از دیرباز تاکنون همواره سنگهای گرانبها بهعنوان سرمایه اقتصادی، زیورآلات و زینت محیط زندگی استفاده میشده و گاهی برای بعضی سنگها خواص درمانی یا مؤثر بر زندگی نام برده شده است.
در این میان، تراشکاران و حکاکان در حوزه سنگهای گرانبها و تزیینی نقشی محوری داشتهاند. برای درک اهمیت موضوع بهسراغ یکی از پیشکسوتان عقیقتراش منطقه طلاب رفتیم و با او که سالهای بسیاری را در این هنر به اتمام رسانده است، گفتگو کردیم.
محمدحسین نازی متولد سال ۳۸ است و از وقتی نوجوانی چهاردهساله بوده، به کار عقیقتراشی پرداخته است؛ البته مدتی در این میان بهدلیل مشکلاتی که عقیق چینی برای عقیق مشهدی بهوجود آورده، دست از کار کشیده، اما دوباره با عقیق، آشتی کرده است.
گلایهها دارد از وضعیت بازاری که بسامان نیست و از دغلکاری بعضی عقیقفروشان. استاد نازی خود را عقیقتراشی میداند که با تلاش، از دوران نوجوانی، این صنعت-هنر را آموخته است و میگوید: آن سالها از این دورههای فنی که برای نوجوانان و جوانان جویای کار میگذارند، خبری نبود.
بازار بود و نوجوانی که اگر میخواست عقیقتراشی را بیاموزد، باید از پادویی مغازه شروع میکرد تا روزی عقیقتراش شود.
او درباره وضعیت امروز عقیقتراشان در مشهد میگوید: چه بگویم که نگویند استاد عقیقتراش، غرغروست؟ تا چند سال قبل همهچیز بسامان بود و عقیقتراشها هم راضی بودند.
از زمانی که عقیقهای چینی به بازار مشهد رسیدند، این صنف ورشکسته شد. پیش از این از شهرستان، سفارشهای زیادی به ما میدادند و ما هم از تربتحیدریه و بیرجند سنگهایی نتراشیده به نام شجر و باباغوری میآوردیم و رویشان کار میکردیم.
امروز بازار بسیار خراب است. مبلغی که به ما میدهند، کفاف الماسهای که با آن سنگ را تراش میدهیم، هم نمیدهد و همه این عوامل موجب شده است که امروز چین، رقیب مشهد باشد.
او درباره وضعیت استادان عقیقتراش پس از ورود عقیقهای چینی میگوید: عدهای در این بین، پامال شدند و عمرشان را دادند به شما. عدهای هم بهاصطلاح بازاریها، یکلنگی کار میکنند. عدهای هم روی هوا! بهندرت کسی کار میکند و راضی است. شرمندهام از همین بچههایی که خودم وارد کار عقیقتراشیشان کردم. آنها ادامه میدهند؛ چون کار دیگری نیاموختهاند.
مرد عقیقتراش درباره منابع تأمین سنگ عقیق خام میگوید: منابع مختلفی برای تأمین سنگ نتراشیده وجود دارد و البته هرکدام کیفیت خاص خودش را دارد. اکنون از گناباد و منطقه بایگ تربتحیدریه سنگ آورده میشود. پیش از انقلاب حتی از آلمان برای عقیقتراشی به ایران، سنگ عقیق وارد میشد.
استاد قدیمی عقیقتراش برخلاف خیلی از افراد که خواص عجیبی برای سنگهای معدنی ذکر میکنند، میگوید: عدهای فرد فرصتطلب و سودجو برای تأمین منافع خودشان روی هر سنگی که به دستشان میرسد، اسمی عجیب میگذارند و از آن عجیبتر اینکه خواصی غیرمعقول را تبلیغ میکنند، درحالیکه همه این سنگها در بیابانها وجود دارد و سنگ قیمتی هم مثل دیگر سنگها، سنگ است و نه بیشتر.
او درباره عقیق یمنی این گونه توضیح میدهد: این افراد مردم را سرکیسه میکنند و صنف عقیقتراشان و عقیقفروشان را افرادی خرافاتی جلوه میدهند. تکرار میکنم؛ سنگهای تزیینی فقط سنگ هستند و خواص معجزهآسایی که برایش تبلیغ میکنند، جنبه تبلیغات کاذب دارد.
