محمد نظرزاده، تاریخپژوه| علاقه و توجه مسلمانان بهویژه شیعیان به مرقد شریف حضرت ثامنالحجج (ع) باعث ایجاد هویتی تازه در این منطقه با نام مشهد یا مشهدالرضا (ع) شد که بهتدریج با گسترش تشیع بهخصوص بعد از حمله مغول، بر رونق آن افزوده شد.
این رونق بعد از روی کار آمدن صفویه هم ادامه یافت و گسترش شهر را رقم زد، تا جاییکه آخرین باروی مشهد در سال ۹۵۰ هجری ایجاد شد و خیابانهای معروف بالاخیابان و پایینخیابان که آب چشمهگیلاس از وسط آنها عبور میکرد، ایجاد شدند.
در دوره نادرشاه هم بر این رونق با انتخاب مشهد بهعنوان پایتخت افزوده شد؛ البته در دوره قاجار، مشهد نسبتبه دوره افشاریه و صفویه تغییری در وسعت پیدا نکرد. در همین دوره قاجار، مشهد با ۶ محله بزرگ و ۱۰ محله کوچک شناخته میشد.
آنطور که اعتمادالسلطنه در این دوره و زمان حکومت ناصرالدینشاه مینویسد، نام محلات بزرگ عبارت است از خیابان علیا، خیابان سفلی، سراب، چهارباغ (سرشور)، عیدگاه و نوغان. محلات کوچک هم شامل محله پاچنار، ارک، سرسوق، سرحوضان، جدیدها، مرویها، طپالمحله (تپالمحله)، غیرشمارها که به آن کوچه سیاهان هم گویند، کشمیریها و چاهنو است.
آنچه هست، محله عیدگاه که امروز در مقایسه با مساحت شهر بزرگ مشهد محلهای کوچک است، در گذشته نه چندان دور دارای اهمیت و رونق بوده و یکی از محلات اصلی این شهر محسوب میشده است.
اگرچه ایجاد خیابانهای اطراف حرم، موسوم به خیابان فلکه و خیابان تهران در سال ۱۳۰۹، خیابان شیخ طوسی که بعدا در سال ۱۳۵۴ به بازار رضا تبدیل شد و احداث ساختمانهای جدید از مهمترین عوامل تخریب فیزیکی بافت قدیم محله عیدگاه است.
بیشترین قسمت محله به دلیل محصور بودن بین اماکن متبرکه رضوی، خیابان امامرضا (ع)، بازاررضا، خیابان ۱۷ شهریور و خیابان نوابصفوی (پایینخیابان) و عبور نکردن خیابانهای عریض از داخل آن، ترکیب خود را حفظ کرده است و به لحاظ موقعیت جغرافیایی با حدود تقریبی محله عیدگاه قدیم، برابری میکند.
وجود کوچهها و گذرگاههای پرپیچوخم، خانههای متراکم با درهای کوچک و همچنین دالانها و حیاطهای گود که در قدیم برای مصون ماندن از حملات دشمن ساخته شده است، همه نشان میدهد که معماری نوین شهری در این محله نفوذ نکرده است و هنوز میتوان آثار و بناهای تاریخی و بقایای گذشتگان را در گوشهوکنار آن مشاهده کرد.
عیدگاه از نظر لغوی مرکب از دو کلمه «عید» و «گاه» است. عید یعنی شادی و جشن و گاه، کلمهای پهلوی به معنی مکان است. درباره دلیل نامگذاری این محله، نظرهای متفاوتی مطرح شده است. معروفترین نظر که در برخی منابع و تحقیقات آمده است، مربوط به حمله عبدالمؤمنخانِ ازبک در سال ۹۹۸ قمری و کشتار فجیع مردم مشهد است، حتی شاعری در این زمینه سروده است:
هنوز اگر بفشارند خاک مشهد را/ سفینه از شط خون تا به کربلا برود
در پی این قتل عام و دفن کشتهشدگان در شمال حرم مطهر رضوی، این ناحیه به «قتلگاه» معروف شد. درمقابل، ناحیهای از شرق اماکن متبرکه رضوی که نزدیکترین مکان به واقعه بود و از قتل عام در امان مانده بود، «عیدگاه» نام گرفت.
درباره نام عیدگاه تعدادی هم معتقدند از آنجاییکه در این مکان، نمازهای عیدفطر و قربان برگزار میشده، به «عیدگاه» مشهور شده است. بنا به قولی که عامه ساکنان قدیمی عیدگاه نیز بر آن صحه میگذارند، در نوروز و سیزده فروردین بهعلت وجود باغها و مزارع سرسبز، این منطقه تفرجگاه اهالی مشهد و زائران حضرت رضا(ع) بوده است و بسیاری از مردم برای گذراندن اوقات فراغت و گردش و تفریح، این مکان را انتخاب میکردهاند که بهمرور زمان به «عیدگاه» معروف شده است.
