سال ۱۳۰۱ وقتی چند نفر از فرهنگدوستان تهرانی در باغ نیرالدوله خیابان ژاله گردهم میآیند تا برای آثارملی، انجمنی تأسیس کنند، فکرش را هم نمیکردند در عمر پنجاهوپنجسالهشان، چنین نام نیکی از خود، در حفظ میراث تاریخی و فرهنگی ایران به یادگار بگذارند. پس از تأسیس، انجمن آثارملی به هر شهری که رفت، شاخهای از خودش در آن بهجای گذاشت تا اهدافش را در آن استان دنبال کند.
انجمن آثارملی خراسان با همین هدف در شهریور ۱۳۱۹ در مشهد تشکیل شد. به همین مناسبت، شرحی نوشتهایم بر تاریخچه شکلگیری این انجمن و یادگارانی که درخاک توس از آن بهجای مانده است.
قصه خراسان و انجمن آثارملی از بدو تأسیس آن آغاز میشود؛ زیرا در شروع فعالیت، آنها بهسراغ آرامگاه حکیم توس میآیند. بنای آرامگاه فردوسی و برگزاری جشن هزاره این شاعر، از گامهای بلندی است که انجمن برمیدارد.
آن زمان، از آرامگاه بیتسُرای پارسیگوی، نشانی نمانده است و حتی محل دفن این شاعر را درست نمیدانند. آنها، کیخسرو شاهرخ را به مشهد میفرستند تا معلوم کند آیا باغ قائمالتولیه (محل فعلی آرامگاه) محل دفن اوست و سپس باغ را جستوجو میکنند تا آثار قبرش را بیابند. پس از آن بنای آرامگاه با طرحی از کریم طاهرزادهبهزاد و معماری حسین لرزاده، سایه بر قبر آفتابخورده حکیم میاندازد.
سال افتتاح آرامگاه فردوسی، توس، مرکز توجه ادیبان، مستشرقان، دانشمندان، ایرانشناسان و فردوسیدوستان است تا در جشن هزاره شاعر پارسیگوی شرکت کنند. هفدهم مهر سال ۱۳۱۳ خورشیدی میهمانان بهسوی توس روانه میشوند تا در مراسم گشایش آرامگاه شرکت کنند.
اعضای انجمن آثارملی برای اجرای این طرح ارزنده -که فردوسی و مشهد را بر سر زبانها انداخته است- بارها به مشهد میآیند. این دوری راه مانع از هدف بلند آنها نیست و تلاششان، کار آرامگاه را سامان میدهد، اما آنها را به یک نتیجه خاص نیز میرساند.
شاید در ترددهای ارباب کیخسرو به مشهد برای بررسی اوضاع آرامگاه فردوسی و عملیات ساخت آن، پیشنهاد شعبه مشهد داده میشود؛ به همین دلیل انجمن نامهای به نایبالتولیه آستان قدس مینویسد و درخواست تأسیس شعبه انجمن ملی در خراسان را میکند.
در این نامه آمده است: «ازآنجاییکه مشهد یکی از مراکز مهم تاریخی و ادبی ایران و دارای آثار قدیمه و ابنیه معروف است، مقتضی است که شعبه انجمن آثارملی در آنجا تأسیس گردد. یک نسخه از اساسنامه و نظامنامه انجمن را ملاحظه فرمایید تا بدانید مقاصد ما چیست و درصورتیکه موافقت داشته باشید، ممکن است با آقای والی خراسان هم مذاکره فرموده، پیشنهادی در باب تأسیس شعبه مشهد، به هیئت مؤسسه طهران ارسال فرمایید».
از مفاد نامه میتوان فهمید که مشهد دومین شعبه انجمن پس از اصفهان است و اعضا در صدد تأسیس شاخهای از این انجمن در فارس نیز هستند.