اصولا عقیق یمنی که در بازار از آن اسم برده میشود، در همین بیابانهای اطرافمان خودمان پیدا میشود. محال است که در بازار امروز عقیق یمنی پیدا شود و حتی سالهاست من آن را ندیدهام.
شاید وقتی خردسال بودم، میشد در بازار، عقیق یمنی پیدا کرد، اما الان... خودتان بهتر میدانید! مهم آب و رنگ سنگ است و دیگر حرفها، ارزشی ندارد. شناخت عقیق یمنی از غیریمنی حتی برای ما که عقیقتراش قدیمی هستیم، مقدور نیست.
استاد دیرینه عقیقتراشی درباره قیمت انگشتر عقیق میگوید: قیمت سنگ تراشخورده عقیقی که از ما میخرند، بین ۵ تا ۵۰ هزار تومان است. بهترین چنبرهای نقره هم بیش از ۵۰ تومان قیمت ندارد.
مجموعا گرانترین انگشترهای عقیق بیش از ۱۰۰ تومان عقیق و نقره ندارد، اما آیا میبینید در بازار به چه قیمتهایی فروخته میشود؟ پول دادن به انگشتر عقیق به قول معروف، پول دادن به عشق است و قانون ندارد.
ممکن است فردی طالب انگشتری باشد و تا چند میلیون تومان هم برایش بپردازد، اما قیمت عقیق و چمبر نقرهای آن، همان است که گفتم. استاد عقیقتراش با اشاره به بحث اقتصاد مقاومتی میگوید: شغل ما هم میتواند در این زمینه مؤثر باشد و باعث تولید کار شود.
پیش از اینکه بازارمان به دلیل واردات چینی مضمحل شود، استادکاران و شاگردان زیادی در این رشته کار میکردند، اما اکنون وضعیت درآمد ما خیلی خراب است و خودمان را هم نمیتوانیم اداره کنیم. مسئله ورود عقیق چینی تقریبا به پنج سال قبل برمیگردد.
او با اشاره به مشتریهای عربی که از دیرباز خریداران خوب بازار سنگهای تزیینی مشهد بودهاند، ادامه میدهد: در وضعیت کنونی، عربها دیگر به عقیق در بازار ما توجه ندارند و همه توجهشان معطوف به فیروزه است. فیروزهتراشی هم برای خودش صنفی دیگر دارد و غیر از عقیقتراشی است.
استاد نازی درباره خردهفروشان انگشتری عقیق که در حوالی چهارراهشهدا به این کار مشغول بودند، میگوید: میدیدم که در سالهای گذشته افرادی جلوی خودشان، جعبهای شیشهای با انواع انگشترها میگذاشتند و تعریفهای شاخداری هم از آنها میشنیدم! ظاهرا از آنجا به انتهای مصلی نقلمکان کردهاند.
حواستان باشد؛ چون یکبار شنیدم که روی یک سنگ عقیق، خط افتاده بود و طرف به مشتری خارجی میگفت که این موی فلان شخص است و بر روی این سنگ حک شده است. یکی نیست به آن آقا بگوید مگر مو در سنگ اثر میگذارد؟ بر فرض اینکه اثر هم بگذارد، تو مگر آنجا بودی که دیدی موی فلان آقا افتاد و روی سنگ اثر گذاشت؟
مرد عقیقتراش که خود از استفادهکنندگان انگشتر عقیق است، در ادامه با اشاره به اینکه گاهی همزمان از پنج انگشتر عقیق استفاده میکند، میافزاید: عقیق رنگهای مختلفی دارد؛ از رنگ سرخ گرفته تا زرد و سفید که جزو زیباترین رنگها هستند.
قهوهای، سفید، خاکستری، صورتی، سیاه و سفید هم از دیگر رنگهاست. یک گونه عقیق هم به شجری معروف است. همه اینها زیباست و هرکدام طالب خودش را دارد.
*این گزارش یکشنبه ۱۹ آذر سال ۱۳۹۶ در شماره ۲۷۲ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.