محله عیدگاه درحالحاضر در جنوبشرقی اماکن متبرکه رضوی و نزدیک و چسبیده به آن قرار دارد؛ البته در گذشته به محلات دیگر مثل سرشور هم وصل بود. آنطور که اعتمادالسلطنه آورده است، محله عیدگاه در جنوب شهر و از کنار باروی شهر تا بست مقدس امتداد دارد و قطعهای از آن را مسجدگاه، قطعه دیگری را گود حسامالدین، محلی دیگر را کوچه کربلا و قطعهای را هم سرتپه خاک مینامند.
البته در اسناد باقیمانده از دوره صفویه (۱۰۷۶ قمری) نام کوچه «کربلا» آورده شده است، اما درباره مسجدگاه و گود حسامالدین بهدلیل نامشخص بودن محل، اظهارنظر سخت است. جالب اینکه با گذشت زمان هنوز نام «کوچه کربلا» در خیابان امامرضا (ع) (تهران) هیچ تغییری نکرده است. بنا به گفته افراد مسن و ریشسفیدان محله، در گذشته این منطقه را «آنطرف پل چوبی» میگفتند. «کوچه تپهخاک» که در محله عیدگاه میباشد، هم ممکن است بقایای همان قطعه «سرتپه خاک» باشد.
دروازه عیدگاه جزو شش دروازه اصلی و قدیمی شهر بهحساب میآمده است. معمولا مسافرانی که از سمت هرات و شهرهای اطراف آن به مشهد میآمدند، از این دروازه وارد شهر میشدند. پس از احداث یا تجدید بنای دروازه پایینخیابان، دروازه عیدگاه موقعیت خود را از دست داد و تنها در دوره قاجار، زمانیکه بههمراه دروازه بالاخیابان بهعنوان گمرک انتخاب شد، رونق خود را بازیافت.
بنا به اظهار اهالی قدیمی محل، قسمتهایی از بارو، خندق، برجکها و دروازه عیدگاه بهدلیل گسترش نیافتن شهر از سمت شرق، تا اوایل دهه ۱۳۴۰ قابل مشاهده بوده است. مکان دروازه عیدگاه در سمت چپ بازاررضا بعد از کوچه قصابها، حدود ۳۰ متر مانده به میدان ۱۷ شهریور قرار داشته است.
با توجه به قدمت محله عیدگاه بناهای متعدد قدیمی مانند آبانبار، حمام، مسجد، تکیه، مدرسه و بناهایی دیگر در آن وجود دارد. طبق اسناد، عیدگاه در سال ۱۲۹۵ قمری دارای ۸ آبانبار، ۲ مدرسه، ۱۶ مسجد، ۱۷ تکیه، ۹ کاروانسرا و تیمچه، ۷ حمام، ۲۸ کارخانه شعربافی و ۱۴ باغ بوده است.
آبانبارها بهدلیل کمآبی در برههای از زمان در مشهد دارای اهمیت بودهاند. در عیدگاه هم آبانبارهای سرحوضان و شیر که هنوز هم نامشان روی برخی معابر هست، دارای اهمیت زیادی بودهاند. حوض شیر که بهدلیل وجود دو سر شیر سنگی به این نام شهرت یافته، از مکانهای مهم تامین آب این محله بوده است.
علاوهبر اینها قنات گلختمی که از کوههای چهلبازوی گلستان سرچشمه میگرفته، بین ارگ و عیدگاه جریان داشته است. درست است که مشهد در سالهایی با کمآبی مواجه بوده، اما تفکر و اندیشه قدیمیها توانست این شهر را از خشکسالی نجات دهد. در همین سالها حتی حمامها دایر بوده است که آب آنها از همین محلهایی که یاد شد، تامین میشده است.
تعداد حمامهای عیدگاه هم ۸ واحد بوده است. حمام پاچنار، حمام امامجمعه در حاشیه خیابان سفلی، حمام دم تپهخاک، حمام عباسقلیخان، حمام کوچه کربلا، حمام هادیخان قرائی، حمام جدیدها و حمام در دروازه عیدگاه ازجمله آنهاست.
تعدادی از تکیهها هم عبارتند از مرحوم صادقخان، قفلگرها، شماعیها و سجدهگاه. تعدادی از مساجد هم شامل حاجیعلی مدد، کربلاییجعفر، قفلگرها، حوض شیر، قصابها، سردر، خوردو و بازارچه، میشده است.