وقتی مسیری را که این چند سال رفته است، مرور میکند، انگارنهانگار که متولد1385 است. هرچند برای موفقیت سنوسال خیلی مهم نیست، یلدا قلجایی ساکن محله طلاب در همین پانزدهسالگی چنان محکم و بااطمینان از آیندهاش حرف میزند که جای هیچ شکوشبههای برای پیروزیاش در مسیر کار و زندگی باقی نمیماند.
خودش بهیقین میداند برای رسیدن به این مرحله باید تلاش کند. او در چند رشته هنری و آزمایشگاهی فعالیت میکند. از اینها گذشته عاشق ادبیات است و در المپیاد علمی سال گذشته که بین ناحیه5 برگزار شده است، در رشته ادبیات رتبه اول را از آن خود کرده است. احتمالا بهدلیل همین ارتباط محکمش با ادبیات است که موقع حرفزدن کلمات را خوب چینش و گزینش میکند. میگوید: حس و میل درونی من برای پیشرفت آنقدر قوی است که روز و شب برای آینده برنامهریزی میکنم.
در بازارچههای مختلف کارآفرینی که از طرف مدرسه و برای فروش لباسهای سنتی و بلوچی برگزار شده بود، فروش خوبی داشتیم
اینکه آدم از صحبتکردن با یک نوجوان که هنوز در شروع کار است انرژی بگیرد، نشانه خوبی است. این حس کاملا از یلدا به ما منتقل میشود، وقتی تعریف میکند: سال گذشته در رشته کارآفرینی که یکی از شاخههای آن مربوط به هنر سوزندوزی بود، در سطح ناحیه5 رتبه اول را بهدست آوردم که البته بهدلیل کرونا مراحل دیگر آن برگزار نشد.
او میگوید «این هنر میراث خانوادگی ماست» و بین حرفهایش گریزی میزند به اینکه: خانوادهام اهل سیستانوبلوچستان هستند و من از همان کودکی از آینهدوزیهای مادرم روی لباسها خیلی خوشم میآمد و کمکم با این هنر آشنا شدم و کنار مادرم انجامش میدادم.یلدا ادامه میدهد: در بازارچههای مختلف کارآفرینی که از طرف مدرسه و برای فروش لباسهای سنتی و بلوچی برگزار شده بود، فروش خوبی داشتیم.
در پایه پنجم رتبه اول استان را در طرح جابربنحیان کسب کردم
یلدا عاشق علوم آزمایشگاهی هم هست و شروع امسال موفقیت در بخش پژوهش علوم آزمایشگاهی برایش خاطره شیرینی به یادگار گذاشته است. او نرمافزاری را با کمک دوستش طراحی کرده است که افراد مختلف با ورود به آن میتوانند هر اطلاعاتی را راجع به این علوم پیدا کنند. این طرح نوروز امسال در پژوهشسرای ابوریحان ثبت شد.
فائزه برسلانی در علوم آزمایشگاهی و سارینا سادات موسوی در بخش نرمافزار همیاران یلدا در این طرح بودهاند. میگوید: با اینکه دلبستگی زیادی به علوم آزمایشگاهی دارم، اولویتم رشته تجربی و انتخابم پزشکی است. او با معدل20 شاگرد اول کلاس هشتم در مدرسه معاد است و فرزند ارشد یک خانواده ششنفره. در تابستان کنار مادرش با نخ و سوزن روی نقاب کار میکند. سرمایه اولیهای که برای این کار میگذارند، زیاد نیست، اما زمان میبرد تا آینهها تکهتکه روی لباس قرار گیرند. میگوید: لباسهای سنتی خیلی گرانقیمت و پرهزینهاند و کسی خریدارشان نیست و مجبورم روی نقاب که ارزانتر است کار کنم. گرایش به ادبیات و مرور و خواندن شعر و رمان از علایق اوست و تابستان فراغت بیشتری برای اختصاص بخشی از زمانش به آن دارد.
بخشی از موفقیتش هم به این دلیل است که برای کارهایش برنامهریزی میکند. میگوید: برای خودم مشخص میکنم هفته بعد میخواهم چه کاری انجام دهم و یک ماه بعد چه برنامهای دارم. یلدا با این توضیحات کارنامه کاریاش را پروپیمانتر میکند: دوران ابتدایی هم در کلاسهای چهارم و پنجم و ششم در رشته علوم آزمایشگاهی رتبههای اول و دوم و سوم را در استان بهدست آوردم و در پایه پنجم رتبه اول استان را در طرح جابربنحیان کسب کردم.