بیابید؛ چراکه به لطف کارتونها و بازیهای کامپیوتری بیشمار وارداتی غرب، امروز این موجودات برای کودکان ما بسیار شناختهشدهتر از عروسکهایی، چون «سنگ صبور»، «مبارک» و حتی «دارا و سارا» یی است که گرچه با تبلیغات فراوان ساخته شد، بهدلیل ناشناخته و بیداستان بودن اقبال چندانی نیافت.
خشونت و خوی تند برخی از پسران و افسردگی و میل به عمل زیبایی برخی از دختران امروز را میتوان ازجمله آثار همین عروسکهای وارداتی دانست. این درحالی است که عروسکهای سنتی ایرانی که میراثی کهن بهجامانده از قرون گذشته است امروز رو به زوال و فراموشی گذاشته.
هجوم تجدد و صنعتیشدن تولید عروسک، دیگر فرصتی برای دستان مادرانه باقی نمیگذارد تا برای دخترش عروسک درست کند. همه در پی شعار دهکده جهانی تابع یک الگو شده و عروسکهای غربی را برای بازی انتخاب میکنند.
با این تفاصیل، نابودی میراث کهنی که طی سالها سینهبهسینه منتقل شده بود، دور از انتظار نیست. نسل مادربزرگهایی که عروسکسازی میدانستند، رو به پایان است و حتی آنهایی که عمرشان باقی است یا حافظه درست و روشنی ندارند، یا دستان لرزانشان اجازه انجام کار ظریف عروسکسازی را به آنان نمیدهد.
با این مقدمه طولانی میخواهیم شما را با فردی آشنا کنیم که عروسکسازی را سینهبهسینه از مادر و مادربزرگ خود ارث برده و با بهرهگیری از اینترنت و کتابهای متعدد توانسته آن را بهروز کند. لیلا عباسیکارگر، یکی از اهالی ساکن در محله الهیه است که با عروسکهای خاص خود در نمایشگاه صنایع دستی برج سلمان، توجه بسیاری از تماشاچیان را به خود جلب کرد.
مدرک کارشناسی علوم تربیتی، شاخه آموزش ابتدایی را از دانشگاه شهر خود یعنی سبزوار میگیرد و همانجا مشغول تدریس در پایه ابتدایی میشود. لیلا عباسی پساز ازدواج بهدلیل تمایل همسر، شغل معلمی را کنار میگذارد، اما بیکار نمینشیند. او که در خانوادهای هنرمند متولد شده و از کودکی با عروسکهای ساخت دست مادر بزرگ شده تصمیم میگیرد پا جای پای او بگذارد.
«من در خانواده هنرمندی متولد شدم. گرچه در کودکی پدرم زیاد برایم عروسک میخرید، عروسک محبوب من، عروسک ساخت دست مادرم بود. مادربزرگم با اینکه ۸۲ ساله است، هنوز روزی یک لیف میبافد. دایی مرحومم در نجاری تبحر داشت. بالاخره هر کس یک هنری داشت؛ به همین دلیل من هم نتوانستم بیکار در خانه بنشینم و شروع به عروسکسازی کردم.»
حضور دائمی در فضای مجازی و بهاصطلاح اعتیاد به اینترنت، امروز تبدیل به یکی از معضلات نسل جوان بهویژه خانمهای خانهدار شده است. لیلا عباسی با اینکه از کاربران برخط اینترنت است، توانست بهترین استفاده را از این ابزار تکنولوژی ببرد.
سعی کردم بهجای صرف هزینه و حضور در کلاسهای آموزشی با آموزشهای موجود در اینترنت هنری بیاموزم
او بهجای صرف هزینه و حضور در کلاسهای آموزشی با استفادهاز آموزشهای موجود در اینترنت، عروسکسازی نوین را آموخت. «امروزه بسیاری از مردم وقت خود را در اینترنت به چتکردن در گروههای مختلف شبکههای اجتماعی میگذرانند.
