کد خبر: ۴۸۰۴
۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۰

ملیحه خانم با وجود 4بچه قد و نیم قد حافظ قرآن است

ملیحه یزدی‌نژاد، شهروند محلۀ رسالت، ۳۲ ساله و صاحب ۴ فرزند است. او که درحال حاضر ترم آخر سطح ۲ حوزۀ علمیه را می‌گذراند، حافظ ۱۰ جزء قرآن و الگوی قرآنی فرزندانش است

در جا‌های مختلف زندگی، هنرش را صرف خانواده و محله‌اش کرده؛ درواقع در هرجایی که از دستش برمی‌آمده و احساس می‌کرده می‌تواند مفید باشد، پا پیش گذاشته. هنر که می‌گوییم فقط آشپزی و گلسازی و عروسک‌سازی نیست که به‌خوبی از پسشان برمی‌آید، حفظ قرآن و آموزش آن را هم شامل می‌شود و درکنار همۀ این‌ها تربیت فرزند به شیوۀ قرآنی.

ملیحه یزدی‌نژاد، شهروند محلۀ رسالت، ۳۲ ساله و صاحب ۴ فرزند است. او که درحال حاضر ترم آخر سطح ۲ حوزۀ علمیه را می‌گذراند، حافظ ۱۰ جزء قرآن و الگوی قرآنی فرزندانش است. یزدی‌نژاد آموزش حفظ قرآن به بانوان محله‌اش را نیز ۶ سال است دنبال می‌کند و این درحالیست که در هیچ شرایطی، حتی دوران دشوار بارداری‌ها و بعد از زایمان، این کلاس‌ها را تعطیل نکرده است.

نکته‌ای که در این میان می‌توان رویش انگشت گذاشت، خودکفایی ملیحه یزدی‌نژاد در فراگیری هنر‌های عروسک‌دوزی، آشپزی، سفره‌آرایی و گلسازی و آموختن این هنر‌ها بدون داشتن مربی است.
کودکان او حالا ۳۰ عروسک دست دوز مادرشان را دارند و فامیل و اطرافیان از هنر شیرینی خانگی و دسر‌های او بی‌بهره نمانده‌اند. او که نگهداری و مراقبت از چهار فرزند را برای خودش، دست و پاگیر نمی‌داند، یک روز در هفته را نیز در بخش کبوترانۀ حرم، از کودکان نگهداری می‌کند.

 

از کودکی به‌واسطۀ مادرش با قرآن مأنوس شده است

از کودکی به‌واسطۀ مادرش با قرآن و مسجد مأنوس شده و هنوز خاطرات خوب آن دوران را به یاد دارد؛ روز‌هایی که با چادری گلدار به مسجد می‌رفته. شیرینی و تأثیر این خاطرات، به قدری در ذهنش ته‌نشین شده که در بزرگسالی تصمیم گرفته شیوۀ تربیت مادرش را برای فرزندانش به کار گیرد؛ تربیتی دینی بدون زور و اجبار.

خودش که حالا حافظ ۱۰ جزء قرآن است، برنامۀ حفظ را از اوایل ازدواجش شروع کرده. خودش دراین‌باره می‌گوید: «آن زمان به حوزۀ علمیۀ حضرت فاطمه معصومه (س) در قاسم‌آباد می‌رفتم. ابتدا از جزء ۳۰ شروع کردم، بعد جزء اول و الان هم وارد حفظ جزء ده قرآن شده‌ام.

همسرم  با اینکه خود فروشندۀ پوشاک کودک است و فرصتی برای حضور در فضا‌های قرآنی ندارد؛ از برنامه‌های من در این حوزه استقبال کرد. دخترم فردیس را که باردار شدم، برنامه‌ام متوقف نشد، بلکه زمان بیشتری برای حفظ قرآن گذاشتم.

مشکلاتی که همۀ مادر‌های باردار دارند، من هم داشتم؛ اما هیچ وقت به دلیل کمردرد و سنگینی وزن و  مسائل دیگر بارداری، خودم را خانه‌نشین و منزوی نمی‌کردم، بلکه حس می‌کردم تلاوت قرآن، انرژی‌ام را دوچندان می‌کند. فردیس به دنیا آمد و بزرگ‌تر که شد، همچنان درسم را ادامه ‎دادم. گاهی او را با خودم به کلاس درس می‌بردم.

آخر کلاس پتو می‌انداختم و مواظب بودم صدای دخترم بلند نشود. توی کلاس به فردیس شیر می دادم و گاهی در ورودی کلاس، طوری که صدای استاد را بشنوم، زیراندازی پهن می‌کردم تا هم حواسم به بچه‌ام باشد، هم درس را گوش دهم.».

با تمام مراقبت‌هایی که انجام می‌دهد، به خاطر قوانین و ضوابط حوزه، دیگر امکان حضور در کلاس، همراه با بچه وجود نداشته، به همین خاطر یزدی‌نژاد چارۀ دیگری می‌اندیشد؛ «تصمیم گرفتم غیرحضوری در حوزۀ علمیۀ جامعه الزهرای قم درس بخوانم. به این شیوه که آن‌ها سی‌دی و کتاب می‌فرستادند و آخر ترم، همراه مادرم برای امتحانات به قم می‌رفتم. الان هم زمانی باقی نمانده تا مدرک سطح ۲ حوزه را بگیرم.».

