وقتی اسم روضه به گوشتان میخورد، احتمالا خاطراتی از کودکی در ذهنتان روشن میشود و شیرینی آن زیر پوستتان میدود. فرقی نمیکند مرد باشی یا زن، وقتی چنگزده به چادر مادر وارد فضایی میشوی که برایت آشنا و آرامبخش است، حس خوبی از این فضا میگیری که از زمان شیرخوارگی در وجودت جا باز کرده است. سالبهسال در این خاطرات قد کشیدهای و سر سفرهای نشستهای که صاحبش اباعبدالله(ع) است.
برای عاشقان امامحسین (ع) و اهلبیت (ع)، مجالس مرثیهسرایی که بهعنوان روضه برگزار میشود، در ایام سوگواری محرم و صفر بهترین فرصت عرض ارادت است. این همراهی میتواند بنا به توان مالی بانی به شکلهای مختلف باشد.
یکی منزلش را برای برگزاری روضه اباعبدالله (ع) و دیگر ائمه اطهار (ع) وقف میکند، یکی با دراختیارگذاشتن پارکینگ منزل یا حتی تهیه ظرف پلاستیکی برای پذیرایی، خودش را همسو میسازد که هرکدام نشئتگرفته از نیتی درونی است. یکی از همین نیتها خیلی سال قبل باعث شکلگیری روضه در منزل مرحوم حاج محمد باقری در خیابان آیتالله بهجت شد؛ روضهای باشکوه که هیچوقت تعطیلی ندارد.
تاریخچه روضههای منزل مرحوم حاج محمد باقری به حدود ۴۵ سال پیش برمیگردد؛ وقتی مهدی باقری، پسر خانواده، تازه متولد شده بود.
مهدی باقری که بعد از فوت پدرش برگزاری این روضهها را به نحو دیگری برعهده گرفته است، اینطور میگوید: در قدیم بیشتر مردم برای رفع نیازهای مهمشان نذر میکردند و پایه گرهگشایی در کارهایشان با نذرکردن و ادای نذر بود.
ادای نذر آنقدر برایشان برکت میآورد که دلکندن از آن غیرممکن میشد. آغاز روضهخوانی پدرومادرم هم از زمانی بوده است که منزلی در محله طلاب خریدند. پدرم با پول کارگری توانسته بود منزلی بخرد که برای دستیابی به آن نذر روضه سیدالشهدا (ع) را کرده بود. از حدود پنج دهه گذشته با همین نذر، روضهخوانی در منزلمان شروع شد.
او با تأکید بر اینکه سنت پدر زنده خواهد ماند، تعریف میکند: سال ۱۳۷۵ از محله طلاب به بالاخیابان نقل مکان کردیم. دیگر در آن خانه نبودیم، اما پدرم معتقد بود این سنت باید برگزار شود و زنده بماند. از همان سال در این خانه روضه برگزار شد. امروز حدود سه دهه گذشته است و خیلی از همسایهها از این محل رفتهاند. با وجود این، هرسال همزمان با روضههایمان در محرم و صفر همسایههای قدیم از طلاب و همین محدوده در روضه ما شرکت میکنند.
او از خدمت برای سالار شهیدان و تأثیرش بر زندگیاش میگوید و با اشاره به فوت پدرش در سال گذشته، میافزاید: این چراغ روضهخوانی امامحسین (ع) در منزل حاجمحمد باقری هنوز روشن است و به همان روال سابق هرسال میزبان چهارصدپانصد سوگوار است؛ سنتی که بهترین ارث والدینمان برای نسل ماست.
او تعریف میکند: زمان قدیم سالهایی را داشتیم که دستوبالمان تنگ بود، به همین دلیل برای خرج مراسم به مشکل میخوردیم. اما تا فکر نداری به ذهنمان خطور میکرد، اوضاع طوری برایمان روبهراه میشد که شگفتزده میشدیم. شاید باورتان نشود، در همان روزها با رسیدن پولی یا کمکی از کسی، خداوند از جایی که فکرش را نمیکردیم، برایمان گرهگشایی میکرد.
مهدی باقری با تأکید به برکتی که روضههای سیدالشهدا (ع) دارد، میگوید: مرحوم پدرم معتقد بود شکم گرسنهای باید در این روضهها سیر شود. به همین دلیل هرسال شب عاشورا شله میپخت که بعد از فوتش هم همچنان میپزیم.
یادم هست یک شب عاشورا جمعیت از چیزی که فکرش را میکردیم، خیلی بیشتر آمده بود. ترسیدم و به پدرم گفتم امشب حتما غذا کم میآید. دیدم پدرم همانجا در حیاط وضو گرفت در کمال آرامش رفت سر دیگ، شله را هم زد و گفت سیدالشهدا (ع) مهمانش را بیغذا نمیگذارد. نمازی خواند و شروع کرد به توزیع شله. در کمال ناباوری به همه غذا رسید و پدرم گفت دیدید برکت کرد.
آقا مهدی و همسر خواهرش در دهه اول محرم و آخر صفر آشپزی برای چند هیئت را برعهده میگیرند و معتقدند در این ایام باید برای برپایی بهتر روضه سیدالشهدا (ع) همه کمکحال هم باشیم.