درست از ۳۵ سال پیش که همسر اول قمرخانم بهخاطر جدایی از او، فرزند ششماههاش را میگیرد و بعد از مدت کوتاهی او را در حرم میگذارد، دنیای این مادر دنیای فراق و انتظار شده است.
علیرضا قبل از اینکه راهی جبهه شود، رفت عکاسی و یک عکس انداخت با لب خندان. سفارش کرد اگر شهید شدم، این عکسم را بگذارید تا همه بفهمند من با رضایت خودم و لب خندان رفتم.
شهید اسماعیل محمدکریمی در نجف اشرف متولد شده، اما در جبهههای جنوب ایران به شهادت رسید. کلاس دوم راهنمایی بود که به جبهه رفت و ۱۸ ماه پیکرش مفقود شده بود.
همه فکر میکردند کار زهرا تمام است، الا بچههای مدرسه شهید سطوتی که هر صبح توی برنامههای صبحگاهی مدرسه برایش دعا میکردند. هر روز دستی به نشانه رحمت بالا میبردند و در باورِ رعفتِ او پایین میآوردند.
شهید معصومه اعظمزاده در روزی که رفته بود از مشرکان اعلان برائت کند به شهادت رسید. روز ۹ مرداد سال ۱۳۶۶، وقتی که زائران ایرانی خانه خدا در شهر مکه شعار مرگ بر اسرائیل سردادند و سعودیها به آنها تیراندازی کردند.
فاطمه دهنویدی سردرگم بود وقتی فهمید باردار شده است. همه بسیج شده بودند او را از به دنیا آوردن فرزندش منصرف کنند، فاطمه سرطان داشت و آینده او معلوم نبود.
شهیدقدسیه بجستانیمقدم که صبح روز ۲۳ بهمن ۱۳۶۵ در بمباران تهران به شهادت رسید، شیرزنی مدبر و فداکار بود، یک روز وقتی متوجه شد بچههای مدرسه از سرما میلرزند نفت خانه را به مدرسه بخشید.