این نامه که در تاریخ ۲۲ خرداد سال ۱۳۱۳ و پیش از برگزاری جشن هزاره فردوسی نوشته شده است، تأکید میکند: «اکنون که عده کثیری از احله مستشرقین و علمای دنیا به آن سامان مسافرت میکنند، خیلی مناسب است که شعبه انجمن با عضویت بهترین عناصر باذوق و خوشقریحه خراسان و علاقهمندان به حفظ و مرمت ابنیه تاریخی و احیای آثار باقیه در مشهد بهوجود بیاید».
تولیت وقت آستان قدس در تاریخ ۳۰ خرداد، پاسخ این نامه را اینطور میدهد: «با مذاکره با حضرت آقای بهرامی، والی محترم، اقدام به تأسیس شعبه انجمن مزبور در مشهد به عمل خواهد آمد و ثمره آن نیز عرض خواهد شد».
اسدی، متولی آستان قدس که واسطه تأسیس این انجمن در مشهد شده است، در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۱۳ نامه دیگری با این مضمون به تهران میفرستد: «مقام منیع ریاست جلیله وزرا عظام دامت شوکته، انجمن آثارملی در مشهد سه روز قبل، تأسیس و امروز جلسه دوم تشکیل شد».
با این حساب، شعبه مشهد انجمن که البته اطلاعات زیادی از جزئیات آن در دست نیست، در روز ۱۷ شهریور ۱۳۱۳ پا میگیرد. تاریخ تأسیس انجمن در منابع، ۲۶ شهریور ذکر شده و احتمالا به زمانی اشاره میکند که این اتفاق در جراید منعکس شده است. تأسیس اداره عتیقات در آن زمان، انجمن آثارملی را منزوی و ساکت میکند. این سکوت البته به شعبه استان نهم هم سرایت میکند، آنچنان که تا مدتها خبری از فعالیت انجمن در مشهد نیست.
سال ۱۳۲۳ پس از ۱۰ سال خاموشی، انجمن دوباره شکل میگیرد و شعبه خراسان نیز دوباره فعال میشود.
در روز هفتم اردیبهشت ۱۳۲۷ خورشیدی، محمود بدر، نایبالتولیه آستان قدس رضوی، به عیسی صدیق، رئیس هیئت مؤسسین انجمن آثارملی، نامه مینویسد و نام هیئت مؤسسین انتخابی انجمن شعبه خراسان را اطلاع میدهد: «آقایان فقیهسبزواری از علمای خراسان، طاهری متولی مسجد گوهرشاد، اوکتایی رئیس کتابخانه آستان قدس، محمود فرخ، شیخمحمود حلبی، گلکانی، سرتیپ میهن فرمانده لشکر خاور، مسعودی نماینده سابق مجلس، گلشن آزادی، حسن کفایی، مولوی، موسویان رئیس اتاق بازرگانی، فیوضات رئیس فرهنگ خراسان، نایبالتولیه آستان قدس و نفر پانزدهم بعدا تعیین خواهد شد».
پس از اعلام این خبر، اعضای هیئتمدیره انجمن را چنین نام میبرد: «بدر (نایبالتولیه آستان قدس) رئیس شعبه انجمن آثارملی خراسان، فیوضات (رئیس فرهنگ خراسان) نایبرئیس، موسویان (رئیس اتاق بازرگانی) خزانهدار و مولوی، رئیس دبیرخانه».
پس از شروع مطالعه ساخت آرامگاه نادر، بسیاری از ادیبان وعلاقهمندان خیام در نیشابور، به این محفل چشم امید میبندند و با ارسال گزارشها و نامههایی توسط فاضلی، رئیس فرهنگ نیشابور، به استاندار و رئیس انجمن آثارملی خراسان، تقاضای بازسازی مزار این حکیم را مطرح میکنند.