به نظر من ارزش عمر انسان بیشتر از این است که به چتکردنهای بیهوده بگذرد. به همین دلیل سعی کردم از این ابزار تکنولوژی بهترین بهره را ببرم و بهجای صرف هزینه و حضور در کلاسهای آموزشی با آموزشهای موجود در اینترنت هنری بیاموزم. الگوهای متنوعی در اینترنت وجود دارد که با اجراکردن آنها عروسکهای زیبایی درست کردم.»
لیلا پساز آموزش نوین عروسکسازی ازطریق اینترنت و اجرای چند عروسک با الگوهای اینترنتی توانست تجربههایی را که از مادر و مادربزرگ آموخته بود، با علم روز ترکیب کند و خود به الگوهایی جدید دست یابد و به عروسکهای سنتی رنگورویی امروزی دهد.
«یک بار که درحال پیادهسازی الگویی از یک کتاب بودم، متوجه شدم دو طرف الگو تقارن ندارد و یک طرف بزرگتر است و درنتیجه چانه عروسک کج میشود. الگو را اصلاح کردم و عروسک درست شد. در آن زمان بود که متوجه شدم خودم هم میتوانم الگو بکشم.
آخر من زمانی دستی هم در هنر و خطاطی داشتم. بعداز آن به یاد عروسکهای بافتنی مادر افتادم. تصمیم گرفتم آنچه را از مادر آموخته بودم، با آموزشهای اینترنتی ترکیب کنم. عروسکی کاموایی با رنگهای شاد بافتم. حاصل کار بد نشد. بهدلیل تنوع بیشتر پارچه بهسراغ عروسکهای پارچهای رفتم و چند مدل هم عروسک پارچهای درست کردم.
استقبال و تعریفهای هموطنان در نمایشگاههای متنوعی که برپا کردم، به من دلگرمی داد و باعث شد کارم را ادامه دهم. بعداز آن پارچههای اضافه در منزل را جمع میکردم. هر یک از افراد فامیل هم که پارچه اضافه داشت، برای من میآورد؛ گاهی هم از مغازه پارچه میخریدم. با استفاده از همین پارچهها توانستم عروسکهای متنوعی درست کنم.»
۶۰هزار تومان، ۷۰هزار تومان و حتی بیشتر، بهایی است که اغلب ما برای خرید عروسکهای چینی و غربی پرداخت میکنیم، اما متأسفانه وقتی پای عروسکهای وطنی به میان میآید، ۳۰هزار تومان هم برایمان گران میشود. لیلا که بهطور متوسط برای دوخت هر عروسک ۱۵ ساعت وقت میگذارد، از بیمهری برخی هموطنان گلایه دارد.
«اگر دقت کنید لباسهای نوزاد از لباسهای بزرگسالان گرانتر است؛ چراکه ریزهکاری زیاد دارد، مطمئناً عروسکسازی بیشتر از لباس نوزاد نیاز به این ریزهکاریها دارد. پساز دوخت عروسک باید درونش را بار کنیم، برگردانیم، بدوزیم و اتو کنیم.
بعد از اینها تازه نوبت به دوخت لباس میرسد؛ چراکه عروسکهای ایرانی به لباسهای متنوعشان شهرت دارند. تمام اینها بهطور متوسط ۱۵ ساعت یعنی دو روز کاری وقت لازم دارد. حالا به نظر شما ۳۰ هزار تومان برای دو روز وقت بهعلاوه هزینه پارچه زیاد است؟
گاهی در نمایشگاه روی یک عروسک مینویسیم «۳۰ هزار تومان» برخی از هموطنان میآیند و میگویند این قیمت برای دوتاست؟ یا میگویند ۳۰ هزارتومان زیاد نیست؟ اما همین مردم حاضرند برای کالاهای غربی و حتی چینی که تولید انبوه میشود و به این میزان زمان لازم ندارد، رقمهای چندبرابری بپردازند.