تغییر در مکان تحصیل، باعث نمی‌شود خللی در برنامۀ حفظ این مادر جوان ایجاد شود. او هر روز بسته به شرایط خودش، یک تا چند صفحه را روخوانی، تکرار و سپس حفظ می‌کرده است. به گفتۀ خودش، درک معنی و تمرکز روی محتوای آیه نیز، در حفظ سریع‌تر مؤثر بوده است.

 

حتی بعد از به دنیا آمدن بچه‌هایم، آموزش حفظ قرآن را تعطیل نکردم

«سه سال بعد از تولد فردیس، فروه را حامله شدم. در مدت زمان بارداری، دوره‌های تربیت مربی قرآن کریم، زیر نظر سازمان تبلیغات را گذراندم. علاوه بر این، همراه مادرم، دورۀ تخصصی مهدویت را در سازمان مهدویت می‌گذراندم تا دانش دینی‌ام اضافه شود.

به خاطر قدم خیر فرزندانم، ما از بولوار الهیه به بولوار شهید فلاحی نقل مکان کردیم و به منزل مادر نزدیک‌تر شدم و همچنین به مسجد جوادالائمه (ع)  که از دوران کودکی به آنجا می‌رفتم و خاطره‌های شیرین زیادی از این مسجد دارم. برنامۀ حفظ قرآن را به‌صورت فردی و بدون داشتن راهنما پیش بردم و موفق شدم ده جزء قرآن را حفظ کنم.».

نقل مکان‌کردن به محله‌ای که در آن بزرگ شده، سبب می‌شود تصمیم به برپایی کلاس حفظ قرآن برای اهالی محلۀ رسالت بگیرد؛ «این تصمیم باعث می‌شد که من تجربیاتم را به بقیه منتقل کنم و از طرفی بر ثبات حفظ خودم هم تأثیرگذار بود. در این کلاس، از بچۀ شش ساله تا پیرزن شصت ساله حضور دارند و از شش سال پیش که این کلاس راه‌اندازی شده، خداراشکر تا همین لحظه، هیچ وقت تعطیل نشده؛ حتی بعداز به دنیا آمدن بچه‌ها، فقط ۱۰ روز کلاس تعطیل بود و بعد داخل خانۀ خودم برنامه را ادامه می‌دادیم.».

 تلاش و همت یزدی‌نژاد گاهی برای قرآن‌آموزانش هم عجیب به نظر می‌رسد و از او می‌پرسند شما چطور می‌توانید هم قرآن حفظ کنید، هم بچه‌داری کنید و هم خانه و زندگی‌تان را بچرخانید. جواب یزدی‌نژاد در پاسخ به سؤال قرآن‌آموزانش جمله‌ای کوتاه است: «به برکت قرآن و ان‌شاء‌ا... عمل به آن.»

 

ملیحه خانم با وجود 4بچه قد و نیم قد حافظ قرآن است

 

بچه‌داری و قرآن‌خوانی

فروه سه‌ساله بوده که محمد‌علی به دنیا می‌آید و شش ماه پیش هم، محمدرضا پا به این دنیا گذاشته. او تولد بچه‌ها را بهترین اتفاق‌های زندگی‌اش می‌داند و تلاش کرده همۀ جنبه‌های زندگی را به سمت نور قرآن هدایت کند؛ «سعی می‌کنم در حرف و عمل، یک لحظه از قرآن غافل نباشم.

گاهی حتی در حین آشپزی هم قرآن می‌خوانم و همین باعث شده جلد قرآنم روغنی شود. به محمدرضا شیر می‌دهم و قرآن می‌خوانم. لباس محمدعلی را عوض می‌کنم و قرآن می‌خوانم. به فردیس در درس‌هایش کمک می‌کنم و زیر لب قرآن می‌خوانم. هر جا هم می‌روم، چهار فرزندم را با خودم می‌برم.

به برکت کلام خدا، با وجود همۀ مشغله‌ها به کارهایم می‌رسم و وقتم هدر نمی‌رود؛ از طرفی حالا فرزندانم هم عاشقانه قرآن را دوست دارند. گاهی هم قصه‌های قرآنی برایشان تعریف می‌کنم و روی آن‌ها خیلی تأثیر دارد. الان فردیس ۹ ساله، جزء ۳۰ را حفظ کرده، فروه هم که شش سال دارد، ۲۵ سوره از جزء ۳۰ را حفظ کرده و محمدعلی هم در سه‌سالگی، سه سوره را آموخته.».