فاضلی نیز با طرح این موضوع در انجمن خراسان، درخواست تهیه نقشه برای آرامگاه خیام و عطار را میدهد و این تقاضا به انجمن آثارملی در تهران فرستاده میشود. نامههای زیادی از مقامات خراسان و نمایندگان آن استان در مجلس شورای ملی و مجلس سنا به انجمن آثارملی میرسد تااینکه تجدیدبنا به نتیجه میرسد.
سال ۱۳۳۵ خبر تهیه نقشه متناسب با آرامگاه خیام و بقعه عطار و آرامگاه کمالالملک به استانداری و انجمن آثارملی خراسان داده میشود. اردیبهشت ۱۳۳۸ نخستین سنگ بنای آرامگاه خیام با حضور استاندار و جمعی از اعضای انجمن آثارملی خراسان گذاشته میشود. همزمان نیمنگاهی به مرمت آرامگاه عطار نیز انداخته میشود.
ازسوی دیگر، استاندار خراسان به انجمن آثارملی نامه مینویسد: «آرامگاه کمالالملک در شأن او نیست و حتی سنگقبر نیز ندارد». انجمن کار ساخت و مرمت این سازهها را به هوشنگ سیحون میسپارد.
حدود سال ۱۳۳۷ احداث خیابانی که تردد از نیشابور به آرامگاه خیام و از آنجا به بقعه عطار را آسان میکند، در دستورکار انجمن قرار میگیرد. این مجموعه در ۱۲ فروردین ۱۳۴۲ خورشیدی افتتاح میشود تا انجمن آثارملی یادگارهای ارزشمندی در خراسان از خود بهجای بگذارد. اصلاح و مرمت بقعه امامزادهمحروق، از دیگر فعالیتهای مسئولان انجمن آثارملی در خراسان است که سال ۱۳۴۴ به پایان میرسد.
سال ۱۳۳۴ خورشیدی انجمن آثارملی خراسان به تکاپو میافتد تا مطالعه برای ساخت آرامگاه نادرشاه را به ثمر برساند. پیش از این و در سال ۱۳۳۳ نامهای به دربار میرسد مبنی بر اینکه: «انجمن آثار ملی استان نهم، با مذاکره در چندین جلسه درنظر گرفته بنای نامناسب کنونی را برداشته، در محل آن، سکوی زیبایی از سنگ مرمر خلج بسازد که زیر سکو مقبره و روی آن، مجسمه نادر سوار بر اسب نصب گردد. مخارج اولیه این امر حدود ۲ میلیون تومان برآورد میشود».
در ۱۸ اسفند ۱۳۳۳ نیز انجمن استان نهم، مسابقهای به امضای استاندار و رئیس انجمن در روزنامههای خراسان به چاپ میرساند تا از دل آن، نقشه ساختمان آرامگاه و مجسمه نادرشاه دربیاید. انجمن آثارملی خراسان از محل توزیع و فروش بلیت در تمام کشور، مبلغ ۳ میلیونو ۱۸۰ هزار ریال برای ساخت آرامگاه نادری جمعآوری میکند.
اعضای انجمن آثارملی خراسان در سال ۱۳۳۹ و در جریان ساخت آرامگاه نادر این افراد بودند: «محمد دادور استاندار خراسان و رئیس انجمن، محمد مهران نیابتتولیت آستان قدس رضوی، تیمسار سرلشکر دادور فرمانده لشکر ۱۲ خراسان، فقیهزاده رئیس دادگستری خراسان، حبیبی مدیرکل فرهنگ استان نهم، حجت فرماندار مشهد، پزشکپور شهردار مشهد، عضدی رئیس بانک ملی مشهد و خزانهدار انجمن، فائضی رئیس اوقاف خراسان، محمود فرخ، دکترعلیاکبر فیاض، ابوالقاسم نویدحبیباللهی، علیاکبر گلشنآزادی، حسن طاهری، عبدالعلی اوکتایی، محمدطاهر بهادری، محمدحسین قدوسی».