من به این میگویم بیمهری هموطنان به هنر دست ایرانی. البته از آن سو هم هستند کسانی که حمایت میکنند یا حتی اگر نمیخرند باز هم با زبان و تعریف به ما انگیزه میدهند، که جای تقدیر و تشکر دارد.»
سنگ صبور، عروسکی بود که پیشترها در جهاز دختران ایرانی یافت میشد. هروقت دختران گلایهای از زندگی مشترک خود داشتند، با سنگ صبورشان درمیان میگذاشتند. از این دست عروسکها درمیان اقوام ایرانی کم نبوده است؛ اما متأسفانه امروز با کمرنگشدن این عروسکها داستانهای ایرانی هم از بین میرود و جای آن را داستان باب اسفنجی، بنتن، مردعنکبوتی و... میگیرد.
برای دخترانمان باربی با موهای بور و صورتی آرایشکرده الگو میشود و برای پسرانمان خشونت بتمن و... عروسکها به تنهایی نمیتوانند مقابل این هجوم فرهنگی بایستند و نیاز به پشتوانه داستانی دارند تا در ذهن کودکان بنشینند. اگر سعی کنیم تنها به عروسکسازی بدون داستان روی بیاوریم مانند دارا و سارا اقبالی نخواهیم یافت.
«از صداوسیما میخواهم علاوهبر بهادادن به عروسکهای سنتی به داستانهای قدیم هم روی بیاورند و برای آشنایی کودکان با آنها هرچه میتوانند فیلم و بازی کامپیوتری تولید کنند؛ چراکه غفلت آنها در این سالها سبب شده غربیها و چینیها بهطور کامل بازار عروسکسازی ما را بربایند.»
- ناراحت نیستید معلمی را کنار گذاشتید؟
اگرچه معلمی شغل خوبی است، شاید باورتان نشود از کار جدیدم خیلی بیشتر راضیام. در حال حاضر در خانه و کنار بچههایم حضور دارم و میتوانم علاوهبر رسیدگی به امور منزل و بچهها، کاری را که دوست دارم، انجام دهم. عروسکسازی به من انرژی میدهد. علاوهبراین همسرم هم مشوق من است و بسیار مرا تشویق میکند.
- با همسایهها ارتباط دارید؛ آنها هم از کارهای شما میخرند؟
ما سه ماه است که به الهیه آمدهایم. قبل از آن پنجسالی ساکن سرخس بودیم و پیشتر هم که در سبزوار مینشستیم. به همین خاطر هنوز با همسایهها آشنا نشدهام و ارتباط چندانی با آنها ندارم.
- در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
این روزها سخت مشغول کار برای تهیه آثار جدید و ارائه در نمایشگاه کوهسنگی هستم. حتی از مادرم هم کمک گرفتم تا بتوانیم همراه هم کارهای بیشتری آماده کنیم و فروش بیشتری داشته باشیم.
- با درآمد حاصل از فروش چه میکنید؟
هزینه غرفهها آنقدر زیاد است که امیدوارم اول هزینه غرفه تأمین شود. در درجه دوم اگر سودی به دست آید، قصد دارم کتابی چاپ کنم و الگوهایی را که با ترکیب هنر عروسکسازی مدرن و سنتی طراحی کردهام، دراختیار هموطنانم قرار دهم؛ شاید با چاپ این کتابها عروسکسازی ترویج یابد.
- حرف آخر.
از دولت میخواهم تسهیلاتی برای عروسکسازان ایرانی فراهم کند تا بتوانند مقابل سیل آثار غربی و چینی رقابت کنند. تجهیز کارگاههایی برای گردهمایی عروسکسازان خردهپا و تولید انبوه میتواند یکی از این تسهیلات باشد. عروسکسازان با حضور در یک مکان مشخص میتوانند نکاتی به هم بیاموزند و مطمئناً این کار به گسترش عروسکسازی سنتی متناسببا میراث ایرانی کمک خواهد کرد.
* این گزارش پنج شنبه، ۱۲ شهریور ۹۴ در شماره ۱۱۴ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است