 

به برکت تولد بچه‌ها، وضعمان بهتر شد‌

می‌گوید دست و پایش توی خانه تنگ است؛ وگرنه او و همسرش دوست دارند صاحب دو فرزند دیگر هم بشوند؛ «اگر بتوانیم جای بزرگ تری را اجاره کنیم، به امید خدا در سال‌هایی نه چندان دور، دو فرزند دیگر هم به خانواده‌مان اضافه می‌کنیم.  
دوست دارم بچه‌هایم خواهر و برادر داشته باشند. ما والدین نباید به بهانۀ راحتی خودمان، لذت‌های طبیعی خواهر و برادری را از بچه‌های‌مان بگیریم. درست نیست بهانۀ پول و مادیات را به میان بیاوریم. خود من زندگی‌ام را از زیر صفر شروع کردم. در نقطه‌ای از الهیه زندگی می‌کردم که حتی گاز نداشت و با چراغ نفتی غذا می‌پختم. به برکت قدم بچه‌هایم بود که روز به روز وضعمان بهتر شد.».
 

از روی کتاب، آشپزی را یادگرفتم و کلاس برگزار کردم

با اینکه خودش چهار کودک دارد و وظایف مادری‌اش سنگین است، بیش از چهار سال است که افتخار خادمی حرم را در بخش کبوترانه دارد. یک روز در هفته را آنجا می‌رود و می‌گوید:«در بخش کبوترانۀ حرم، بچه‌های کوچک ۳ تا ۹ سال را نگهداری می‌کنند تا پدر و مادر این بچه‌ها با خیال راحت به زیارت بروند. بچه‌ها دو ساعتی مهمان کبوترانه هستند و برنامه‌های متنوع و متناسب با فضای حرم برای آن‌ها اجرا می‌شود.».

انس با قرآن و انجام برنامه‌های قرآنی، تنها دغدغه و فعالیت ملیحه یزدی‌نژاد نیست. او بانوی هنرمندی نیز هست؛ تا آنجا که شیرینی خانگی و دسرهایش، مشتری خاص خود را دارد. او آموختن این هنر را نیز مدیون مادرش است؛ «کم سن و سال بودم که مادرم کتاب آشپزی گرفت و با کمک او از روی دستور‌های آشپزی، کیک و شیرینی می‌پختم. بزرگ‌تر که شدم، برنامه‌های آشپزی و شیرینی‌پزی و هنری تلویزیون را نگاه می‌کردم و از آن‌ها ایده می‌گرفتم.

از وقتی ازدواج کرده‌ام، شیرینی مراسم عید خودم و مادرم را خانگی درست می‌کنم. حتی برادر همسرم که قنادی دارد، از من خواست برای قنادی او هم، شیرینی خانگی درست کنم و همین کار را کردم و به گفتۀ خودش، شیرینی‌های دستپخت من به کاسبی‌اش رونق داد.

ژله‌های تزریقی و دسر‌های مختلفی که درست می‌کنم هم بین فامیل و اطرافیان پرطرف‌دار است. همۀ این‌ها را به صورت تجربی یاد گرفته‌ام و برای اینکه هنرم را به دیگر خانم‌ها یاد دهم، دو دوره کلاس شیرینی‌پزی در مسجد جوادالائمه (ع) برگزار کردم تا خانم‌ها به جای نشستن بیهوده در گوشۀ خانه، به بهانۀ شیرینی‌پختن به مسجد بیایند. برای وسایل کلاس هم، خودم توستر و هم‌زن و کلی وسایل لازم دیگر را  به کلاس ‌
می‌بردم.».

ملیحه خانم با وجود 4بچه قد و نیم قد حافظ قرآن است

 

۳۰ تا عروسک دستی برای بچه‌هایم دوخته‌ام

چهار فرزندش عروسک‌های متنوع زیادی دارند که همۀ آن‌ها کار دست مادرشان است. مادری که اولین‌بار برای سیسمونی فرزندش، تصمیم می‌گیرد عروسکی با دست خودش درست کند؛ «یکی از کتاب‌های طراحی دوخت خواهرم را گرفتم و از روی آن، اولین عروسک را دوختم.

بعد از آن عروسک‌های زیادی با خز و پارچه و خمیر درست کردم که تعدادشان به سی تا رسید و الان بچه‌ها آن‌ها را بالای کمدشان گذاشته‌اند. گاهی که لباس‌هایم دیگر مناسب پوشیدن برای خودم نیست، با کمک دخترهایم، با همان پارچه، برای خودشان لباس می‌دوزیم.»


سفرۀ عقدم را خودم درست کردم

او در مراسم عروسی خودش نیز، هنرش را صرف کرده و درمیان دغدغه‌های فراوانی که هر عروس خانمی دارد، دسته گل عروس و سفرۀ عقد را خودش آماده می‌کند. این بانوی خوش‌ذوق می‌گوید: «برنامه‌های مربوط به هنر‌های خانواده را که آن زمان شبکه‌های مختلف پخش می‌کرد، دنبال می‌کردم.

گل‌سازی و سفره‌آرایی را از همین برنامه‌ها یاد گرفته بودم؛ به همین خاطر تصمیم گرفتم دسته گل عروس و سفرۀ عقدم را خودم آماده کنم. مهمان‌ها فکرمی‌کردند ما سفرۀ عقد را به بیرون سفارش داده‌ایم و آدرس تزئینات سفرۀ عقد را می‌پرسیدند.».

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44