بنای فردوسی که سال ۱۳۱۳ ساخته شده بود، پس از حدود سی سال وضع نامناسبی پیدا میکند. بخشهای از بنا نشست میکند و شکستگیهایی در سازه آن رخ مینماید؛ به همین دلیل، انجمن آثارملی در سال ۱۳۴۲ موضوع را با استانداری و انجمن آثارملی خراسان درمیان میگذارد و با بودجه ۲ میلیون ریالی انجمن، بازسازی بنا آغاز میشود.
در سال ۱۳۴۶ حکیم فردوسی در حضور ابوالفضل شاهرخی نماینده استانداری، سیدمحمد واعظخراسانی، واعظ آستانقدس و محمدطاهر بهادری، نماینده انجمن آثارملی در خراسان، دوباره به خاک سپرده میشود. بهادری، نماینده آثارملی در خراسان، گزارشی برای تیمسار باتمانقلیچ در ۳۰ مرداد ۱۳۴۵ مینویسد: «در جلسه ۲۶ مرداد سال ۴۵ انجمن آثارملی خراسان مبنیبر توسعه باغ آرامگاه فردوسی، به اینجانبان مأموریت داده شد تا با مطالعه در وضع فعلی باغ و باتوجهبه ساختمانهای مدنظر انجمن آثارملی، نقشه محوطه فعلی باغ و حدود و اندازه زمینهای موردنیاز را تعیین کنیم».
با پیگیری انجمن خراسان و رضایت گرفتن از مالکان، این باغ از هرسو پنجاه متر توسعه مییابد تا به مساحت فعلی برسد. در باغ فردوسی، ساختمانهایی برای کتابخانه، مهمانسرا، دفتر و آسایشگاه ساخته میشود و نیز برای فضاسازی بین آرامگاه فردوسی تا بنای هارونیه، اقدام میکنند. انجمن همچنین تابلوهای نقاشی از علی رخسار را که صحنههایی از داستانهای شاهنامه را به تصویر کشیده است، برای آرامگاه خریداری میکند.
انجمن همچنین در مرمت بنای آرامگاه فقیهسبزواری، عمارت خورشید در کلات، بقعه شاهقاسم انوار در تربتجام، بازههور، مدرسه غیاثیه خرگرد، مسجد مولانا در تایباد، برج رادکان، مسجد شاه مشهد، بقعه خواجهربیع در مشهد، بنای هارونیه، مصلای مشهد، رباطشرف، بقعه قطبالدینحیدر، مسجد جامع گناباد، مسجد جامع قائن و باغ قدمگاه نیشابور نقش دارد.
ساخت تندیس فردوسی، نادرشاه، کمالالملک و خیام، از دیگر فعالیتهای این انجمن در خراسان است. با تأسیس سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران در سال ۱۳۴۴ نقش این گروه کمرنگ میشود. باید دانست در زمانی که کسی به حفاظت از آثار ملی ایران فکر نمیکرد، انجمن آثارملی راه خودش را یافت و توانست به حفظ بسیاری از نامها و بناهای تاریخی میهن کمک کند.
به اهمیت انجمن حفظ آثارملی در خراسان باتوجهبه ساخت یا مرمت بناهای بسیار میتوان پی برد. محمد بهادری، نماینده انجمن در خراسان، پرویز قهرمانی مدیرداخلی آرامگاه فردوسی، ۲۴ نیروی آرامگاه فردوسی، حسن محمدزاده مدیرداخلی آرامگاه نادر و ۱۱ کارمند آن و همچنین ۲۲ نیروی آرامگاههای خیام، عطار، کمالالملک و امامزادهمحروق از کسانی بودند که تا سال ۱۳۵۵ برای انجمن آثارملی در خراسان کار میکردند. کار انجمن آثارملی در همینجا پایان گرفت، تا زمانی که با روی دادن تغییراتی در سال ۱۳۶۵ «انجمن آثار و مفاخر فرهنگی» جای آن را گرفت.