تذهیب رشتهای بود که نه اطلاعاتی دربارهاش داشت و نه بعداز دانستن درباره آن، کوچکترین علاقهای به آن احساس میکرد؛ رشتهای که از سر ناچاری آن را انتخاب کرد. اما کمی فعالیت در این حوزه و دیدن طرح و نقش و رنگهای کارشده در این هنر ایرانیاسلامی چنان برایش جذاب شد که با اجرای طرحش موفق شد مقام نخست کشوری را از آن خود کند.
به جز این عنوان، سحر طوسیآبکوه، نوجوان محله عامل، با شرکت در نمایشگاه تذهیب و تشعیر ترنج که ازسوی نگارخانه کانون رشد برگزار شد و کسب مقام اولی، توانست قدرت دستان هنرمند خود را به اثبات برساند.
- گفتی علاقهای به این هنر نداشتی؛ چطور شد که آن را برای ادامه تحصیل انتخاب کردی؟
چون آینده شغلی برایم مهم بود، رشته گرافیک را که در نظرم رشتهای کاربردی و درآمدزا بود، برای ادامه تحصیل در ذهن داشتم. بهدلیل نرسیدن نمراتم به حد نصاب، مجاز به انتخاب این رشته نشدم و رشته تذهیب را انتخاب کردم.
- دلیل نرسیدن به خواستهات چه بود؟
دوران شیوع ویروس کرونا و مجازیشدن آموزش، چون نتوانستم خودم را با سیستم جدید آموزشی وفق بدهم، از دروس عقب ماندم، بهویژه در درس ریاضی که موفقیت در این درس در انتخاب رشته گرافیک بسیار مؤثر است.
- چه شد که تذهیب را انتخاب کردی؟
این انتخاب به توصیه مربی مدرسهام بود. خودم کوچکترین اطلاعی از این رشته نداشتم و بعد از تحقیق درباره آن هم رغبتی برای آموختنش احساس نکردم.
- با این میزان از بیرغبتی چطور اثرت توانست در کشور مقام اول را کسب کند؟
تشویق مربی و تعریف و تمجید از کارها در من چنان انگیزهای به وجود آورد که باعث شد طرحهای عملی را درنهایت ظرافت و دقت ترسیم کنم. جالب اینکه وقتی دو صفحه آغازین قرآنکریم را برای ترسیم عملی انتخاب کردم، اصلا نمیدانستم قرار است در مسابقه بین نواحی و بعد استانی و کشوری شرکت داده شود؛ بهخصوص که به دلایلی دو هفته نتوانستم کار کنم.
- خاطرهای از شرکت در این رقابت داری؟
یازدهم بهمن سال گذشته، نصف کار انجام شده بود که پدرم به رحمت خدا رفت. من به لحاظ روحی چنان به هم ریخته بودم که دیگر نتوانستم کار کنم و گفتم تا همینجا بس است.
اگر حمایتهای عاطفی و روحی مربیها و معاون و مدیر مدرسه و دوستانم نبود، حتی دیگر درس را هم ادامه نمیدادم، اما یک روز مدیر و چند نفر از دوستان مدرسهام به خانه ما آمدند و با اصرار، من را به مدرسه بردند و پای کار نشاندند. اگرچه اصلا گمان نمیکردم باتوجهبه دو هفته عقب بودن از دوستانم کارم بهموقع آماده شود، خوشبختانه به مسابقه رسید.
- برای این کار روزانه چندساعت وقت گذاشتی؟
ازآنجاکه به خاطر فوت پدرم از بچهها خیلی عقب افتاده بودم، تقریبا دو هفته آخر را شبانهروز کار میکردم و فقط دو ساعت میخوابیدم. حتی مدرسه اجازه داده بود که در زمان کلاسها هم کار کنم تا بتوانم طرح را بهموقع آماده کنم.